«علی ابو الخیر» نویسنده مصری در تحلیلی که در پایگاه خبری المیادین منتشر شد، می نویسد، رژیم آل سعود در حالی که به مدت 18 روز درباره سرنوشت خاشقجی ابراز بی اطلاعی می کرد، در نهایت به قتل وی در داخل کنسولگری این کشور در استانبول اعتراف کرد.
خاندان آل سعود به مدت سه نسل بر عربستان سعودی حکومت کرده است و چه بسا قتل خاشقجی ممکن است سبب شود تا این خاندان به پایان تاریخ خود نزدیک شود.
در این تحلیل ادعای مطرح شده درباره قتل خاشقجی در اثر مشاجره و درگیری با 15 سعودی را نادیده گرفته و آینده خانواده سلطنتی سعودی برای حکومت بر جزیره العرب را مورد بررسی قرار می دهیم.
به اعتقاد ما قدرت های خارجی و نیز قدرت های داخلی و خانوادگی سعودی بر آینده خانواده سلطنتی عربستان تاثیر گذارند؛
- نخست آن که ملاحظه می کنیم ماهیت این خانواده برای همه ملت ها به ویژه ملت های مسلمان و بالاخص ملت عربستان آشکار شده است.
با توجه به این که آل سعود بر سرزمین مقدس حجاز و حرمین شریفین در مکه و مدینه حکومت می کند، در تصور این ملت ها، آل سعود نماینده اسلام است.
اما امروز مسلمانان خانواده آل سعود را در حالی مشاهده می کنند که درباره ولیعهدی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. آنها شاهد اقدامات «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی بوده اند که در اوت 2017 با هدف مصادره دارایی های امرا و شاهزادگان سعودی و وادار کردن آنها برای بیعت با ولیعهدی وی، این شخصیت ها را بازداشت کرد.
شاهزادگان و بازرگانان سعودی دشمنان فرضی شاه و ولیعهد عربستان سعودی به شمار می روند زیرا بن سلمان در ماه مه 2017 در سفر «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا به ریاض، توانست در ازای پرداخت 500 میلیارد دلار، موافقت ترامپ را برای ولیعهدی خود، جلب کند.
- از سوی دیگر سیاست آمریکا نیز دومین عامل تعیین کننده برای آینده خانواده آل سعود به شمار می رود.
ترامپ اندکی پیش از حادثه قتل خاشقجی، در ازای حمایت از تخت سلطنتی آل سعود، از این رژیم درخواست باج کرده و تهدید کرده بود اگر از حمایت از رژیم عربستان دست بردارد، این رژیم ظرف دو هفته سقوط خواهد کرد.
حادثه قتل خاشقجی فرصت مناسبی برای سوءاستفاده ترامپ از سران ریاض است چنانچه بارها شاهد تغییر نظر رییس جمهوری آمریکا بوده ایم.
پس از انتشار خبر قتل این روزنامه نگار عربستانی، در ابتدا ترامپ ملک سلمان و بن سلمان را به مجازات تهدید کرد اما پس از سفر «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا به ریاض در روز 17 اکتبر 2018 و پس از آن که طرفین درباره حق السکوت آمریکا در ازای قتل این روزنامه نگار، به توافق رسیدند، آمریکا از تهدیدات خود عقب نشینی کرد.
پس از آن، آمریکا ادعای آل سعود مبنی بر قتل خاشقجی در درگیری و مشاجره در کنسولگری عربستان سعودی را تایید و این ادعا را رواج داد زیرا طبعا، حق السکوت آمریکا برای عربستان سعودی میلیاردها دلار هزینه در بر خواهد داشت.
«رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه نیز بهای موافقت خود را با ادعای عربستان درباره چگونگی قتل خاشقجی، طلب کرده است و بن سلمان نیز بهای آن را با نفت عربستان که متعلق به مردم این کشور است، می پردازد.
در این میان چه بسا استفاده آمریکا از ثروت عربستان می تواند به سقوط رژیم پادشاهی این کشور منجر شود.
بر اساس ارزیابی سازمان آمریکایی «فارین پالیسی» جنگ عربستان سعودی با یمن نیز تا امروز برای ریاض حدود 752 میلیارد دلار هزینه در بر داشته است.
این در شرایطی است که ملت عربستان با بحران های اقتصادی و تورم غیر قابل تحمل، دست و پنجه نرم می کنند.
«خالد بن فرحان آل سعود» شاهزاده سعودی که از خانواده سلطنتی جدا شده و در آلمان اقامت دارد، در این باره می گوید، اکنون دارایی های مردم عربستان در مقایسه با گذشته کمتر است در حالی که دارایی های خانواده سلطنتی تغییری نداشته است.
این شاهزاده سعودی روز 19 اکتبر 2018 ایجاد سلطنت قانون اساسی را در عربستان خواستار شد. چنین درخواستی برای هر یک از شاهزادگان سعودی، اقدامی هولناک به شمار می رود.
در این میان ممکن است مردم عربستان بحران اقتصادی که گریبانگیر آنها شده است و تعطیلی سازمان های این کشور و اخراج کارگران سعودی و خارجی را با بذل و بخشش های شاهزادگان سعودی به ویژه بن سلمان مقایسه کنند.
- سوم آن که نقش علمای وهابی در تعیین سرنوشت و آینده خاندان آل سعود تاثیرگذار است.
درست است که این علمای وهابی به روایت جعلی عربستان درباره چگونگی قتل خاشقجی مشروعیت فقهی بخشیده اند – همانطور که به زندانی شدن بازرگانان سعودی به دست بن سلمان نیز مشروعیت بخشیده بودند - اما این مساله ابعاد دیگری نیز دارد.
عربستان سعودی قانون اساسی مکتوب و قانون مشخصی ندارد و در حقیقت شیوخ وهابی لغت «قانون اساسی» را تحریم کرده اند.
همان طور که می دانیم هر مجازاتی باید بر اساس قانون انجام شود و نبود قانون اساسی و قانون در عربستان سعودی سبب شده است تا تصمیم گیری درباره مسایل مختلف به قضات که در واقع همان شیوخ وهابی هستند واگذار شود. در حقیقت سلطنت آل سعود مشروعیت خود را از فقه وهابیت و شیوخ وهابی گرفته است.
در این حال علمای وهابی شاهد آن هستند که برخی رفتارهای خانواده سلطنتی با سنت های وهابیت آنها مغایرت دارد. این علمای وهابی هرگز فراموش نخواهند کرد که به زنان سعودی اجازه رانندگی داده شده است و با وجود فتوای صریح وهابیت مبنی بر حرام بودن آواز، موسیقی و تفریح، جشن های موسیقی و آواز در این کشور برگزار می شود.
موافقت هیات علمای وهابی عربستان با زندانی شدن بازرگانان و یا قتل خاشقجی، فقط ناشی از ترس تاریخی آنها از حکومت عربستان است.
شیوخ وهابی به هیچ عنوان با برگزاری مراسم آواز و موسیقی در عربستان موافقت نمی کنند و اجرای ظاهری اسلام برای آنها بیش از غارت ثروت این کشور و یا اجرای عدالت، اهمیت دارد.
در پایان باید گفت که هر مساله ای بهایی دارد و خاندان آل سعود بهای اتحاد خود را با دشمنان میهن و امت اسلامی، می پردازد.
مترجم: سیده زهرا محب احمدی
بیشتر بخوانید:
پرونده قتلخاشقجی؛ کسی در امان نخواهد بود
قتلخاشقجی؛ تداوم تجمع مقابل کنسولگری عربستان در استانبول
گزارش: پرونده خاشقجی، جعبه سیاهی به نام بنسلمان