تیلرسون با تروریست خطاب کردن نیرو های مقاومت اسلامی در منطقه گفت، ایران با دادن سلاح به این نیروها؛ متحد ما اسرائیل را تهدید می کند. تیلرسون افزود، ما و متحدانمان باید با اهداف سلطه طلبانه ایران در منطقه مقابله کنیم. ماهیت اظهارات تیلرسون کاملا روشن است و بی هیچگونه ابهامی باید گفت که دستگاه سیاست خارجی امریکا دست بکار شده تا ازفضای غبار آلودی که عربستان در منطقه ایجاد کرده است؛ استفاده به مطلوب کند.
اظهارات وزیر خارجه امریکا مصداق یک تیر و دو نشان است، دولتمردان امریکا در یکطرف قضیه از عربستان که ترامپ آنرا «گاوی شیرده» توصیف کرده، منافع بزرگی را عاید کمپانی های اسلحه سازی و شرکت های امریکایی می کنند و از طرف دیگر سعی دارند با تضعیف جبهه مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی امنیت اسراییل را با تکیه بر متحدان منطقه ای خود بویژه عربستان تامین کنند. به عبارتی دیگر امریکا و اسراییل اکنون با بحرانی که در روابط قطر و عربستان بوجود آمده است به هدف خود نزدیکتر شده اند بی انکه حتی یک گلوله شلیک شده باشد.
ریشه بحران قطر نه در ریاض که در تل آویو است
محمد اسلم خان کارشناس سیاسی پاکستان در تحلیل این موضوع، در مقاله ای در روزنامه «نوای وقت» این کشور با عنوان «بحران قطر» می نویسد: «ریشه بحران قطر نه در ریاض که در تل آویو است.»
در این مقاله آمده است: «در روزهای گذشته گزارش هایی مبنی بر اوج گیری و نزدیکی روابط اسرائیل و دولتمردان عربستانی منتشر شده است. پذیرفتن این نکته سخت است که چگونه ممکن است خادم حرمین شریفین به سوی اسراییل دست دوستی دراز کنند؟!»
نویسنده مقاله «نوای وقت» با اشاره به اینکه این بار کشورهای اهل سنت را به جان یکدیگر انداخته اند، در ادامه می افزاید: امیر قطر تا پیش از این فکر می کرد که پایگاه نظامی آمریکا در العدید می تواند از تهدیدات کشورهای همسایه علیه قطر و در دفاع از آن کشور، نقش ایفا کند؛ در صورتی که ترامپ رئیس جمهور آمریکا به طور آشکارا قطر را به حمایت مالی طولانی مدت از تروریست ها متهم ساخته است. چه قدر ساده است این شیخ تمیم امیر قطر که فکر می کند اسلحه های آمریکایی در زمان نیاز از او دفاع خواهند کرد. در حالیکه انها اولین هدف آن سلاح ها خواهند بود.
اظهارات فریبکارانه تیلرسون تکرار سناریوی نخ نما شده استعمار پیر انگلیس است
واضح است که اظهارات فریبکارانه تیلرسون تکرار همان سناریوی نخ نما شده استعمار پیر انگلیس است که با سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» منافع خود از آب گل آلود منطقه بدست اوردند و حالا همین سیاست را امریکای دوران ترامپ در حال باز تکرار کردن است.
این سیاست امریکا عقبه دیگری هم دارد و آن درگیر کردن غرب آسیا با بحرانی نا خواسته و تحمیل شده است. این بحران با حمله امریکا به افغانستان و عراق آغاز شد و دامنه ان به جنگ داعش در سوریه و عراق و حمله عربستان به یمن کشیده شد و اکنون امریکا در حال سازماندهی جنگ ها نیابتی دیگری است.
شاید نیازی به یاد آوری این نکته به تیلرسون نباشد که 15 تن از 19 هواپیماربایی که حادثه 11 سپتامبر را رقم زدند سعودی بودند. سعودی ها البته به شدت برای تطهیر چهره خود تلاش می کنند. هدف آنها این است که میان فهم از وهابیسم و افراط گرایی، تمایز ایجاد کنند. تلاش هایی از این دست را می توان در نشست های اخیر از جمله نشسستی دید که هفتم ژوئن با نام «وهابیسم و تروریسم: آیا عربستان سعودی آتش افروز است یا آتش نشان» به میزبانی بنیاد عربی برگزار شد.
مقامات سعودی متوجه شده اند که باید چهره دیگری از خود به امریکا نشان دهند و برای رسیدن به این مقصد ائتلاف ضد تروریسم تشکیل داده اند امریکا هم این پیام را گرفته است اما در ورای این ادعای مبارزه با افراط گرایی، پرسش اساسی این است که کدام طرف زودتر از این بازی کنار خواهد کشید؛ امریکا یا عربستان؟
پاسخ سیاستگذاران آمریکایی به این سوال روشن نیست زیرا از نگاه آنها همه چیز به منافع و آینده امریکا و تاریخ مصرف حاکمان عربستان بستگی دارد؛ اما سرنوشت نظام استبدادی صدام در عراق و قذافی در لیبی شاید روشنترین پاسخ به این سوال باشد و اینکه عربستان در هر حال یک وسیله است.
حاکمان ریاض در صورت ماندن بر خطاهای استراتژیک خود مسیر ناهموارو تاریکی پیش رو خواهند داشت. این واقعیتی است که همه متحدان منطقه ای امریکا کم و بیش انرا تجربه کرده اند و پیشینه رخدادهای منطقه می تواند سرانجام حمایت های آمریکا از متحدان منطقه ای اش را به تصویر بکشد.118/110
بیشتر بخوانید:
نشست خبری تیلرسون و عادل الجبیر؛ تکرار اتهام های واهی علیه جمهوری اسلامی ایران
تیلرسون در نامه به کنگره: «لغو» تحریم های هسته ای ایران تمدید میشود
تلاش های تیلرسون برای تنش سازی در روابط ترکیه با ایران/تحلیل