اما آنچه امروز موجی از واکنشها را ایجاد کرده، نه اصل مالیاتستانی، بلکه دامنهی جدید خودروهای مشمول است؛ خودروهایی که تا همین چند سال پیش در ردهی «میانقیمت» محسوب میشدند، حالا به دلیل جهش شدید قیمتها، وارد فهرست لوکسها شدهاند.
این حساسیت زمانی بیشتر میشود که مردم با موضوعاتی مثل میزان جرایم رانندگی که منجر به توقیف وسیله نقلیه میشود و سایر هزینههای جانبی خودرو نیز مواجهاند و همین موضوع باعث شده نگاه جامعه به این مالیات پیچیدهتر از گذشته باشد.
بر اساس آخرین اطلاعیههای سازمان امور مالیاتی، معیار تشخیص خودرو لوکس، ارزش مجموع خودروهای متعلق به یک شخص بالاتر از ۳ میلیارد تومان است. این عدد زمانی فقط شامل برندهای خاص وارداتی میشد؛ اما با افزایش مداوم نرخ ارز و رشد قیمت خودروهای داخلی، مدلهایی مثل دناپلاس توربو، تارا اتوماتیک، هایما S7 و حتی برخی نسخههای پژو ۲۰۷ نیز در آستانهی ورود به این فهرست قرار گرفتهاند.
مالیات خودروهای لوکس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
مالیات خودروهای لوکس در ایران یک نوع «مالیات سالانه بر دارایی» است که دولت از مالکان خودروهای بالای یک سقف قیمتی دریافت میکند. طبق قانون، مبنای این مالیات «ارزش روز خودرو در ابتدای سال» است و اگر مجموع ارزش خودروهای یک فرد از ۳ میلیارد تومان عبور کند، مشمول پرداخت میشود. نرخها بهصورت پلکانی تعیین شده تا میزان مالیات متناسب با ارزش خودرو باشد؛ یعنی هرچه ارزش بالاتر، درصد مالیات بیشتر. این ساختار مشابه بسیاری از نظامهای مالیاتی مدرن است و هدفش ثبت و کنترل داراییهای قابلردیابی است، نه درآمد ناشی از فروش یا معامله خودرو.
برای تعیین ارزش خودرو، سازمان امور مالیاتی از چند منبع مختلف استفاده میکند؛ از قیمت کارخانه و دادههای سامانههای رسمی گرفته تا میانگین قیمتهای بازار آزاد. طبیعی است که این اعداد همیشه همخوانی کامل نداشته باشند؛ به همین دلیل ارزش نهایی که سازمان ثبت میکند، گاهی با قیمتی که مردم در بازار معامله میکنند متفاوت است. این اختلافها باعث شده تعیین «ارزش واقعی» خودرو، یکی از چالشهای اصلی اجرای این قانون باشد؛ چرا که کوچکترین جهش قیمتی میتواند یک خودرو معمولی را در آستانه ورود به دسته لوکس قرار دهد.
در همین نقطه است که موضوع دقت محاسبه اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا ضرایب بالا به معنای پرداخت غیرمنصفانه نیست؛ بلکه انعکاس مستقیم ارزش واقعی خودرو در بازار است. به همین دلیل، اگر خودرویی مشابه ولی مونتاژی یا وارداتی دارید، طبیعی است که مالیات نقلوانتقال شما نسبت به نسخه داخلی همان مدل بیشتر باشد.
چه خودروهایی در ایران «لوکس» محسوب میشوند؟
در عمل، مرز «لوکس بودن» در بازار خودرو ایران، فقط اسم برند نیست؛ عدد است. طبق قانون، هر وقت مجموع ارزش خودروهای یک نفر در ابتدای سال بالاتر از حدود ۳ میلیارد تومان باشد، او وارد محدودهی مالیات بر خودروهای لوکس میشود. اینجا دو نکته مهم داریم:اول اینکه معیار، «ارزش روز» است نه قیمت کارخانه؛ دوم اینکه بعضی خودروها بهتنهایی از این مرز رد میشوند (مثل شاسیبلندهای وارداتی)، و بعضی دیگر اگر دوتا یا بیشتر کنار هم باشند، صاحبشان را وارد این محدوده میکنند. بهخاطر رشد شدید قیمتها، امروز فقط برندهای خیلی خاص نیستند که خطر لوکس شدن دارند؛ طیف وسیعی از کراساوورهای مونتاژی و وارداتی هم در آستانهی این مرز قرار گرفتهاند.
برای اینکه تصویر ملموستری داشته باشیم، بر اساس میانگین قیمتهای روز بازار در اواخر آبان ۱۴۰۴، چند نمونهی شاخص را در جدول زیر آوردهایم. اعداد، بازهی رایج معاملات در بازار هستند، نه یک قیمت واحد و ثابت.

یک نکتهی مهم: این اعداد «برش لحظهای» از بازار هستند؛ در بازاری که با تغییر نرخ ارز و سیاستها، ممکن است طی چند هفته بازه قیمتها جابهجا شود. اما تصویر کلی نشان میدهد که کدام دسته از خودروها اصولاً نزدیک یا داخل محدودهی لوکس قرار میگیرند.
هدف رسمی سیاست گذاران از این مالیات چیست؟
در نگاه سیاستگذاران اقتصادی، این نوع مالیات بخشی از برنامه بزرگتر دولت برای ایجاد شفافیت و بازتوزیع منصفانهتر هزینههای عمومی محسوب میشود. آنها باور دارند که خودروهایی که ارزش بالاتری دارند، نشانهای قابل اعتماد از سطح دارایی مالک هستند و میتوان از این شاخص برای تنظیم سهم هر فرد در تامین هزینههای کشور استفاده کرد. در بسیاری از کشورها نیز داراییهای قابل ردگیری، مانند مسکن و خودرو، در نظام مالیاتی نقش مهمی دارند و به دولت کمک میکنند تا بار بودجه فقط بر دوش مصرفکنندگان معمولی نیفتد.
استدلال طراحان این است که وقتی ارزش یک دارایی به سطحی میرسد که به عنوان سرمایه قابل توجه شناخته میشود، طبیعی است مالک آن در مقایسه با عموم مردم سهم بیشتری در تامین مالی خدمات عمومی داشته باشد. با این حال، اجرای این ایده در بازار ایران آسان نیست، زیرا نوسان قیمتها باعث شده تعیین ارزش واقعی خودرو همیشه روشن و بدون ابهام نباشد.
چه کسانی واقعاً از این قانون متضرر میشوند؟
بخش قابلتوجهی از نقدها به این قانون، متوجه خانوادههایی است که دارایی بالایی ندارند اما به دلیل جهش ناگهانی قیمت خودرو، نامشان در فهرست مشمولان قرار گرفته است. این گروه معمولاً طبقه متوسط شهری هستند که خودروی نسبتاً جدید را بهعنوان ابزار حملونقل خریدهاند، نه کالای تجملی. از سوی دیگر، کسانی که چند خودرو با ارزش بالا دارند یا داراییهای قابلتوجه دیگری در اختیارشان است، معمولاً با انعطاف مالی بیشتری این هزینه را مدیریت میکنند. به همین دلیل، بسیاری معتقدند فشار اصلی بر کسانی وارد میشود که از نظر درآمدی در سطح متوسط زندگی میکنند اما از نظر ارزش دارایی، ناخواسته در رده بالاتر قرار گرفتهاند.
جمع بندی
در نهایت میتوان گفت مالیات خودروهای باارزش بالا، در اصل ابزاری برای ایجاد شفافیت مالی و گسترش عدالت اقتصادی است، اما اجرای آن در بازاری که قیمتها ثبات ندارند، پیچیدگیهای زیادی ایجاد میکند. بخش مهمی از نگرانیها زمانی شکل میگیرد که ارزش دارایی نه بر اساس انتخاب تجملی، بلکه بر اثر تورم بالا میرود و گروهی از مردم ناخواسته در جمع مشمولان قرار میگیرند. در چنین شرایطی موفقیت این سیاست بیشتر به دقت ارزشگذاری و سازوکارهای حمایتی بستگی دارد تا خودِ قانون. چشمانداز این سیاست زمانی روشنتر خواهد شد که معیارهای تشخیص دارایی، واقعیتر و متناسب با وضعیت اقتصادی جامعه تنظیم شوند.
سیما مشتاقان