در پی آزادسازی شهر بزرگ و استراتژیک حلب توسط ارتش سوریه و همپیمانان آن، روند تحولات سیاسی و میدانی در سوریه شکل جدیدی به خود گرفت.

نشست سه‌جانبه ایران، روسیه و ترکیه در مسکو را می‌توان موفقیتی در راهبرد مشترک ایران و روسیه در بحران سوریه دانست چرا که این دو کشور در کنار سوریه موفق شدند ترکیه را به‌عنوان اصلی‌ترین منبع تغذیه عناصر مسلح در موضعی قرار دهند که بیانیه‌ای را به امضا برساند که بر حل سیاسی بحران در سوریه به عنوان تنها راه‌حل تاکید شده است.

طبق اخبار منتشر شده، در این نشست سه طرف توافق کرده‌اند که مبنای کار برای تحقق اهداف نشست، برقراری آتش‌بس کامل در سرتاسر خاک سوریه به استثنای مناطق تحت اشغال داعش و (فتح الشام) جبهه‌النصره باشد.

متعاقب آن روس‌ها و ترک‌ها سه سند با هدف برپایی آتش‌بس امضا و طی یادداشتی این اسناد را به اطلاع دبیر کل و کشورهای عضو سازمان ملل رساندند.

سند اول اصل برقراری آتش‌بس را مورد تاکید قرار می‌دهد؛

سند دوم روش اجرا و نظارت بر آتش‌بس

و سند سوم، توافق بر ورود طرف‌های منازعه به گفت‌وگوهای آستانه را تعیین می‌کند.

در سند دوم به تشکیل کمیته مشترک برای نظارت بر آتش‌بس از سوی دو طرف اشاره شده است. مسئولیت این کمیته نظارت بر روند فعالیت نقاط تفتیش (‌گفته می‌شود که فعالیت 500 نقطه تفتیش زیر نظر ترکیه قرار دارد)، ارائه پیشنهاد به طرف‌های درگیر و اعمال مجازات برای ناقض آتش‌بس خواهد بود. این کمیته دفاتری را در مسکو و آنکارا تاسیس خواهد کرد.

در این رابطه توجه به نکات زیر مورد تاکید است:

الف ـ عده‌ای نشانه‌های این آتش‌بس را مشابه موارد قبلی آن دانسته و آن‌را به‌ دلایل زیر شکننده می‌دانند:

اولا: آتش‌بس در شرایطی حاصل شده است که گروه‌های مسلح تن به شکست سنگینی در حلب داده و تحت فشار وارد این روند شده‌اند و هر آن این احتمال می‌رود که با فراهم شدن شرایط مناسب خلف وعده کرده و مجددا به میدان معرکه بازگردند.

ثانیا: تداخل حضور داعش و جبهه‌النصره در مناطقی که در آن آتش‌بس اعلام شده، همچون گذشته امکان نقض آتش‌بس از سوی مسلحین را تقویت می‌کند.

ثالثا: برخی کشورهای عربی حامی تروریست‌ها همچنان بر طبل جنگ کوبیده و بر ضرورت ارسال سلاح به داخل خاک سوریه اصرار دارند.

رابعا: حضور ترکیه در ترتیبات امنیتی حفظ آتش‌بس، یک تیغ دو لبه برای آینده تحولات میدانی خواهد بود. به‌این معنا که این حضور می‌تواند به منزله چتر حمایتی برای گروه‌های مسلح عمل کرده و مانع از هرگونه تغییر موازنه میدانی به نفع ارتش و دولت قانونی سوریه در مبارزه با تروریست‌ها شود.

ب ـ در مقابل عده‌ای نیز معتقدند که ممکن است این آتش‌بس در مقایسه با موارد قبلی از پایداری بیشتری برخوردار باشد چرا که:

اولا: ترکیه به‌عنوان کانون اصلی تامین سلاح و اعزام مسلحین به داخل خاک سوریه، اکنون به‌عنوان یک طرف اصلی در حفظ و استمرار آتش‌بس ایفای نقش می‌کند.

ثانیا: بخشی از گروه‌های مسلح (12 گروه) متحدا موافقت و التزام خود را با آتش‌بس اعلام کرده و پای برگه را امضا کردند.

ثالثا: روسیه با در نظر گرفتن فضای بین‌المللی تمایل ندارد جبهه‌های جدید میدانی را در برابر ارتش خود باز کند. لذا بشدت نیازمند شرایطی  است که بتواند از بار مسئولیت خود در این بحران بکاهد.

ج ـ توافقات صورت گرفته بین روسیه و ترکیه و ترتیبات توافق شده در آتش‌بس در واقع مهر تائیدی بر حضور و اقدامات غیرقانونی ترکیه در سوریه است که قطعا دست این کشور در میدان سوریه را از هر لحاظ بازتر خواهد کرد. این موضوع شرایط حل و فصل بحران را پیچیده‌تر می‌سازد.

د ـ مسئولان وزارت امور خارجه کشورمان باید بدانند که شکل‌گیری گفتمان استراتژیک بین جمهوری اسلامی ایران و روسیه به‌عنوان دو طرف اصلی همکاری استراتژیک در سوریه ضروری است.

روس‌ها باید توجه داشته باشند وضعیتی که در حال حاضر در سوریه شاهد آن هستیم علاوه بر این‌که جایگاه بین‌المللی این کشور در بازی‌های بزرگ جهانی را ارتقا داده است، توانسته ترکیه را در مسیر طبیعی حل بحران سوریه قرار دهد.

این دستاورد در واقع نتیجه همکاری استراتژیک بین ایران و روسیه در میدان نبرد است و این همکاری باید در تصمیم‌سازی سیاسی دو کشور نیز تعریف و از آن به‌گونه‌ای حفاظت شود که فرصت‌طلبان منطقه‌ای و بین‌المللی نتوانند در آن رخنه کنند؛ همکاری استراتژیکی که اولین نشانه‌های به ثمر نشستن آن در سوریه آشکار شده و می‌تواند در حل دیگر بحران‌های غرب آسیا به نفع مردم منطقه تاثیرگذار باشد.

 

محمدرضا رئوف‌شیبانی، سفیر پیشین ایران در سوریه

روزنامه جام جم

درباره بحران سوریه بیشتر بدانید

110