ایران پرس- سیاست خارجی رئیس جمهوی فرانسه با توجه به مواجه با بحران‌های پی درپی درحال فروپاشی است. روند ناکامی‌های سیاست خارجی مکرون در هفته‌های اخیر تشدید شده است. این ناکامی‌ها نتیجه توهمات رئیس جمهوری فرانسه است.

اسپوتنیک در مقاله‌ای به قلم ژاک ساپیر به بررسی ناکامی‌ها و دلایل شکست سیاست خارجی امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه پرداخت.

این خبرگزاری روسی که به زبان‌های مختلف منتشر می‌شود، نوشت: سیاست خارجی امانوئل مکرون درحال فروپاشی است. روند ناکامی‌های سیاست خارجی مکرون در هفته‌های اخیر تشدید شده است. این ناکامی‌ها نتیجه توهمات رئیس جمهوری فرانسه است، توهم درباره آلمان و همچنین توهم درخصوص توانایی‌اش در برقراری ارتباط با سایر کشورها. این بحران به از میان رفتن نفوذ فرانسه در عرصه‌های بین المللی منتهی شد.

کاهش نفوذ فرانسه نتیجه انتخاب‌های دیپلماتیک غلط و اشتباهات مکرر مکرون در مورد ائتلاف‌ها بوده است اما در اصل این ناکامی بازتاب فروپاشی سیاست بین‌المللی رئیس جمهوری فرانسه است که متکی بر ایدئولوژی، ارتباطات و تحریک هیجانات است. این در حالی است که در سیاست خارجی می‌بایست منافع ملی را مبنای تصمیم‌گیری‌ها قرار داد.

گزارشی از یک شکست

تعداد شکست‌های مکرر امانوئل مکرون در هفته‌های اخیر حیرت‌آور است. از التهاب در اجلاس سران گروه 7 گرفته تا تسلیم این کشور در مورد تحریم آمریکا علیه ایران؛ از کنار گذاشته شدن فرانسه به عنوان عامل نقش‌آفرین در تحولات خاورمیانه گرفته تا رسوایی  قرار گرفتن این کشور در کنار عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جنگ داخلی یمن و همچنین سیلی که فرانسه به خاطر سیاست خارجی‌اش در قبال اروپا دریافت کرده است. کارنامه شکست سیاست خارجی فرانسه، کارنامه سیاهی است.

این شکست‌های پیاپی چیزی نیست جز نتیجه اتخاذ سیاست‌های نادرست و روشی نامناسب برای پیشبرد این سیاست‌ها. سیاست خارجی فرانسه به طور کامل و از همه نظر در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.

امانوئل مکرون تلاش کرد سیاستی را اعمال کند که از جهاتی، تداوم سیاست‌های فرانسوا اولاند رئیس جمهوری پیشین فرانسه بود اما بسیار جاه طلبانه‌تر. مکرون می‌خواست از به اصطلاح دوستی شخصی خود با دونالد ترامپ برای تحت فشار قرار دادن آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان استفاده کند تا وی را به قبول پیشنهاد فرانسه برای فدرالی شدن گام به گام اتحادیه اروپا وادار کند. این اشتباه مکرون، اشتباهی دو سویه بود.

به این اشتباه مکرون، اشتباه دیگری نیز افزوده شد. رئیس جمهوری فرانسه تصور می‌کرد که واشنگتن قادر است پاریس را در ایجاد توازن در راس اتحادیه اروپا یاری کند. مکرون در حالی چنین فکری می‌کرد که فراموش کرده بود که برای آمریکایی‌ها رابطه با چین مهم‌ترین مسئله است. وی همچنین فراموش کرده بود که در بین نومحافظه کاران آمریکایی  که در دولت ترامپ پرتعداد هستند، کسی فرانسه را به خاطر سیاست‌هایش در سال‌های 2002 و 2003 و مخالفت این کشور با مداخله نظامی در عراق نبخشیده است و نخواهد بخشید. تمامی این نومحافظه کاران می خواهند فرانسه را بی ارزش  و این کشور را از ابزارهای لازم برای اعمال سیاست‌های خارجی‌اش محروم کنند.

نتیجه هم همان چیزی است که می‌بینیم: آلمان تمامی پیشنهادهای فرانسه را رد کرد و فرانسوی‌ها در آمریکا تحقیر شدند.

کنار گذاشتن تفکر جهان چند قطبی

به شکست سیاست خارجی در قبال اروپا شکست دیگری در زمینه چند قطبی‌گرایی افزوده شد.

فرانسه به طور سنتی از روابط بین المللی متوازن که در آن سازمان‌های بین المللی جایگاهی ویژه دارند، حمایت می‌کند. فرانسه در این مورد خاص، از این رویه سنتی فاصله گرفت و در مداخله نظامی غیرقانونی در سوریه به آمریکا و انگلیس ملحق شد. فرانسه در سال 2018 با تصمیمی (مداخله نظامی در سوریه) موافقت کرد که در سال 2003 (مداخله نظامی در عراق) با آن مخالفت کرده بود. پاریس با این اقدام، خود را از نقش آفرینی در مذاکرات آینده در خصوص مسایل خاورمیانه کنار گذاشت.

دولت فرانسه در یمن در کنار ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان قرار گرفت و با مشارکت در مداخله نظامی در جنگ یمن، اشتباهات خود را افزایش داد. با این اشتباه سیاست واقعی ما (فرانسه) در قبال ایران نیز برملا شد.

تمامی این اشتباهات با تفکر نزدیک شدن به آمریکا برای ایجاد توازن قدرت در برابر آلمان توجیه شد اما آمریکا پس از این که از ما استفاده کرد، ما را به حال خود رها کرد، چراکه آمریکایی‌ها به ما نیازی ندارند. اجلاس بیهوده گروه 7 موید این ادعاست. ما حتی نمی‌توانیم برای مقابله به آمریکا با آلمان همدست شویم، چرا که منافع ما و آلمانی‌ها در رابطه با آمریکا مشابه نیست.

مسئله ائتلاف‌ها

مسئله تحریم ایران به تمامی مشکلات سیاست خارجی فرانسه افزوده است. البته سیاست‌های فرانسه درقبال این مسئله بهتر بوده است. فرانسوا اولاند مقصر اصلی در رابطه با پرونده هسته‌ای ایران بوده است. بانک فرانسوی در دوران ریاست جمهوری اولاند مشمول قانون فرامرزی آمریکا قرار گرفت و مجازات شد. فرانسه در آن زمان می‌بایست به دیوان بین‌المللی لاهه متوسل می‌شد. در این صورت این نهاد بین‌المللی قطعا واشنگتن را محکوم می‌کرد. فرانسه در آن زمان می توانست با وضع قوانینی علیه شرکت های آمریکایی به اقدامات تلافی جویانه دست زند اما فرانسوا اولاند به دلیل محاسبات غلط و از سر بزدلی با انجام چنین اقداماتی مخالفت کرد. امانوئل مکرون می‌توانست قضیه را دنبال کند و شرکت‌های آمریکایی را به اقدامات تلافی جویانه تهدید نماید. البته مقابله و رویارویی با آمریکا مستلزم یافتن متحد و تشکیل ائتلاف است اما دولت فرانسه که به دلایل ایدئولوژیک از روسیه و چین فاصله گرفته، محکوم به انزوا، ناتوان و ناگزیر به تسلیم شرم  آور در برابر آمریکایی ها است. امروز سازمان همکاری شانگهای متشکل از ائتلاف روسیه، چین، هند و برخی دیگر از کشورها، قدرتی نوظهور و مهم در برابر سیاست‌های آمریکا قلمداد می‌شود.

تحلیل سیاست‌های اروپا و سیاست‌های جهانی

فرانسه از سال 1945 با اقدامات داخلی (دستیابی به قدرت بازدارندگی سلاح هسته‌ای) و یا اقداماتی خارجی از جمله تلاش برای ایفای نقش در تحولات جهانی به عنوان میانجی بین جناح‌های مختلف، برای تضمین استقلال خود تلاش می‌کند. امروز در برابر سیاست‌های یکجانبه گرایانه آمریکا، تنها راه ممکن برای فرانسه اعمال سیاستی فرانسوی، با تکیه بر همکاری اقتصادی و سیاسی با قدرت‌های جهان چند قطبی است.

فرانسه برای نیل به این هدف می بایست از تفکرات اروپایی که پاریس را در زمینه سیاسی و اقتصادی به اطاعت از آلمان وادار می کند، دست بردارد. باید چشم ها را گشود؛ زوج آلمان  فرانسه وجود خارجی ندارد. این زوج چیزی نیست جز هذیان گویی های مقاله نویسان فرانسوی. این واژه در آن سوی آب های راین (آلمان) معنایی ندارد. آلمان سیاست های خود را دنبال می کند. گاهی این سیاست ها با هدفی که خوشایند فرانسوی ها نیز است، اعمال می شوند اما آلمان هرگز حاکمیت و استقلال خود را با فرانسوی ها به مشارکت نمی گذارد. امانوئل مکرون هنوز نمی داند که در استقلال و حاکمیت شراکت ممکن نیست.

بین سیاست اروپایی و سیاست‌های بین‌المللی ما ارتباطی وجود دارد. فرانسه بدون بازیابی جایگاه بین المللی خود نمی تواند در اروپا نقشی تعیین کننده ایفا کند و بدون ایجاد توازن قدرت در اتحادیه اروپا، بازیابی جایگاه بین المللی فرانسه ممکن نخواهد بود. 120/140

مترجم: علیرضا فراهانی

بیشتر بخوانید:

لوموند: تلاش مکرون برای تقویت جایگاه فرانسه در هند

رویکرد دولت فرانسه در سیاست خارجی و مقابله با مشکلات داخلی

تاکید مکرون بر لزوم تغییر سیاست های داخلی و خارجی فرانسه