چرا مهم است:
تنش دیپلماتیک اخیر میان فرانسه و الجزایر که با اخراج متقابل دیپلماتها به اوج خود رسیده، نه صرفاً یک بحران مقطعی بلکه تجلی بحرانی ساختاری در روابط پسااستعماری فرانسه با مستعمرات پیشین خود است.
این بحران نشان میدهد که پاریس نه تنها در بازتعریف جایگاه خود در شمال آفریقا ناکام مانده، بلکه با شتاب فزایندهای نفوذ ژئوپلیتیکی خود را در سراسر آفریقا از دست میدهد.
زمینه خبر:
فرانسه و الجزایر در 200 سال گذشته تاریخ مشترکی دارند که با استعمار، جنگ و وابستگی متقابل گره خورده است.
اشغال الجزایر از سوی فرانسه در سال ۱۸۳۰ و بیش از یک قرن سلطه استعماری، همراه با سرکوب شدید و سیاستهای تبعیضآمیز، خاطرهای تلخ در حافظه جمعی الجزایریها برجای گذاشته است.
با وجود گذشت بیش از ۶۰ سال از استقلال الجزایر، فرانسه همچنان نقش مهمی در اقتصاد این کشور ایفا میکند.
شرکتهای فرانسوی در بخشهای انرژی، بانکداری و زیرساختهای الجزایر فعال هستند و بسیاری از نخبگان سیاسی و اقتصادی الجزایر همچنان ارتباطات نزدیکی با فرانسه دارند، اما این وابستگی اقتصادی همواره با حساسیتهای سیاسی همراه بوده است.
نکات کلیدی:
اخراج متقابل دیپلماتها: الجزایر ۱۵ دیپلمات فرانسوی را بهدلیل حضور "غیرقانونی" اخراج کرد و فرانسه نیز با اخراج دیپلماتهای الجزایری پاسخ داد.
انسداد روابط: وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد روابط دوجانبه "کاملاً مسدود" شده است.
ریشههای تنش:
اختلاف بر سر صحرای غربی و حمایت ضمنی فرانسه از طرح خودمختاری تحت حاکمیت مراکش.
سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه فرانسه علیه الجزایریها.
تغییر موازنه قدرت: الجزایر به سمت روسیه و چین گرایش پیدا کرده، درحالی که فرانسه بهطور فزایندهای جایگاه خود را در آفریقا از دست میدهد.
نگاه عمیقتر:
فرانسه در سالهای اخیر با کاهش نفوذ خود در غرب آفریقا مواجه شده است. کودتاهای مالی، بورکینافاسو و نیجر و اخراج نیروهای فرانسوی از غرب آفریقا نشان داد که بسیاری از کشورهای آفریقایی دیگر حاضر به پذیرش سیاستهای پاریس نیستند.
اگر الجزایر نیز بهطور کامل به سمت چین و روسیه یا حتی ترکیه متمایل شود، این به معنای شکست استراتژیک دیگری برای فرانسه این بار در شمال آفریقا خواهد بود.
سیما مشتاقان