وقوع دو انفجار در کابل وانفجاری دیگر در قندهار با بر جای گذاشتن چندین کشته و شمار زیادی زخمی، حکایت از ناآرامی در این کشور دارد.

در حالی که هیچ نشانه ای در دست نیست که بتوان با استناد به آن، نا امنی در افغانستان را پایان یافته تلقی کرد.

با وقوع دو انفجار در نزدیکی مجلس افغانستان در منطقه "دارالامان" بخشی از شهر کابل به لرزه درآمد، این انفجارها عصرروز سه شنبه دهم ژانویه رخ داد که حاصل آن31 کشته و70 زخمی بوده است.

بر اثر انفجار دیگری که در "لشگرگاه"مرکز استان هلمند رخ داد، چهارنفر کشته و هفت تن زخمی شدند.

هدف طالبان، آنطور که "ذبیح الله مجاهد" سخنگوی این گروه عنوان کرده، حمله به خودرو حامل کارمندان اداره امنیت ملی افغانستان بوده است.

به تعبیر این سخنگوی طالبان، انفجارهای رخ داده باید بزرگان قومی و مقام های محلی استان هلمند را به کام مرگ می کشاند.

در این راستا، اگر بتوان بر کشته شدن پنج دیپلمات اماراتی صحه گذاشت و از زخمی شدن "محمد همایون عزیزی" استاندار قندهار با 18 کشته خبر داد و همه این تلفات را به فهرست عملیات ضد انسانی طالبان افزود، بی تردید طالبان در وارد آوردن ضربه به افغانستان در موضع قدرت قرار دارند.

گفته می شود، قندهار و هلمند از استانهای ناامن و آسیبپذیر جنوب افغانستان محسوب می شوند که هرازگاهی شاهد عملیات ایذایی و ضد مردمی طالبان است.

این درحالی است که طالبان درمناطق و محدوده کابل هم، دست به عملیات انفجاری می زنند که می توان به همین منطقه دارالامان اشاره کرد،  لذا نمی توان گفت که قندهار و هلمند، محل و مکان اصلی عملیات تروریستی برای طالبان است.

برخی می گویند، حضور شماری از نیروهای ناتو در استان هلمند، انگیزه گروه طالبان برای تصرف این استان را بالا برده است.

گروه طالبان، هم اکنون دستکم سه شهراستان هلمند را درکنترل خود دارد.

موضع گیری مقامات ارشد افغانستان، به ناتوانی آمریکا در برقراری امنیت در این کشور اشاره دارد.

 در این شرایط "سهیل شاهین" سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر بر از سرگیری مذاکرات صلح تاکید کرده است.

اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان، هم خواستار جدا شدن طالبان از خط تروریسم و پیوستن به مذاکرات صلح است، اما هر گاه که صحبت از مذاکره و صلح مطرح می شود و فضا به سمت گفت و گو و صلح سوق می یابد، عملیات تروریستی انجام میشود.

در یک تحلیل می توان گفت که هدف از این اقدامات ایجاد چند دستگی و تقویت روند افراط گرایی است تا گفت و گوها برای صلح از مسیر خود خارج شود.

اما افغانستان تحت هر شرایطی نیاز به آرامش و گفتگو برای صلح دارد، لذا  حوادثی از این دست در افغانستان نباید مانع از دیدن ریشه و علت اصلی نا امنیها در این کشور باشد.

گروههای تروریستی، دست پرورده های سیاست مداخله جویانه آمریکا هستند که در این سالها میدان مانور وسیعی برای خود بوجود آورده اند.

همه شواهد در افغانستان نشان می دهند که آمریکا هیچگاه برای پایان دادن به جنگ در این کشور تلاش نخواهد کرد و مادام که این وضعیت در افغانستان وجود داشته باشد، طالبان نیز در پی سهم خواهی و به تعبیر دیگر، قبضه کردن بخشی از قدرت هستند.