خصلت های برجسته ایشان و سیره و سلوک آن حضرت(ع)، در صحنه های مختلف نهضت عاشورا نیز تجلی می کند و تاریخ خود شاهد متقنی براین ادعاهاست.
عشق به مناجات و عبادت
از ویژگی های حضرت سیدالشهداء (ع) عشق به مناجات و عبادت است. عبادت پروردگار، دارای آثار ویژه تربیتی و مایه تکامل روحی و معنوی انسان است. عبادت و عرفان، روح بندگان را با قدرت بی منتهای الهی و باکمال مطلق پیوند می دهد. خداوند متعال در آیات 17 و 18 سوره ذاریات، در مورد پارسایان و بندگان ستوده خویش می فرماید: «کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ، وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»، «آنها مقدار اندکی در شب می خوابند و در سحرگاهان استغفار می کنند».
دعای عرفه امام حسین (ع) نمونه ای دیگر از عرفان ایشان است، آنجاکه به درگاه خداوند عرض می کند: «پروردگارا! چه یافت آنکه تو را گم کرد؟ و آنکه تو را یافت دیگر چه گم کرده است؟ مطمئناً، آن کسی که به دیگری به جای تو راضی شد زیانکار است و آنکه از تو روی گرداند در خسران خواهد بود».
عصرِ روزِ تاسوعا، عمرسعد فرمان حمله داد. حضرت عباس (ع) از سوی امام حسین (ع) مأمور گردید تا شبِ عاشورا را از جفاکاران ستم پیشه مهلت بگیرد و جنگ به روز بعد موکول شود. حضرت اباعبدالله (ع) انگیزه خویش را از به تأخیر انداختن جنگ، به برادرش عباس (ع) چنین بیان داشت: «برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو. .. به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبحِ فردا به تاخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن، شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم، او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را دوست داشته ام».
امام حسین (ع) آنچنان عشق به نماز و ذکر و دعا داشت که می خواست شبی را از دشمن مهلت بگیرد و به راز و نیاز و نیایش بپردازد و این در حالی است که با صلابت تمام در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ایستاده و مقاومت می کند.
روحیه مقاومت و مبارزه با ظلم
روحیه مقاومت و مبارزه با ظلم که در رفتار و گفتار امام حسین (ع) مشهود است، تا آخرین لحظات زندگی ایشان وجود داشت، تا جایی که امام حسین علی(ع) در صبح روز عاشورا، پس از ادای نماز صبح، برای یارانش سخنرانی کرد و در بخشی از آن به تقویت روحیه سپاه پرداخت. ایشان در این سخنرانی، اهداف عالی خویش را بار دیگر به آنان توضیح داد و اراده خلل ناپذیر خویش را در ادامه مبارزه، بار دیگر به یارانش ابلاغ نمود و آنان را به صبر و استقامت و پایداری سفارش کرد و فرمود: «[یاران من!] خداوند متعال به شهادت شما و من در این روز رضایت داده است، پس مقاومت کنید و به مبارزه بپردازید».
روایت معروفی از امام صادق (ع) نقل شده که گویای هدایتگری و روشنگری امام حسین (ع) است. امام صادق (ع) در این روایت می فرمایند: «سوره فجر» را در نمازهای واجب و مستجب خود بخوانید، زیرا این سوره حسین بن علی (ع) است و هر کس آن را بخواند، در روز قیامت با حسین بن علی (ع) در درجه او از بهشت خواهد بود».
نکته قابل توجه در این روایت این است که از میان سوره های قرآن، سوره فجر به امام حسین (ع) اختصاص داده شده است. بنی امیه می خواستند ارزش های الهی که با زحمات طاقت فرسای رسول گرامی اسلام پایه گذاری شده بود، به فراموشی گراید، اما از آنجاکه «فجر» به معنای سپیده و روشنایی است، امام حسین (ع) در روزگار ظلمت و تاریکیِ زمامداران مستبد، با فداکاری و نثار جان خود و خانواده اش همچون سپیده دم درخشیده و با ارائه تصویر روشنی از مبانی و احکام اسلام، شاهراه انسانیت را تا قیامت روشن نمود.
زهد و دنیاگریزی
زهد و دنیاگریزی، ویژگی دیگری از سلوک امام حسین (ع) در کربلا بود. ایشان در آخرین سخنان خود در صبح روز عاشورا با جملاتی که از عمق جان و ایمان سرشارش سرچشمه می گرفت، به یارانش چنین خطاب کرد: «ای شریف زادگان! صبر و بردباری داشته باشید و بدانید که مرگ پلی بیش نیست، که شما را از رنج و سختی عبور داده و به بهشت پهناور و همیشگی می رساند. چه کسی است که نخواهد از یک زندان به قصری انتقال یابد؟ و همین مرگ برای دشمنان شما مانند ان است که از کاخی به زندان و شکنجه گاه منتقل گردند. پدرم از پیامبر (ص) برای من نقل فرمود که: «دنیا زندان مومن و بهشت کافر است، و مرگ پلی است که اهل ایمان را به بهشت و اهل کفر را به جهنم می رساند».
عزت مسلمانان در پذیرش نظام مطلوب و مشروعی است که پیامبر اکرم (ص) آن را طراحی کرد و آن نظام امامت بود. بنابراین، حکومت و سلطه کسانی چون یزید، در تضاد با نظام مطلوب الهی و به معنای ذلت مؤمنان بود. امام حسین(ع) که خود نماینده نظام امامت بود، عزت اسلام و مسلمانان را دنبال می کرد. ایشان سلطه و حکومت یزید را ذلت می دانست و در برابرش موضع می گرفت.
بدیهی است که هدف امام حسین(ع) تجلی بخشیدن قدرت و اراده خداوند در جامعه بود و او کاری را که منجر به تضعیف دین الهی می شد، انجام نمی داد. از این رو، تنها راهی که برای حضرت (ع) باقی مانده بود، این بود که یا جنگ کند، یا تن به ذلت دهد و تسلیم یزید شود. به همین دلیل امام شهادت در راه خدا را شایسته تر از بیعت با یزید اعلام می کند و با صراحت می فرماید: «ذلت از ما دور است».
امام حسین (ع) در تمامی آن دوران حساس و بحرانی به اقتضای اوضاع روز و شرایط زمان، بهترین و شایسته ترین شیوه را در حفظ مبانی اسلام و مبارزه با باطل و سردمداران نفاق در پیش گرفت و ثمره این تلاش های خستگی ناپذیر و سراسر افتخار، شهادت عاشقانه ای بود که رضایت حق را در پی داشت. به همین جهت ایشان مصداق کامل آیات 27 تا 30 سوره فجر هستند که می فرماید: « یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿٢٨﴾ فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿٢٩﴾ وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿٣٠﴾ »، «ای نفس مطمئن! به سوی پروردگارت بازگرد ، در حالی که تو از او راضی هستی و او هم از تو؛ پس در ردیف بندگان من به بهشت داخل شو».
در خاتمه، به فراز بسیار مشهوری از زیارت عاشورا اشاره می کنیم که بر اساس آن می خوانیم: «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»، «من در صلحم با کسی که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت».
به راستی، هر فردی با به زبان آوردن این عبارات، درواقع، در حال کسب این آموزش است که برای حفظ ارزش های الهی، باید تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون باید پایداری و استقامت ورزَد، تا ابدیت و سعادت جاودان را برای خود فراهم آورد.
پریسا عسکرسمنانی