به گزارش روز سه شنبه ایران پرس، القدس العربی در تحلیلی به قلم «حسین مجدوبی» نوشت؛ اعتراض های مردمی در شمال مغرب همچنان ادامه دارد و تظاهرات روزانه در ماه رمضان هم ادامه داشت و همه شواهد و قراین نشان می دهد که اوضاع رو به بدتر شدن می رود و هم اکنون سؤال اینجاست که آیا زمان آشتی و تفکر عقلائی فرا نرسیده است و این در حالیست که «محمد ششم» پادشاه مغرب اذعان می کند که پروژه هایی که در شمال کشور خصوصاً شهر «الحسمیه» افتتاح کرده، بلاتکلیف و روی زمین مانده است.
محمد ششم» پادشاه مغرب»
همگان می دانند که اعتراض های مردمی پس از مرگ فجیع یک ماهی فروش به نام «محسن فکری» در ماشین جمع آوری زباله در اکتبر 2016 در شهر الحسیمه آغاز شد. نحوۀ مرگ محسن فکری و توجه نکردن مقامات به این قضیه مردم را بسیار عصبانی کرد زیرا مردم از زمان استقلال مغرب در سال 1956 خصوصاً از اواخر دهه پنجاه که وقایع شمال کشور تعداد زیادی کشته و ناپدید برجای گذاشت ، اینگونه از مقامات مأیوس نشده بودند و احساس بی عدالتی نمی کردند.
اعتراضات مردمی وارد هشتمین ماه خود شده است و سؤال مهم این است که آیا اعتراض ها یک ساله خواهد شد یا نَه؟ زیرا همه شواهد نشان می دهد که اوضاع کشور خصوصاٌ در تابستان امسال بسیار بد خواهد شد چون معترضان می خواهند روز 20 ژوئیه آینده را که روز جنگ «اَنوال» به فرماندهی «محمد بن عبدالکریم الخطابی» است، به روز تاریخی مخالفت مردمی با نظام حاکم تبدیل کنند.
مسئله دیگر اینکه دهها هزار نفر از جوانان مغربی مقیم خارج در شبکه های اجتماعی اعلام می کنند که در تعطیلات تابستانی به خانواده های خود خواهند پیوست و به همراه آنان در تظاهرات مشارکت خواهند کرد.
مهم ترین شاخصۀ اعتراض مردمی این است که به مرحله خطرناک «نزاع دامنه دار» بین نظام و مردم نزدیک می شود. دسته ای از مقامات مغربی معتقدند که تداوم اعتراض به اعتبار و جایگاه نظام لطمه زده است و اگراعتراض ها مهار نشود، دیگر نمی توان در آینده هیچ قیام یا تظاهراتی را مهار و کنترل کرد.
مردم شمال مغرب از جمله ساکنان شهر الحسیمه به وعده های مقامات امید نبسته اند و تظاهرات را تنها چارۀ خود برای اجبار نظام به برآورده کردن خواسته های بجای مردم می دانند.
نگاه کوته بینانۀ نظام به تحولات جامعه باعث شده که اشتباهات فاحشی مرتکب شود به نحو که لیستی از اتهاماتِ مربوط به دوران گذشته را آماده کرده و همچون نظام های غیردمکراتیک رفتار می کند و معترضان را به جدایی طلبی و خیانت متهم می کند و با این ادعاها می خواهد خواسته های بجا و قانونی مردم را کم ارزش نشان بدهد.
تشکّل های سیاسی که برخی از آنها دست پروردۀ نظام هستند و برخی هم مانند حزب «اتحاد سوسیالیست» دارای سابقه ای طولانی در فداکاری و دادن شهدا هستند، ابتدا ادعاهای نظام حاکم را تأیید می کردند ولی مدتی بعد به علت بدتر شدن اوضاع کشور به پوچی ادعاهای خطرناک نظام پی بردند و رفتار خود را تغییر دادند. این ادعاها مردم شمال مغرب را که در طول تاریخ «سپر بازدارنده» در برابر لشکرکشی های اروپاییان بوده اند، به نظام بدبین خواهد کرد و با نگاهی به جنگ های «مارگایو» ( Margallo) و «اَنوال» در قرن های نوزدهم و بیستم می توان فهمید که مردم شمال چه فداکاری های بزرگی از خود نشان دادند.
مغرب که دارای احزاب سیاسی و مراکز حقوقی مختلف است و دولتش میانجی بحران های بین المللی مانند بحران های لیبی، قطر و چند کشور آفریقائی شده است، هنوز نتوانسته راه حلی برای بحران خودش بیابد و مذاکراتی را برگزار کند که نتیجه این امر چیزی بجز تداوم اعتراضات مردمی حتی در روز عید فطر و بازداشت 125 نفر است. پایتخت ها و کلان شهرهای اروپا هم به صحنۀ اعتراضات گستردۀ اتباع مغربی خصوصاً اتباع اهل شمال مغرب تبدیل شده است.
اعتراضات مردمی در مغرب
بسیاری می پرسند که آیا مغرب هم بهار عربی را تجربه می کند.
بعضی ها امید داشتند که پادشاه مغرب دستورعفو زندانیان را صادر کند ولی خانواده های زندانیان از پادشاه می خواهند که زندانیان را فوراً آزاد کند زیرا این افراد بی گناه هستند وعفو نمی خواهند بلکه می خواهند که نظام، رفتارهای غیرقانونی خود را اصلاح کند و ربودن معترضان را بازداشت نخواند و معترضانی را که در زندان به سر می برند ، زندانیان سیاسی نامگذاری کند.
پادشاه چند روز پیش به کوتاهی نظام حاکم در توسعۀ شمال کشور خصوصاً شهر الحسیمه اذعان کرد. نشانه هایی که نظام از خودش برای آرام کردن مردم نشان می دهد ، نمی تواند به حل بحران کمک کند و این نگرانی واقعی وجود دارد که شمال کشور به بحران سیاسی بزرگ نظام تبدیل شود زیرا اعتراضاتی که 8 ماه پیش آغاز شده ، هنوز پایان نیافته بلکه امکان گسترش دامنۀ اعتراض ها وجود دارد.
کارشناسان، شخصیت های سیاسی و اصحاب رسانه معتقدند که حل بحران مغرب مستلزم پایبندی نظام به اصول و مبانی مهمی همچون موارد ذیل است :
- حفظ شأن و منزلت مردم و آزاد کردن همه زندانیان.
- آماده کردن برنامه ای واقعی برای ریشه کن کردن هر گونه فساد. زیرا مردم دیگر نمی توانند فسادهای مالی و اجرایی نشدن قانون مبارزه با فساد مالی را تحمل کنند چون فساد مالی اوضاع اجتماعی کشور را به هم زده است به نحوی که وضعیت آموزش ، درمان و بیکاری " وحشتناک "شده است.
- لزوم بازنگری نظام در نحوۀ مدیریت مراکز دولتی خصوصاً مراکز فعال در بخش های درمان ،آموزش و اشتغال .
نظام حاکم برای بهبود اوضاع مغرب باید ابتدا درخواست های ساکنان شهر الحسیمه را برآورده کند سپس به درخواست های مردم دیگر مناطق کشور بپردازد.
هم اکنون زمان آن فرا رسیده است که نظام حاکم بدون توسل به زور شروع به حل بحران شمال کشور کند تا آتش این بحران به مناطق دیگر کشور کشیده نشود. 113/110
بیشتر بخوانید:
گسترش دامنۀ اعتراضات مردمی شمال مغرب
تظاهرات ضددولتی در شمال مغرب
تظاهرات مردم مغرب در اعتراض به ادامه سرکوب ها ادامه دارد+ ویدئو