اگر از دیدگاه دیگر شاعران به شعرهای قیصر نگاه کنیم و نقدهای آنها را مورد خوانش قرار دهیم قیصر را شاعری آگاه به زمانه خویش درمییابیم؛ شاعری که تاریخ را به تناسب زمان میسرود و حلقه وصل میان جریانهای مستقل با جریانهای ارزشی بود.
به گفته بسیاری از اساتید ادب پارسی قیصر شاعر تاریخ است، شاعری که هیچ گاه به تاریخ دروغ نگفت بلکه حرفهای خودش را با تاریخ درمیان گذاشت.
منتقدان ادبی تصویر آفرینی و اعتدال در عناصر شعری را از ویژگیهای این شاعر خوزستانی میدانند و معتقدند او برای تصاویر شعری بیشتر از رهگذر استعاره بهره میجست.
قیصر امینپور به دنبال راهی برای خروج از هزار توی معضلات انسان امروزی بود و به سان دیگر شاعران در جستجوی حقیقت در جهان مکاشفه میکرد که همین موجب می شد تا در خط سیر تحول شعریش فراز و فرودهایی دیده شود اما این که در چه زمانهایی این شاعر انقلابی در آرمانگرایی در شعر به اوج می رسید و کی دراین عرصه به گوشهای از انزوا میرفت جای بررسی بیشتری دارد.
این روزها که می گذرد ، هر روز
احساس می کنم که کسی در باد
فریاد می زند
احساس می کنم که مرا
از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا می زند
آهنگ آشنای صدای او
مثل عبور نور
مثل عبور نوروز
مثل صدای آمدن روز است
آن روز ناگزیر که می آید
روزی که عابران خمیده
یک لحظه وقت داشته باشند
تا سربلند باشند
و آفتاب را
در آسمان ببینند
روزی که این قطار قدیمی
در بستر موازی تکرار
یک لحظه بی بهانه توقف کند
تا چشمهای خسته ی خواب آلود
از پشت پنجره
تصویر ابرها را در قاب
و طرح واژگونه ی جنگل را
در آب بنگرند
آن روز
پرواز دستهای صمیمی
در جستجوی دوست
آغاز می شود .....
شعرخوانی مرحوم قیصر در محضر رهبر انقلاب