روسیه وسیع ترین کشور دنیا و دارای زیر ساخت ها و تاسیسات مهم صنعتی و نظامی است و درکنار آمریکا دو قدرت هسته ای اصلی در جهان محسوب می شوند. روسیه همچنین ظرفیت زیادی برای کشاورزی دارد و از بزرگ ترین صادرکنندگان گندم است.
مقامات ارشد کرملین به ویژه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه اکنون به دنبال تقویت اقتصاد و ارتقای موقعیت بین المللی این کشور هستند. روسیه در دوره سوم و چهارم ریاست جمهوری پوتین با دیپلماسی انرژی و تقویت اقتصاد و توسعه توانمندی های نظامی و نیز مداخله فعال در نقاط بحران خیز به تقویت موقعیت داخلی و خارجی خود پرداخته است.
تلاش روسیه برای برخورداری از جایگاه منحصر به فرد در ساختار نظام بین المللی به ویژه از سال 2014 روندی افزایشی به خود گرفته است.
با توجه به اهمیت روسیه می توان تحولات مهم این کشور را در دو عرصه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار داد:
در بعد داخلی روسیه همچنان با تلاش های غربی ها به ویژه آمریکا برای مداخله در امور داخلی مسکو، تضعیف دولت و ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری آن مواجه است.
از جمله در اوت 2019 سفارت خانه های آمریکا و آلمان به طور مستقیم به تحریک مردم مسکو برای شرکت در تظاهرات اعتراض آمیز پرداختند که با واکنش شدید دولت روسیه مواجه شد. مسکو با انتقاد از مداخله جویی غرب در امور داخلی این کشور درباره تبعات آن هشدار داد.
اقدامات غرب به ویژه آمریکا برای مداخله در امور داخلی روسیه با هدف ایجاد بی ثباتی، افزایش اعتراضات و در نهایت ایجاد زمینه برای شکل گیری تحولات مطلوب واشنگتن در روسیه صورت می گیرد.
یکی از اقدامات مشخص در این زمینه، افزایش کمک های مالی و نیز حمایت همه جانبه رسانه ای از مخالفان و فضاسازی منفی در زمینه اوضاع داخلی روسیه است. خواسته واشنگتن روی کار آمدن فردی غرب گرا مانند «الکسی ناوالنی»سرکرده مخالفان در راس قدرت روسیه است. از نگاه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، در پشت سر اعتراضات در روسیه، کشورهای غربی قرار دارند که تلاش می کنند تا در این کشور انقلاب رنگی بر پا کنند.
از دیدگاه غربی ها شکل گیری انقلاب رنگین در روسیه باعث روی کار آمدن حکومتی غرب گرا در این کشور خواهد شد و به همین جهت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در قالب اقدامات سازمان های غیردولتی مروج دموکراسی و نیز در لوای کمک به گسترش آزادی های فردی و اجتماعی و نهادینه کردن دموکراسی در روسیه تلاش خود را به شکل گیری و افزایش اعتراضات ضد دولتی در روسیه معطوف کرده اند و در این راستا ضمن پخش انواع برنامه های رادیویی و تلویزیونی در داخل این کشور نیز به طور مستقیم به تشویق مردم برای پیوستن به تظاهرات ضد دولتی می پردازند.
روسیه در بعد اقتصادی نیز علاوه بر تلاش برای افزایش رشد اقتصادی و تقویت بنیان های اقتصادی، در چارچوب سیاست "نگاه به شرق" تلاش گسترده ای برای تنوع بخشی به صادرات نفتی و گازی خود کرده است.
در این راستا ولادیمیر پوتین و «شی جین پینگ» روسای جمهوری روسیه و چین 2 دسامبر 2019 در ارتباطی ویدئویی انتقال گاز از خط لوله «قدرت سیبری» را افتتاح کردند که قرار است سالانه 38 میلیارد مترمکعب گاز را از دو میدان گازی شرق دور روسیه به چین پمپاژ کند.
پوتین در این مراسم تأکید کرد: همکاری روسیه و چین در عرصه انرژی با راهاندازی خط لوله «قدرت سیبری» وارد مرحله تازهای شده است. پوتین با اشاره به خط لوله انتقال گاز روسیه به چین گفت: این گامی در راستای مشارکت راهبردی دو کشور است که همکاری دو کشور را در عرصه انرژی به مرحله جدیدی ارتقا می دهد و ما را به هدف مشخص شده برای رساندن میزان مبادلات بازرگانی بین دو کشور به رقم 200 میلیارد دلار در سال 2024 نزدیکتر خواهد کرد.
در سال 2013 شرکت گازپروم و شرکت ملی نفت و گاز چین درباره مسیر حرکت خط لوله گازی روسیه به چین به توافق رسیدند. در آن زمان تخمین زده شد که بهره برداری از خط لوله «قدرت سیبری» ممکن است در سال 2018 آغاز شود و حجم گاز ارسالی 38 میلیارد مترمکعب باشد که افزایش آن تا 60 میلیارد هم قابل پیش بینی بود.
پوتین در نشست مطبوعاتی سالانه خود اعلام کرد که بین مسکو و پکن اعتماد بی سابقهای وجود دارد که شرایط را برای پیشرفت همکاری اقتصادی ایجاد می کند. وی با بیان این که میزان مبادلات بازرگانی روسیه و چین از صد میلیارد دلار فراتر رفته است، به عنوان نمونه همکاری دو کشور را در عرصه فناوریهای مدرن، فضایی، صنایع هوایی و حمل و نقل نام برد. به گفته وی، مسکو و پکن اتحاد نظامی نداشته و قصد ایجاد آن را نیز ندارند. با این حال روسیه به چین در ایجاد سیستم هشداردهنده حملات موشکی کمک می کند که جنبه تدافعی دارد.
یکی از مسائل مهم در روابط تجاری و اقتصادی و انرژی روسیه و اروپا، تلاش مسکو برای گسترش صادرات گاز به کشور های اروپایی است. این خط مشی روسیه با مخالفت شدید آمریکا مواجه شده و واشنگتن تلاش عظیمی برای جلوگیری از این روند را آغاز کرده است.
در این راستا واشنگتن پس از تهدیدهای متعدد علیه برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان برای توقف همکاری گازی با روسیه، در قانون بودجه دفاعی 2020، خطوط لوله روسیه به اروپا به ویژه خط لوله گازی «نورد استریم 2» و خط لوله گازی ترکیش استریم را هدف تحریم قرار داد. این اقدام واکنش شدید مسکو را به دنبال داشته است.
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه، 23 دسامبر 2019 با انتقاد از تحریمهای اخیر آمریکا علیه پروژه ساخت خط لولههای انتقال گاز «نورد استریم 2» و «ترکیش استریم» گفت: هیچ کشوری نباید به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا شک کند. لاوروف افزود: زمانی که یک کشور نزدیکترین متحدان خود را تحریم میکند، فکر میکنم هیچ کشوری در جهان نباید تردیدی داشته باشد که اگر آمریکا تعهدی بدهد، هر لحظه ممکن است از آن کنارهگیری کند.
وزیر امور خارجه روسیه در عین حال تاکید کرد که کشورش به تحریمهای آمریکا علیه طرحهای خط لوله انتقال گاز پاسخ خواهد داد و به ویژه ساخت خط لوله «نورد استریم 2» را به رغم تهدید تحریمهای آمریکا به پایان خواهد رساند.
«دمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین نیز اعلام کرد: مسکو تحریمها علیه «نورد استریم 2» را بدون تلافی باقی نخواهد گذاشت اما این تدابیر بر اساس منابع ملی اتخاذ خواهد شد. با نهایی شدن خط لوله گازی «نورد استریم 2»، روسیه قادر است تا با استفاده از دریای بالتیک و دور زدن اوکراین، گاز طبیعی خود را به آلمان برساند. طبق توافقهای قبلی در خصوص این پروژه، شرکت گازپروم روسیه نیمی از هزینههای احداث «نورد استریم 2» را تقبل کرده است و نیمی دیگر را نیز پنج شرکت اروپایی پرداخت می کنند.
روسیه در دوران زمامداری ولادیمیر پوتین گام های بلندی را در مسیر نوسازی نیروهای مسلح و توسعه توانمندیهای استراتژیک برداشته است. این روند در سال 2019 با جدیت بیشتری دنبال شد.
در این راستا پوتین، 13 مه 2019 در یک سخنرانی، دستور توسعه نیروی هوافضای روسیه و تشکیل نیروی دفاعی در برابر تسلیحات فراصوت به عنوان یکی از اولویتهای دفاعی را صادر کرد.
رئیس جمهور روسیه با اشاره به این که اهمیت نیروی هوافضا در آینده نزدیک افزایش خواهد یافت، گفت: ما میدانیم که قطعا در حال حاضر فقط روسیه دارای تسلیحات فرا صوت است اما درک میکنیم که کشورهای پیشرو دیر یا زود به چنین تسلیحاتی دست خواهند یافت. پوتین تاکید کرد: یکی از وظایف مهم نیروی هوافضای روسیه افزایش کنترل فضا است.
از دیدگاه روس ها، تحلیل درگیری های نظامی کنونی نشان می دهد توسعه سامانه های دفاع موشکی پیشرفته باید یکی از اولویت های مهم نیروهای دفاعی هوا فضای روسیه باشد. به همین دلیل رئیس جمهور روسیه معتقد است که باید تجهیز نیروی هوافضا با پیشرفته ترین سامانه های دفاع موشکی از جمله سامانه موشکی دوربرد اس- 400 و سامانه های موشکی کوتاه برد ادامه یابد.
از سوی دیگر تسلیحاتی که پوتین به عنوان تسلیحات فراصوت تاکید کرده است که در حال حاضر فقط روسیه آنها را به صورت عملیاتی در اختیار دارد، به عقیده تحلیلگران می توانند قواعد مرسوم جنگ ها را تغییر دهند و موازنه استراتژیک را دستخوش دگرگونی سازند؛ تسلیحاتی که از آنها به "تسلیحات تغییر دهنده قاعده بازی" Game Changer Weapons تعبیر می شود.
مقامات ارشد سیاسی و نظامی روسیه بر این باورند که با توجه به برنامه جدید تسلیحاتی روسیه، قادر هستند تا واکنش مناسبی در قبال تهدیدات فزاینده غرب به ویژه آمریکا نشان دهند. تاکید پوتین بر توسعه نیروی هوا فضای روسیه با توجه به اقدامات اخیر آمریکا در تشکیل نیروی فضایی و افزایش تهدیدات از ناحیه تسلیحات فرا صوت که دولت ترامپ به شدت پیگیر آن است، صورت گرفته است.
یکی از مهمترین مسائل روسیه در عرصه سیاست خارجی، ماهیت و مسیر آینده روابط با آمریکا است. روابط مسکو و واشنگتن در دوره پسا جنگ سرد دچار نوسانات زیادی شده و به ویژه پس از بروز بحران اوکراین در سال 2014 وارد مرحله تقابل شده و واشنگتن علاوه بر رویارویی با مسکو در زمینه امنیتی و نظامی، سیاست تشدید فشارها علیه روسیه را در ابعاد مختلف سیاسی و دیپلماتیک، تجاری و اقتصادی، نظامی و تسلیحاتی و انرژی دنبال کرده است.
به رغم رایزنی های بین مقامات ارشد دو کشور آمریکا و روسیه، کرملین بر تداوم اختلافات دو کشور تصریح کرده است.
دمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در دسامبر 2019 با اشاره به سفر سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به واشنگتن گفت: روابط دوجانبه روسیه و آمریکا در چنان بحران عمیقی قرار دارد که حتی دیدار مهم مقام مهمی مانند لاوروف هم نمیتواند مسیر را تغییر دهد و اوضاع را درست کند.
در واقع دایره اختلافات روسیه و آمریکا آنچنان وسیع و متنوع است که امکان حل و فصل آنها دشوار به نظر می رسد. این اختلافات نه فقط در زمینه مسائل بین المللی و منطقه ای مانند بحران اوکراین، توافق هسته ای برجام، بحران هسته ای شبه جزیره کره، بحران سوریه و نیز مسائل کلان مانند پیمان های کنترل تسلیحات است بلکه اختلاف درباره ماهیت نظام بین المللی مطلوب یعنی یک جانبه گرایی یا چند جانبه گرایی نیز از اختلافات اصلی مسکو و واشنگتن محسوب می شود.
آمریکا اساسا دیدگاهی خصمانه در قبال روسیه دارد و رویکرد واشنگتن در قبال مسکو در سال های اخیر صرفا مبتنی بر دشمنی فزاینده و اعمال فشارهای همه جانبه بوده است. منافع متعارض این دو قدرت بین المللی در زمینه مسائلی مانند توانمندی هسته ای، مساله انرژی وحوزه های نفوذ در شرق اروپا، غرب آسیا و آمریکای لاتین موجب شده است تا واشنگتن در اسناد بالادستی خود مانند استراتژی امنیت ملی، استراتژی دفاع ملی و دکترین جدید هسته ای آمریکا، همواره از روسیه به مثابه بزرگترین تهدید علیه آمریکا و نیز تهدید هسته ای شماره یک یاد کند البته روسیه اقدامات خصمانه واشنگتن علیه مسکو را بی پاسخ نگذاشته است.
واشنگتن همواره روسیه را در کنار چین به عنوان دشمن و تهدید اصلی علیه آمریکا طرح کرده و خواستار برخورد با آن ها شده است. مقامات ارشد روس به خوبی از این مساله آگاه هستند که رویکرد آمریکا در قبال روسیه اساسا مبتنی بر تضعیف این کشور در ابعاد مختلف است.
دولت ترامپ این مساله را با اعمال انواع تحریم ها، خروج از پیمان های تسلیحاتی با هدف وادار کردن روسیه برای ورود به مسابقه تسلیحاتی با آمریکا، تلاش برای کاهش و یا قطع ارتباط دیگر کشورها به ویژه کشورهای اروپایی با روسیه و نیز اعمال سیاست مهار روسیه از طریق افزایش حضور نظامی در مرزهای غربی این کشور انجام می دهد.
یکی از مهمترین ملاحظات خارجی روسیه در بعد امنیتی و نظامی، روابط روسیه و ناتو است. روابط روسیه و ناتو در دوران پسا جنگ سرد، اکنون در بدترین شرایط قرار دارد و در سال 2019 نیز روند تشدید تنش ها ادامه یافت. ناتو که تحت نفوذ آمریکا به عنوان قدرت مسلط قرار دارد، در سال های اخیر کاملا در راستای منافع و اهداف واشنگتن در صحنه اروپا عمل کرده است. آمریکا در اسناد کلان امنیتی و نظامی خود، روسیه را به عنوان بزرگترین تهدید مطرح کرده است. این مساله باعث شد تا ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در انتقادی بی سابقه از ناتو، آن را ابزار سیاست خارجی آمریکا بنامدد.
به گفته پوتین، در ناتو، کشورهای هم پیمان حضور ندارند، بلکه این سازمان نظامی صرفا متشکل از کشورهایی وابسته به آمریکا است.
افزایش رویارویی ناتو با روسیه در شرق اروپا که در راستای سیاست خارجی آمریکا برای مهار روسیه انجام می شود، نشان دهنده ماهیت ابزاری ناتو برای واشنگتن است. رویکرد خصمانه ناتو با افزایش استقرار نظامیان خود در شرق اروپا و ادامه تلاش آن برای پیشروی به سوی شرق باعث شده است تا مسکو در دکترین امنیت ملی خود، ناتو را به عنوان تهدید امنیت ملی روسیه تلقی کند. با توجه به خصومت ورزی غرب به ویژه آمریکا، مسکو در سیاست خارجی جدید خود بر حق مقابله به مثل و واکنش مناسب به اقدامات خصمانه غرب تاکید کرده است.
نویسنده: سيدرضا مير طاهر
116
آمریکا روسیه چین داخلی خارجی تحولات