به گزارش ایران پرس به نقل ازاندیشکده تبیین، از اصلیترین مؤلفههایی که همواره در منطقه غرب آسیا به آن پرداخته میشود چرخش نخبگان، دموکراسی و سهم تأثیرگذاری مردم، احساس ملیگرایی و شکلگیری یک هویت دولت-ملت مشترک شهروندان است. امروزه منطقه در یک بحران سیاسی و امنیتی به سر میبرد. بسیاری از تحلیل گران این موضوع را ریشه در عدم توجه به جامعه و جامعه شناسی سیاسی-مذهبی طی سالهای طولانی در دهههای پس از جنگ جهانی دوم میدانند.
امروزه در فضای ناآرامی و عدم ثبات حاکمیتها، نخبگان و رسانههای رژیم صهیونیستی به دنبال بهرهبرداری از این فرصت بهمنظور القای وجود دموکراسی و رضایت در سرزمینهای اشغالی هستند. نتانیاهو در سخنانی پس از تصویب برجام ادعا نمود: «من با آن (برجام) مخالفم چون میخواهم از جنگ جلوگیری کنم؛ اما این توافق به جنگ ختم میشود. اسرائیل جزیره دموکراسی در منطقهای سرشار از تاریکی، کشتار و بربریت است.»
همچنین شیمون پرز در سخنانی تأکید میکند: «در سوریه، خونریزی وحشتناکی در حال وقوع است که باید جلوی آن را گرفت. اسرائیل جزیره دموکراسی در خاورمیانه است و باید باهم مسئولیت آینده صلح را به عهده بگیریم.» این اظهارات و مقایسه دموکراسی میان کشورهای منطقه غرب آسیا و رژیم صهیونیستی واکنشهایی از سوی برخی تحلیل گران اسرائیلی را با خود به همراه داشته است. سفی بارئیل، تحلیلگر و نویسنده برجسته روزنامه صهیونیستی هاآرتص در مقالهای به بررسی دموکراسی و آزادی حاکم بر ایران و آنچه صهیونیستها مدعی آن هستند، میپردازد. در بخشی از یادداشت این تحلیلگر آمده است: «در ابتدا و آغاز هر چیز باید گفت که ایران خود را در لباس دموکراسی پنهان نمیکند، بلکه با افتخار و علنی سیستمی را برای خود برگزید که یک روحانی دینی که رهبر نظام نامیده میشود، در رأس آن قرار دارد؛ اما در مقابل اسرائیل ماسک دمکراسی و آزادی را بر صورت زد، در حالی که گروهی منتخب از روحانیون این رژیم که خود را مطیع و فرمانبر قانون نشان میدهند، بر آن حاکم هستند و شیوههای زندگی و دیدگاههای سیاسی خود را بر آن تحمیل میکنند.»
دیدگاه صهیونیستها به دموکراسی و کارآمدی نظام سیاسی رژیم
جدا از واقعیات یک جامعه یا نظام سیاسی هر کشور یا رژیم، آنچه در تحلیل و درک از وضعیت اجتماعی آن بسیار حائز اهمیت است، دیدگاه و برداشت شهروندانش از وضعیت موجود و خوشبینی به آینده در کنار احساس تعلق نسبت به آن حکومت سیاسی است.
یکی از حوزههایی که در مطالعات رژیم صهیونیستی کمی از آن غفلت شده یا به روز نشده است، دیدگاه جامعه صهیونیستی نسبت به خویش بالاخص در حوزه احساس هویت و پذیرش وضعیت موجود است. در این حوزه اغلب به میزان محبوبیت نخستوزیر و دیگر نهادها توجه شده است یا دیگر موضوعات چندان مورد واکاوی قرار نگرفته است.
همواره یکی از مهمترین مؤلفههای شناخت جامعه رژیم صهیونیستی و درک صحیح رفتارهای این رژیم، فهم نگاه و برداشت جامعه صهیونیستی نسبت به سیاست خارجی، دولت، شخص نخستوزیر، امنیت، نیروهای امنیتی و … است. در پایان سال ۲۰۱۶ اندیشکده صهیونیستی «Israel Democracy Institute » با انتشار نظرسنجیای نمونه آماری مناسب و قابل توجهی در اختیار ما قرار دادهاند. مطلب کامل گزارش را در «اینجا» میتوانید مشاهده نمایید.
۱- وضعیت کلی امروزی رژیم صهیونیستی
در نظرسنجی «موسسه دموکراسی اسرائیل» از جامعه صهیونیستی در خصوص وضعیت کلی رژیم پرسیده شده است که نتایج جالبی به دست آمده است. این پرسش زمانی دقیقتر و با اهمیتتر میشود که بهصورت تفکیک شده اعراب و یهودیان حریدی (مذهبیون تندرو) و غیر حریدی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده در حالت کلی در سال ۲۰۱۶، ۳۶٫۵ درصد وضعیت کنونی را خوب و ۲۳ درصد وضعیت را بد دانسته است که در مقایسه به سال ۲۰۱۵ وضعیت بدتری را نشان میدهد. (جدول ۱)
جدول شماره ۱
اما نکته حائز اهمیت و قابل توجه آن است که در سال ۲۰۱۶، اعراب اسرائیلی نسبت به یهودیان، درصد بیشتری هم وضعیت کنونی را خوب و هم وضعیت کنونی را بد معرفی کردهاند. این امر نشان دهنده آن است که در میان اعراب اسرائیلی شکاف وسیعی وجود دارد. (جدول ۲)
جدول شماره ۲
از دیگر نکات حائز توجه آن است که میان گروههای سنی جوان، میانسال و ۵۵ سال به بالا، به میزان نسبتاً مشترکی از وضع کنونی رضایت وجود دارد، اما هر چه به گروه سنی پایینتر نزدیک میشویم، وضعیت رضایت متوسط از شرایط، افزایش چشمگیری مییابد. این امر میتواند نشان دهنده عدم اطمینان یا عدم ثبات وضعیت جوانان باشد. (جدول ۳)
اما آنچه جالبتر از نتایج پیشین به نظر میرسد، تفاوت رأی صهیونیستهای ملیگرا از دیگر گروههای تقسیمبندی شده در نظرسنجی یعنی حریدیها، صهیونیستهای سنتی، سنتیهای غیرمذهبی و سکولارهاست. گروه صهیونیستهای ملیگرا، نزدیک به ۷۷ درصد وضعیت کنونی را خوب و فقط یک درصد وضعیت کنونی را بد معرفی کردهاند. رضایت شگفتانگیز از وضعیت کنونی نشان دهنده آن است که دولت کنونی نتانیاهو به دنبال جلب نظر چه طیفی از جامعه رژیم صهیونیستی است. رأی پایین سکولارها در خوب دانستن وضعیت کنونی هم از ابهامات این نظرسنجی است که جای پژوهش و بررسی بیشتری دارد. (جدول ۴)
بهطور کلی توصیف ساکنین سرزمینهای اشغالی از وضعیت موجود خود در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ نشان میدهد که هرچند رضایت در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته است، اما رژیم توانسته است از بحران سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ تا حدودی عبور نماید. عدم رضایت طی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ را میتوان ناشی از عواملی چون انتفاضه دوم، ۱۱ سپتامبر، عقب نشینی از نوار غزه، جنگ ۳۳ روزه و پیروزی مقاومت و دیگر بحرانهای رژیم در این سالها دانست. اگر به جدول شماره ۵ دقت شود، عدم رضایت شدید در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ به خوبی نمایان است.
اما یک نکته مهم و ابهام برانگیز در این جدول، افزایش دیدگاه طیفی است که وضعیت را متوسط معرفی نمودهاند، میباشد. رسیدن این رقم از ۲۶ درصد در سال ۲۰۳۳ به نزدیک ۴۰ درصد در سال ۲۰۱۶، نشان دهنده یک ابهام است. این ابهام هم یک فرصت و هم تهدید برای رژیم صهیونیستی است؛ زیرا اگر نتواند خواسته این طیف عظیم ۴۰ درصدی را برآورده سازد، رژیم دچار چالش بسیار جدیای خواهد شد.
۲- خوشبینی و بدبینی نسبت به وضعیت آینده رژیم صهیونیستی
آنچه در کنار درک وضعیت کنونی رژیم، حائز اهمیت است، نگاه به آینده از سوی همین جامعه است. یکی از سوالاتی که در این نظرسنجی پرسیده شده است، میزان خوشبینی و بدبینی به آینده رژیم صهیونیستی است. بر اساس نظرسنجی ارائه شده و مقایسه وضعیت سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۴(نامعلوم بودن ۲۰۱۵) مشخص میشود که بهطور کلی امید به آینده کاهش چشمگیری داشته و طی سه سال اخیر از ۳۸٫۴ درصد به ۱۹٫۳ درصد رسیده است. (جدول ۶)
همچنین در میان اعراب اسرائیلی، دروزیها بیش از مسیحیان و مسلمانان به آینده خود امیدوارند. در میان یهودیان، حریدیها بیش از غیرحریدیان به آینده رژیم صهیونیستی و زندگی خود در سرزمینهای اشغالی احساس امیدواری کردهاند. ضمن آنکه ناامیدی متوسط یا شدید غیر حریدیها حدود ۳۰ درصد است که این جدول همانند جدول شماره ۴، چالش رژیم صهیونیستی با غیر حریدیها را باری دیگر اثبات مینماید. (جدول ۷ و ۸)
۳- چالش هویت و افتخار به یک «اسرائیلی» خطاب شدن
هویت از اصلیترین مؤلفههای دولت – ملتسازی در هر جامعه و کشوری است. رژیم صهیونیستی به دلیل وابستگی وجودی خویش به هویت صهیونیستی و مذهب یهود، حساسیت بالایی در خصوص دو مؤلفه هویت و مذهب اعمال نموده است. یکی از چالشهایی که رژیم صهیونیستی همواره با آن روبرو بوده است، ناکامی در تکمیل فرآیند دولت- ملتسازی برای بقا و احساس تعلق میان شهروندان خویش نسبت به حکومت است. این رژیم مبنای وجودی خود را بر هویتی خاص و پیچیده بنا نموده است که در این نظرسنجی از آن تعبیر به «ملیت اسرائیلی» شده است.
اما با گذشت سالها تکیه بر هویت یهودی- صهیونیستی دچار چالشهای زیادی شده است. افزایش شکاف اجتماعی به دلیل پراکندگی قومیت و هویت ساکنان سرزمینهای اشغالی بر چالش تشکیل جامعه واحد افزوده است. تغییر مفهوم هویت اسرائیلی از یک مفهوم مذهبی بهسوی یک مفهوم سکولاریستی، یکی از چالشهای امروزی فرآیند مذهب، هویت و ملتسازی در رژیم صهیونیستی است.
نظرسنجی منتشر شده از سوی «Israel Democracy Institute » برای یافتن میزان موفقیت رژیم صهیونیستی در شکل دادن یک هویت مشترک و ایجاد دولت-ملتی که شهروندانش نسبت به آن احساس تعلق دارند یا غیر، در زیرکی تمام این سؤال را مطرح نموده است: از اینکه یک «اسرائیلی» خطاب میشوید چه احساسی دارید؟
در ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که آیا «اسرائیلی بودن» برای ساکنان سرزمینهای اشغالی هویت بخش بوده یا دیگر مؤلفههای هویتی در رتبه نخست قرار دارد. (جدول ۹) پاسخ سؤال شوندگان به این پرسش که «کدام هویت برای شما از دیگر هویتها مهمتر است؟» به خوبی نشان میدهد که تقسیم بندیهای نژادیای چون اشکنازی، سفاردی، سکولاریسم یا حریدی در اولویتهای پایینتری نسبت به هویت «اسرائیلی» بودن و «یهودی» بودن قرار دارند. به گونهای که ۸۶ درصد دو هویت «اسرائیلی» بودن و «یهودی» بودن را مهمتر از دیگر هویتها دانستهاند.
اما نکته حائز اهمیت آن است که هرچند در انتخاب یک هویت بهعنوان تنها هویت مهم در سؤال بالا، اکثریت دو هویت «اسرائیلی» بودن و «یهودی» بودن را مهمتر از دیگر هویتها دانستهاند، اما وقتی از آنان در خصوص افتخار به «اسرائیلی بودن» سؤال میشود، طیف وسیعی پاسخ قاطعی نمیدهند و تعلق خاطر محکم و قویای به ملیت خود ندارند. (جدول ۱۰)
جدول بالا به خوبی نشان میدهد حدود ۴۵ درصد از یهودیان تعلق خاطر محکمی به «اسرائیلی بودن» خویش ندارند و از این امر احساس افتخار عمیق نمیکنند. در میان اعراب اسرائیلی این امر بسیار کمرنگتر است. به گونهای که تنها ۱۶ درصد به «اسرائیلی» خطاب شدن احساس بسیار خوبی دارند.
اما در میان یهودیان، حریدیها کمتر از دیگران و تنها حدود ۷۰ درصد از اسرائیلی بودن خویش احساس افتخار مینمایند. (جدول ۱۱) اتفاقی که در وهله اول بسیار تعجب برانگیز به نظر میرسد، زیرا همانگونه که در جدولهای ۴ و ۸ نشان داده شد این گروه وضعیت کنونی را بسیار عالی معرفی میکنند و نسبت به آینده هم خوشبینترند. شاید بتوان دلیل این نتیجه را همان چالش هویتی دانست که امروزه هویت رژیم صهیونیستی و دولتهای آن به سمت سکولار شدن در حال تغییر است و این امر موجب شده است حریدیها یا همان مذهبیون تندرو احساس تعلق خویش به هویت «اسرائیلی» بودن کاهش یابد.
احساس هویت و افتخار به «اسرائیلی» بودن در میان نژادهای گوناگون یهودیان یعنی حسیدیها (شاخه از یهودیان اروپایی و آمریکایی که شاید منظور کل یهودیان اشکنازی باشد)، سفاردیها (یهودیان شرقی، آسیایی و آفریقایی) و لیتوانیها (یهودیان اروپای شرقی) هم متفاوت است. جدول ۱۲ نشان میدهد که یهودیان سفاردی بیش از دیگر به هویت «اسرائیلی» احساس تعلق دارند.
همچنین یکی دیگر از نکات مهم نظرسنجی سیر نزولی احساس افتخار و تعلق نسبت به هویت «اسرائیلی» با جوانتر شدن جامعه است. جدول ۱۳ به خوبی نشان میدهد که میان جمعیتی که سنشان به تشکیل جعلی رژیم میرسد و جوانانی که زیر ۳۵ دارند، حداقل ۱۰ درصد در افتخار به «اسرائیلی» بودن اختلاف وجود دارد.
جمعبندی
با بررسی نظرسنجی منتشر شده از سوی موسسه دموکراسی اسرائیل مقایسه نتایج سال ۲۰۱۶ با سالهای پیش، در حوزه رضایت، خوشبینی به آینده و احساس هویت به «اسرائیلی» بودن، نتایج جالبی به دست آمد که برخی از آنان عبارتاند از:
• میان جمعیتی که سنشان به تشکیل جعلی رژیم میرسد و جوانانی که زیر ۳۵ دارند، حداقل ۱۰ درصد در افتخار به «اسرائیلی» بودن اختلاف وجود دارد.
• یهودیان سفاردی بیش از دیگران به هویت «اسرائیلی» احساس تعلق دارند.
• در میان یهودیان، حریدیها کمتر از دیگران و تنها حدود ۷۰ درصد از اسرائیلی بودن خویش احساس افتخار مینمایند.
• ۸۶ درصد دو هویت «اسرائیلی» بودن و «یهودی» بودن را مهمتر از دیگر هویتها دانستهاند.
• همچنین در میان اعراب اسرائیلی، دروزیها بیش از مسیحیان و مسلمانان به آینده خود امیدوارند
• امید به آینده در میان ساکنان سرزمینهای اشغالی کاهش چشمگیری داشته و طی سه سال اخیر از ۳۸٫۴ درصد به ۱۹٫۳ درصد رسیده است.
• بهطور کلی توصیف ساکنین سرزمینهای اشغالی از وضعیت موجود خود در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ نشان میدهد که هرچند رضایت در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته است، اما رژیم توانسته است از بحران سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ تا حدودی عبور نماید.
• گروه صهیونیستهای ملیگرا، نزدیک به ۷۷ درصد وضعیت کنونی را خوب و فقط یک درصد وضعیت کنونی را بد معرفی کردهاند.
• در سال ۲۰۱۶، اعراب اسرائیلی نسبت به یهودیان، درصد بیشتری هم وضعیت کنونی را خوب و هم وضعیت کنونی را بد معرفی کردهاند. این امر نشان دهنده آن است که در میان اعراب اسرائیلی شکاف وسیعی وجود دارد.
• در سال ۲۰۱۶، ۳۶٫۵ درصد وضعیت کنونی را خوب و ۲۳ درصد وضعیت را بد دانسته است که در مقایسه به سال ۲۰۱۵ وضعیت بدتری را نشان میدهد.113/112
بیشتربخوانید:
تلاش رژیم صهیونیستی برای جدا کردن مسیحیان مارونی از هویت فلسطینی شان
نبود هویت ملی؛ عامل اصلی رشد بحران های اجتماعی در اسرائیل/تفسیر خبر