تهران- ایران پرس: در پنجمین روز هفته دفاع مقدس، جمعی از طلایه‌داران، خانواده‌های شهدا، هنرمندان، نویسندگان و امدادگران و پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

به گزارش خبرگزاری ایران پرس، علاوه بر حضور برخی از پیشکسوتان دفاع مقدس و فعالان عرصه جهاد و مقاومت، جمع دیگری از فعالان دفاع مقدس نیز از طریق ارتباط تصویری با همه مراکز استان‌ها در این دیدار حضور دارند.

بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در این دیدار به شرح زیر است: 

مطلبی که امروز ما برای موضوع دفاع مقدس خوب است برای مخاطب مطرح کنیم، عمدتاً دو مسئله است:

۱- یکی چرایی جنگ ۸ ساله است. نسل جوان ما که دوران جنگ را و دوران انقلاب را درک نکردند، بدانند که اصلاً چرا جمهوری اسلامی وارد یک نبردی شد که هشت سال طول کشید. هشت سال زمان کوتاهی نیست. همه ارکان کشور و امکانات کشور در خدمت دفاع از کشور قرار می‌گیرد. این علت ورود ما در جنگ چه بود؟

۲- موضوع دومی که باید مورد توجه قرار بگیرد برای مخاطب امروز، گزارش‌گونه‌ای از جنگ است، گزارش جنگ.

مخاطبین این سخنان نسل جوان، نسل جوان آینده، فرزندان شما هستند؛ همه درباره این موضوعات بایستی فکر کنند، کار کنند، درس بگیرند. درباره مسئله چرایی جنگ؛ چرا جنگ تحمیلی آغاز شد؟ انگیزه حمله به مرزهای ایران انقلابی صرفاً مخصوص صدام و حزب بعث نبود. سردمداران نظم جهانی آن روز، انگیزه‌های بسیار بیشتری از صدام برای آغاز این جنگ داشتند.
 

آن روز، دو قدرت بزرگ در دنیا بودند و هر کدام دنباله‌هایی داشتند، آن دو قدرت آمریکا بود و شوروی سابق. دولت‌هایی، نظام‌های سیاسی، اینها تقریباً همه‌شان در این قضیه انگیزه داشتند. جمهوری اسلامی، ایران اسلامی برای این‌ها یک عنصر غیرقابل تحمل بود. اما چرا ایران اسلامی برای آنها غیرقابل تحمل بود؟ ما که آن روز علیه کسی اقدامی نکرده بودیم! حالا امروز به ما میگویند شما به فلان جا موشک دادید، به فلان جا پهپاد دادید؛ آن روز که این حرفها نبود، علت دشمنی چه بود؟

علت این بود که در این نقطه حساسی دنیا یک انقلاب مردمی بی‌نظیر به وجود آمده بود و تفکر نوینی را برای اداره جهان ارائه کرده بود، نظم حاکم آن روز بر جهان، این تفکر نوین رو نمی‌توانست تحمل کند. آن روز جهان، جهان سلطه بود؛ البته امروز هم هست لکن آن روز سخنی، فریادی، موضع صریحی در مقابل این نظم باطل و نابود کننده‌ی فضیلت‌ها وجود نداشت. نظم جهان، نظم سلطه بود.

سلطه یعنی چه؟ نظام سلطه، یعنی دنیا به دو بخش تقسیم می‌شود، بعضی کشورها سلطه‌گرند بعضی کشورها سلطه پذیرند، شق سومی ندارد.

جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی یک فریاد صریح علیه این نظم بود. جمهوری اسلامی سخن جدیدی بود در قبال این نظم باطل. زورگویان عالم، سلطه‌گران عالم، این را تحمل نمی‌کردند. می‌دانستند که این حرف، این فکر، خاصیتش توسعه یافتن در دنیاست. درست فهمیده بودند و توسعه یافت، این فکر در دنیا توسعه یافت و ملت‌ها را جذب کرد.

امروز بعضی‌ها جمهوری اسلامی را ملامت می‌کنند از داخل خودمون که جمهوری اسلامی با دنیا بد است و با دنیا قهر است؛ این خلاف واقع است، چنین چیزی نیست. اگر منظور این است که ما با دنیا کار سیاسی، کار اقتصادی، تعامل و رفت و آمد نداریم، که خب این واضح است که خلاف واقع است.ما امروز با مجموعه‌هایی کار می‌کنیم که بیش از نیمی از مردم دنیا در این مجموعه‌ها، در این کشورها زندگی می‌کنند.

رفت و آمد داریم، تعامل داریم، تجارت داریم. نه، این هوچی‌بازی‌هایی که گاهی مشاهده می‌شود از بعضی‌ها که «آقا با همه قهریم، با همه بدیم»، نه، با همه قهر نیستیم، بد نیستیم.اگر مراد این است، این درست نیست. اگر مقصود این است که ما با نظم سیاسی نظام سلطه مخالفیم، بله، این درست است. امروز هم مثل همان اول انقلاب، با نظام سلطه ما مخالفیم. با تسلط آمریکا مخالف هستیم.

امروز دیگر شوروی وجود ندارد؛ اما آمریکا در رأس کشورهای غربی یکه‌تاز است. می‌بینیم نتایج کارهای‌شان را، جنگ‌هایی که راه می‌افتد، ظلم‌هایی که می‌شود، تبعیض‌هایی که صورت می‌گیرد، ملت‌هایی که زیر فشار قرار می‌گیرند، ما با اینها مخالفیم. صریحاً هم مخالفت خودمان را ابراز می‌کنیم. آن روز انگیزه حمله به مرزهای ایران شد.

امروز به برکت ایستادگی ملت ایران و به برکت حضور قدرتمندانه ملت ایران در صحنه‌های مختلف، آن جرأت را دیگر ندارند که به مرزها حمله کنند. جور دیگری مشغول موذی‌گری و مشغول دشمنی کردن و عناد هستند. صدای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، صدایی صریح در قبال نظم غلط جهانی بود که با آن مخالف بودند و هستند. این را باید از بن دندان درک کنیم، مسئله انرژی هسته‌ای، حقوق بشر و حقوق زن و این حرفها نیست، اینها بهانه است. مسئله، مسئله آوردن سخنی نو در قبال نظم باطل فاسد تبعیض آمیز جهانی است که امروز بر دنیا حاکم است.

با این دعوا دارند، با این مخالفند و این مخالفت برطرف نمی‌شود تا وقتی که جمهوری اسلامی و ملت ایران حرف زور آنها را قبول کنند، که قبول هم نخواهند کرد.

جاذبه‌های جمهوری اسلامی، این تاثیر زیادی داشت، یعنی این‌ها را به وحشت می‌انداخت. دو جور جاذبه در جمهوری اسلامی بود و هست و باید این دو جور جاذبه حفظ بشود. ملت‌ها را به خودش جذب می‌کند، یک جاذبه سیاسی، یک جاذبه معنوی.

جاذبه سیاسی عبارت بود از همین ایستادگی در مقابل نظم غلط جهانی، این جاذبه سیاسی دارد. ملت ها برعکس قدرت‌ها، برعکس دولت‌ها دلشان گرایش به این جاذبه سیاسی دارد.

جاذبه معنوی هم همین توجه به ایمان الهی، ایمان دینی، در نظام اسلامی، این جاذبه دارد، این خیلی جاذبه دارد. در این دنیای مادی، جوان‌ها در همین کشورهای به اصطلاح پیشرفته و متمدن، احساس پوچی می‌کنند. این را امروز دانشمندان، متفکران خود آنها هم دارند بیان می‌کنند، احساس پوچی می‌کنند، احساس بی‌فایدگی می‌کنند، روز به روز خودکشی‌ها زیادتر می‌شود. ایمان دینی به آنها احساس پناه میدهد، دل آنها را گرم می‌کند، احساس دینی خاصیتش این است. 

در گزارش تبیینی ما می‌گوییم این جنگ برای دفاع از خاک وطن فقط نبود؛ البته دفاع از وطن یک ارزش است. در این تردیدی نیست، اما مسئله این جنگ بالاتر بود از این حرف‌ها. دفاع از اسلام بود. عمل کردن به دستور قرآن بود. این جنگ در مسیری قرار داشت که به آن مسیر در تعبیرات دینی و ادبیات دینی گفته می‌شود جهاد فی سبیل الله.دفاع مقدس جهاد فی سبیل الله بود. دفاع مقدس انقلاب را زنده نگه داشت، اسلام را زنده نگه داشت، ملت ایران را عزیز کرد، روح معنوی را در کشور ترویج کرد، جوهر واقعی انسانی و ایمانی را در جوان‌ها زنده کرد.

جوان‌هایی که رفتند در میدان جنگ، از یک آدم معمولی تبدیل شدند به یک ولیّ الهی. مردانی که وارد میدان جنگ شدند، با یک نگاه ساده و معمولی به مسائل دینی، از میدان جنگ بیرون آمدند، مثل یک عارف الهی و معنوی. امام بزرگوار ما یک عارف بزرگ بود، یک انسان والا بود.

ایشان خطاب به خیلی از بزرگان، به طور عام گفت: «۷۰ سال عبادت کردید، خدا قبول کند از شما، بروید یک مقدار هم وصیت‌نامه شهدا را بخوانید.» امروز یک واقعه‌ای مشابه دفاع مقدس ما در لبنان و فلسطین در حال انجام است. این حوادث لبنان و فلسطین هم مثل حوادث جنگ تحمیلی، جهاد فی سبیل‌الله است.حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند و کمک کنند فلسطین را و  مسجدالاقصی را برگردانند به مسلمانان و به صاحبان اصلی‌اش. اینجا یک حرکت الهی دارد انجام می‌گیرد؛ مردم فلسطین و غزه دارند مجاهدت و جهاد فی سبیل‌الله می‌کنند به معنای واقعی کلمه.

حزب‌الله لبنان که به خاطر غزه سینه خودش را سپر می‌کند و در معرض این حوادث تلخ قرار می‌گیرد او دارد جهاد فی سبیل الله میکند. در این نبرد امروز لبنان و فلسطین، دشمن کافر و خبیث از بیشترین تجهیزات برخوردار است.

آمریکا پشت سر اوست، آمریکاییها میگویند: ما دخالتی نداریم، خبر نداریم، خلاف واقع می‌گویند! هم خبر دارند، هم دخالت دارند، هم به پیروزی رژیم صهیونیستی احتیاج دارند.همین دولت کنونی آمریکا برای انتخاباتی که در پیش دارند احتیاج دارد که نشان بدهد که از رژیم صهیونیستی حمایت کرده و او را پیروز کرده است البته به آرای مسلمان‌های آمریکا هم احتیاج دارند لذا تظاهر می‌کنند که دخالتی ندارند. دشمن از پول، از سلاح، از امکانات، از تبلیغات جهانی برخوردار است، طرف مقابل مومنین، مجاهدین سبیل الله، عشری از اعشار آن امکانات را هم ندارند، اما در عین حال آن کسی که پیروز است طرف مجاهد فی سبیل الله است. مقاومت فلسطین پیروز است.

حزب‌الله پیروز است.تا امروز هم این پیروزی برای طرف حزب الله و نیروهای مقاومت بوده است؛ یک دلیلش کشتار مردم است.اگر رژیم صهیونی خبیث توانسته بود نیروهای مبارز را شکست بدهد، چه در غزه، چه در کرانه باختری، چه در لبنان، اگر توانسته بود نیروی مبارز را شکست بدهد، احتیاج نداشت در دنیا صورت خودش را این‌جور سیاه و کریه نشان بدهد و این جنایت را، جنایات را علیه خانه و مدرسه و بیمارستان و فرزند و کودک و زن انجام بدهد. چون رژیم نتوانسته بر نیروی مقاومت پیروز بشود، ناچار است، ناگزیر است که تظاهر به غلبه بکند با زدن زن‌ها و کودکان و مردم بی‌دفاع و ماشین در جاده و مدرسه و بیمارستان. پس تا الان هم او شکست خورده.بله، ضربه وارد می‌کنند. کسانی از عناصر مؤثر و ارزنده حزب‌الله را به شهادت رساندند، بلاشک خسارت بود برای حزب‌الله. البته در حدی نبود که حزب‌الله را از پا بیندازد.

استحکام سازمانی و انسانی حزب‌الله بسیار بیشتر از این حرف‌هاست. آنها اقتدارشان، توانایی‌شان، استحکام‌شان خیلی بیشتر از این حرف‌هاست که با این شهادت‌ها ضربه اساسی بخورند.البته از دست دادن یک نفر، به خصوص اگر فرمانده باشد و سابقه جهاد فی سبیل را داشته باشد، خسارت است. در این شکی نیست. بنابراین هم تا امروز این‌ها پیروز شدند، هم به توفیق الهی، به حول قوه الهی، پیروزی نهایی در این نبرد متعلق به جبهه مقاومت و جبهه حزب‌الله خواهد بود.

آخرین صحبت امروز من این است: من می‌گویم رزمندگان ما، مجاهدان ما برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربانی کردند، فداکاری کردند. جوانان مبارز و مجاهد خانواده‌های خودشان را داغدار کردند برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای این کشور بالا نرود. نمی‌شود ملت ایران قبول کند که همان پرچم‌ها به وسیله افراد نفوذی، به وسیله انسان‌های فریب‌خورده در داخل کشور برافراشته بشود.این پرچم، پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسه‌های خصمانه دشمن نباید در داخل کشور در دستگاه‌های مختلف ما برافراشته شود.

باید مراقبت کرد، همه موظفند. در وزارت آموزش و پرورش باید مراقبت کرد، در صدا و سیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت که محل تربیت جوانهاست باید مراقبت کرد. آنجا دشمن به وسیله رزمندگان ما شکست خورد نباید گذاشت آن دشمن شکست خورده در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها کار خودش را دنبال کند و انجام دهد. امیدواریم خدای متعال همه مسئولین ما، همه مردان و زنان ما، همه فعالان بخش‌های مختلف ما را با هوشیاری کامل در مقابل توطئه دشمن نگه دارد.