دوازدهمین و آخرین امام و حجت الهی در زمین، حضرت مهدی (عج) در سپیده دم نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود.

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ

سلام  بر تو اى حضرت بقیة الله در خلق زمین ،

سلام بر تو‌ای پیمان خدا که آن را برگرفت و محکمش کرد،

سلام بر تو‌ای وعده خدا که آن را ضمانت نمود،

سلام بر تو و سلام بر همه منتظران

 

با تولد او انتظار تحقق مژده ای که پیامبر خدا(ص) و امامان(ع) از دو قرن پیشتر داده بودند سر آمد و وجود او زمین را برکت بخشید.

نام آن حضرت، نام پیامبر(ص) و کنیه او کنیه رسول خداست. (محمد، ابوالقاسم) توصیه شده است که در عصر غیبت، از او با القاب متعددی که دارد، مثل مهدی، حجت، صاحب الزمان، بقیه اللّه ، قائم، خلف صالح و ... نام برده شود.

پدرش امام عسکری(ع)، و مادرش نرجس است که نام اصلی وی ملیکه بود. او دختر امپراطور روم بود و چگونگی پیوندش با امام عسکری و تولد حضرت مهدی ماجرایی شیرین و شگفت دارد.

ماجرای میلاد حضرت مهدی (عج)

ملیکه نام داشت . فرزند امپراطور روم شرقی بود، با اینکه در کاخ و با خاندان امپراطوری زندگی می کرد، اما آنچنان پاک و باعفت بود که گویی نسبتی با این خاندان نداشت. به سن ازدواج که رسید، جدش، قیصر روم مراسم بسیار مجلل و باشکوهی ترتیب داد، تا او را به عقد برادرزاده‌اش در آورد؛ ولی بر اثر حادثه‌ای شگفت‌آور، کاخ لرزید، هرکس که روی تخت نشسته بود بر زمین افتاد، خود امپراطور و برادرزاده اش نیز بر زمین افتادند.

یکی از کشیشان بزرگ به امپراطور گفت: «این حادثه عجیب، نشانه خشم خدا و علامت پایان یافتن آیین و مراسم است». 

پس از آن، زمانی دیگر مراسم مشابهی ترتیب یافت تا ملیکه به عقد ازدواج برادرزاده دیگر قیصر در آید، ولی این بارهم حادثه تکرار شد و همه وحشت زده از کاخ بیرون آمدند. امپراطور، بسیار ناراحت شد، در اندوه و فکر فرو رفت. اما دخترک خرسند از این امر بود. همان شب، ملیکا در عالم رؤیا دید که توسط رسول گرامی اسلام به عقد ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام درآمده است.

از آن پس عشق و علاقه به امام حسن عسکری آن‌چنان در قلب ملیکا جای گرفت که او را از غذا و خوراک بازداشت. روز به روز حالش به ضعف و وخامت گرایید به‌طوری که پزشکان از بهبودی‌اش قطع امید کردند.

سرانجام سرنوشت، او را به صورت ناشناس در جمع اسرای روم قرار داد که به دست مسلمانان اسیر شده بودند. به دستور امام حسن عسکری وی توسط شخصی به نام "بشر بن سلیمان" خریداری شد و به سامرا منتقل گردید.

لحظه ای که چشم نرجس به جمال امام حسن عسکری(ع) ‌افتاد، رویای شگفت انگیز گذشته و دیدار پیامبر(ص) در خاطرش زنده شد. اینک جوانی در برابرش ایستاده بود که در رویای شیرینش او را  دیده و دل به او سپرده بود.

دل دخترک از عشقی زلال ‌تپید و نگاهش از شرم سر فرو افتاد. جوان رو به عمه اش حکیمه خاتون ‌کرد و فرمود : از وی در شگفتم!

حکیمه ‌گفت: از چه روی؟از آن که این دخترک به زودی فرزندی خواهد آورد که برگزیده آفریدگار است. پسری که زمین را همانگونه که از ستم آکنده شده بود، از عدل و داد لبریز خواهد کرد.

 

شنوندگان گرامی اعتقاد به ظهور مهدی (ع)، مخصوص شیعه نیست؛ همه‌ی مسلمانان، اعم از شیعه و سنّی متفق القولند که در پایان دوره‌ی جهان، یک دوره‌ای وجود خواهد داشت که در آن یک حکومت الهی کامل و جامع با سیطره‌ی بر شرق و غرب عالم، تشکیل خواهد شد؛ حتی غیر مسلمانان هم به صورتی به ظهور منجی و نجات بخش معتقدند.

ولی امتیاز شیعه در این است که این شخصیت نجات‌بخش بشریت را با نام و نشان و خصوصیّات می‌شناسد و معتقد است او از نسل پیامبر است و همواره برای دریافت دستور الهی، حاضر و آماده است.

حضرت مهدی(ع) تنها پنج سال اولیه عمرش را از نعمت پدر برخوردار بود و در آن مدت، جز اندکی از شیعیان کسی او را ندید.

این عده نه تنها از سیمای نیکو و نورانی آن امام سخن گفته اند ، بلکه از رشد سریع جسمی آن حضرت نسبت به دیگران حکایت کرده اند و درباره دانش بی کران و هیبت و وقار آن امام(ع) و نیز، آرامشی که با دیدار آن حضرت نصیب شان شده، سخن گفته اند.

 

به دلیل وجود دشمنانی که اخبار آخرین حلقه امامت را دریافت کرده و در صدد نابودی وی بودند، حضرت مهدی (ع ) در مدت کوتاهی با چهارتن از عالمان در ارتباط بودند که  آن دوران "غیبت صغری " نامیده شده. 

پس از آن  بطور کامل با اراده خداوند از نظرها پنهان گردیدند که از آن به " غیبت کبری " یاد می شود.  

هر گاه پروردگار بخواهد، او آماده‌ است مقصود و هدف اصلی پیغمبر اسلام و همه‌ی نبوتها را که بازسازی عالم و بازسازی انسان و رفع ظلم و کفر و غلبه بر جنود شیطان است، تحقق بخشد و آن کار عظیمی که بناست بشریت و تاریخ را متحوّل کند، به سرانجام برساند.

 پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد، (ص) فرمودند: «سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزیده مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره می گیرند. همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها.»

این حدیث بیانگر آن است که اشعه نامرئی وجود مقدس امام زمان(ع )، حتی به هنگامی که در پشت ابرهای غیبت نهان است، موجبات امید بخشیدن به جامعه و پاسداری از دین خدا و آئین حق را فراهم می کند. 

به عبارتی، انتظار ظهور مهدی (ع ) یعنی امید واعتقاد به اینکه یک آینده‌ قطعی‌ و روشنی وجود دارد. این اعتقاد امید بخش و آرامشِ دهنده است.

بویژه در جهان امروز که  بشر مکاتب گوناگون و نحله‌های فکری و مسلک های مختلف را تجربه کرده است، اما احساس آسایش نمی‌کند. امروزه او با پیشرفت های علمیِ حیرت‌آوری روبروست که وضع زندگی را در جهان بکلی تغییر داده است. با این حال کمتر کسانی هستند که احساس خوشبختی کنند. فقر، بیماری، فحشا و گناه، بی‌عدالتی و نابرابری، شکاف طبقاتی بسیار وسیع و سوءاستفاده‌ قدرت ها از علم و کشفیات طبیعت، موجب شده است که انسان ها احساس خستگی کنند، نگران و مظطرب باشند و در همه جای دنیا؛ رسیدن یک دست نجات‌بخش را آرزو نمایند.

آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب داروی شفا بخش این تلخی ها و نابرابری ها را اعتقاد به مهدویت می داند که امیدآفرین است. 

می فرماید: « دو چیز را این اعتقاد و نگاه به آینده با خود دارد: یکی امید، یکی تلاش. وقتی نگاه متوجه به آینده شد، اولین چیزی که محصول این نگاه است، امید  است. دلهای افسرده در نهایت گرفتاری و تنگنا، یک روزنه‌ی روشن و درخشانی به یک دنیای نورانی و بهشت‌آسا در مقابل چشمشان می بینند و به آینده امید دارند؛ میدانند قضیه این‌جوری نخواهد ماند. حتّی آن وقتی که همه‌ی دنیا از ظلم و جور پر شده باشد، یعنی همه جا را ظلم و جور فرا گرفته باشد، این روزنه‌ی امید نه فقط بسته نمیشود بلکه حتی گشاده‌تر میشود؛ چون وعده کردند... دومی، تلاش است. هر آینده‌ی قطعی متوقف به تلاش است. ... در همه‌ی کارهای بزرگ تلاش لازم است. چشم که به آینده بود، لازمه‌ی قطعی این نگاه به آینده، ایجاد تکلیف تلاش و فعالیت و مجاهدت است. ما که معتقدیم به آن روز، باید تلاش کنیم تا آن روز تحقق پیدا کند، و تلاش ما میتواند ان‌شاءالله آن را نزدیک بکند. »

 

نیمه شعبان علاوه بر اینکه روز خجسته میلاد امام عصر(عج) است، فرصت معنوی مناسب و ارزشمندی برای راز و نیاز با خالق هستی و نزدیکی هرچه بهتر و بیشتر به معبود و کسب برکات الهی است. این شب از چنان اهمیتی برخوردار است که هم ردیف و هم پای شب‌های قدر قرار دارد و از این موقعیت می‌توان چون شب‌های قدر ماه مبارک رمضان، برای کسب خیرات و برکات معنوی بهره برد و نهایت تلاش را برای کسب فیض داشت.

جشتهای نیمه شعبان نیز بعنوان یک میراث معنوی، بیانگر باورها و افکار یک ملت معتقد به ظهور منجی موعود است.

این جشنها که در کشور ما، ایران ثبت شده، ریشه ی مذهبی و معنوی دارد و مثل نوروز فراگیر است و در نقاط مختلف ایران به شکل های مختلف دیده می شود.

نیمه شعبان، برای مردم کشور ما روز امید است. مردم در این روز علاوه بر جشن های مختلف، مراسم خاصی دارند که گاه از چند روز مانده به نیمه ی شعبان شروع می شود.

روزه گرفتن، آذین بندی، پخش نذورات، مولودی خوانی، اجرای موسیقی های محلی و زیارت اهل قبور، جزو برنامه هایی است که در نیمه شعبان انجام می شود. "مسجد جمکران" در شهر قم از میزبانان اصلی برگزاری جشن‌های مهدویت در ایران است.

این روز در ایران تعطیل و روزجهانی مستضعفان نامیده شده است چرا که خداوند وعده داده است مستضعفان وارثان زمین خواهند شد.

در عراق نیز شیعیان ضمن برگزاری جشن نیمه شعبان، به زیارت امام حسین (ع)  می‌روند. پیاده‌روی به سمت کربلا نیزدر این کشور در ایام نیمه شعبان مرسوم است.

جشن‌های نیمه شعبان توسط شیعیان بحرین  یمن، مصر، لبنان، سوریه و هند نیز برگزار می‌شود.