ایران پرس: دیوارهای کعبه شکافته می‌شوند و فاطمه بنت اسد، با نوزادی در آغوش، از درون آن ظاهر می‌گردد. این نوزاد، کسی نیست جز علی بن ابی‌طالب (ع)، تنها شخصیتی که با ولادتش در خانه کعبه، فصل جدیدی در تاریخ انسانیت آغاز گردید.

در شبانگاهانِ رجب، آسمان ستاره‌باران و زمین غرق در نور است. کعبه، این خانه‌ی مقدس، در انتظار میهمانی بزرگ است؛ میهمانی که با قدم‌هایش، جهان را به نور عدالت و شجاعت منوّر می‌سازد. 

 مولود کعبه ، نماد ایمان و تقوا، شجاعت و عدالت است. او که در دامان وحی پرورش یافت، در تمام دوران زندگی‌اش، یار و یاور پیامبر اکرم (ص) بود و پس از ایشان، پرچم‌دار حق و حقیقت گردید.

میلاد امیرالمومنین علی (ع)، فرصتی برای تأمل در سیره‌ی آن امام همام و الگوگیری از فضایل بی‌نظیرش است.

عدالت در لغت به معنای برابر سازی و توازن است و در مفهوم اجتماعی، هرگاه حق هر صاحب حقی به او داده شود، می گویند عدالت رعایت شده است. 

عدالت یکی از ارزش‌های بنیادین در اندیشه و عمل حضرت علی (ع) است که به عنوان امام اول شیعیان و یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ اسلام، همواره مورد توجه قرار داشته است.

عدالت در نگاه علی (ع) نه تنها یک اصل اخلاقی، بلکه یک ضرورت برای برپایی جامعه‌ای سالم و پیشرفت انسانیت است. از دیدگاه امیرالمومنین علی (ع)، عدالت به معنای قراردادن هر چیز در جایگاه واقعی خود و رعایت حقوق افراد بدون توجه به تفاوت‌های قومی، اجتماعی یا مذهبی است.

ایشان معتقد بودند که عدالت باید در همه جنبه‌های زندگی، از حکومت‌داری تا روابط فردی، جاری شود. در نهج‌البلاغه، حضرت می‌فرمایند: "العدل أساس به قوام العالم: عدالت اساس استواری جهان است."

حضرت علی (ع ) حدود پنج سال حکومت کردند. در این دوران کوتاه حکومت، ایشان تلاش کردند تا عدالت را به معنای واقعی کلمه در جامعه اسلامی پیاده کنند. یکی از نمونه‌های بارز این امر، تقسیم عادلانه بیت‌المال بود. حضرت علی (ع) تأکید داشتند که بیت‌المال متعلق به همه مسلمانان است و هیچ‌کس نباید بر دیگری ترجیح داده شود.

حتی وقتی یکی از برادرشان به نام «عقیل» از ایشان تقاضای سهم بیشتری کرد، حضرت در پاسخ، آهن گداخته‌ای را در دستانش قرار دادند  و به او نشان دادندکه آتش بی عدالتی از این هم دردناکتر است.

حضرت بدین گونه اهمیت عدالت را در برابر هر نوع رابطه‌گرایی یادآوری کردند. ایشان در روز دوم خلافت خود و در باب بازگردان بیت المال به خزانه، فرمود: "به خدا سوگند، اگر ببینم با مال بیت‌المال ازدواج کرده‌اند یا کنیزانی خریده‌اند، آن را بازمی‌گردانم. همانا در عدالت گشایش است و کسی که عدالت برایش تنگ باشد، ستم بر او تنگ‌تر خواهد بود."

این سخن نشان‌دهنده عزم راسخ حضرت در اجرای عدالت بود، حتی اگر منافع شخصی یا مخالفت‌های اطرافیان در کار باشد.

امیر المومنین علی (ع) اهمیت ویژه‌ای به رفع فقر و تبعیض در جامعه می‌دادند. ایشان بارها فرمانداران خود را به رعایت حقوق مردم و پرهیز از ظلم توصیه می‌کردند.

حضرت در نامه 53 نهج البلاغه، دلیل ویرانی زمین را فقر مردم و دلیل فقر مردم را ستم حاکمان و والیان معرفی و خاطر نشان می کنند در صورتی که حاکمان به عدل و داد رفتار کنند، فقر ریشه کن و آبادانی جامعه رونق می گیرد. 

"سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جاندار را آفرید، اگر علم را از معدنش اقتباس کرده بودید... و از میانه راه به رفتن پرداخته بودید راه حق را از طریق روش آن پیموده بودید، راه ها بر شما روشن می شد و نشانه های هدایت آشکار می گردید و فروغ اسلام شما را فرا می گرفت. در آن صورت، به رفاهی فراوان دست می یافتید، دیگر هیچ خانواده ای بی هزینه نمی ماند و هیچ مسلمان یا کافری که در پیمان مسلمانان است، گرفتار ستم نمی گشت" و به همین دلیل است که حضرت (ع) فرمودند: "ما عمرت البلدان بمثل العدل:  آبادانی شهرها به هیچ امری چون عدل میسر نیست.» یعنی عدالت علوی یک نسخه بی بدیل برای رفاه، ترقی و آبادانی است."

در بیان امیرالمومنین (ع) گام نخست در تحقق عدالت، پرهیز از حاکمیت هوای نفس است. چون اگر عدالت اقامه حق و برقراری عدل و داد و انصاف و دوری از ظلم، تعبیض و تعدی است بدون پاکی درون امکان عملی شدن ندارد و از همین روی اولین شرط حاکم اسلامی تقوا و عدالت است.

حضرت علی (ع) خود چنین شخصیتی پاک و متقی بودند، لذا نه تنها در مقام حاکم، بلکه در زندگی شخصی نیز الگوی عدالت بودند. رفتار ایشان با خانواده، دوستان و دشمنان بر اساس عدالت و انصاف بود. حتی در برابر دشمنانشان نیز هیچ‌گاه از مسیر حق و انصاف خارج نشدند.

در تاریخ آمده است: "شاکی شکایت خود را به خلیفه وقت، تسلیم کرد. طرفین دعوا باید حاضر شوند و دعوا طرح شود. کسی که از او شکایت شده بود امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بود. قاضی هر دو طرف را خواست و خودش در مسند قضا نشست. طبق دستور اسلامی، دو طرف دعوا باید پهلوی یکدیگر بنشینند و اصل «تساوی در مقابل دادگاه» محفوظ بماند. خلیفه مدعی را به نام خواند، و امر کرد در نقطه معینی روبروی قاضی بایستد. بعد رو کرد به علی و گفت: "یا ابَاالحسن! پهلوی مدعی خودت قرار بگیر." به شنیدن این جمله، چهره علی درهم و آثار ناراحتی در قیافه اش پیدا شد. خلیفه گفت: "یا علی! میل نداری پهلوی طرف مخاصمه خویش بایستی؟" حضرت پاسخ داد: "ناراحتی من از این نبود که باید پهلوی طرف دعوای خود بایستم؛ برعکس، ناراحتی من از این بود که تو کاملا عدالت را مراعات نکردی، زیرا مرا با احترام نام بردی و به کنیه خطاب کردی و گفتی «یا اباالحسن» اما طرف مرا به همان نام عادی خواندی. علت تأثر و ناراحتی من این بود." 

اسلام یکی از اصول و بنیان های قوام و استحکام هر جامعه را برقراری عدل و عدالت می داند و نقطه مقابل عدل را ظلم قلمداد می کند که باعث اضمحلال و فروپاشی حکومت ها در جوامع می شود.

از نظر امام علی (ع) برقراری عدل و عدالت در جامعه یک تکلیف و وظیفه الهی است و اساس قوام و استمرار حکومت ها در رعایت عدالت توسط حاکمان آنها می باشد. حضرت خود برای اقامه عدل همواره با ستمگران، اقتدارگرایان، زیاده خواهان از خویشان و بزرگان قوم مبارزه می کند تا آنجا که حتی جان عزیز خویش را فدا می کند.

آن حضرت می فرماید: "به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آن چه در زیر آسمان هاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جویی را از مورچه ای به ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد."

یکی از نکات قابل توجه در کلام حضرت علی (ع)، تأکید بر اولویت عدالت بر جود و بخشش است. سؤال کردند: "از این دو کدام برترند: عدالت یا جود؟" شاید این سؤال به دنبال گفتگویى بوده که در میان بعضى از اصحاب آن حضرت واقع شده است. بعضى جود را مهمتر مى دانستند و بعضى عدل را. قضاوت و داورى را خدمت امام (علیه السلام) آوردند و ایشان با جواب بسیار جامع و حساب شده اى فرمود: "عدل، هرچیزى را در جاى خود قرار مى دهد ولى جود و بخشش آن را از مسیرش فراتر مى برد، (اضافه بر این) عدالت، قانونى است همگانى، ولى جود و بخشش جنبه خصوصى دارد بنابراین، عدل، شریف تر و برتر است."

علی بن ابی طالب (ع) متخلق به جمیع کمالات الهی و انسانی است، با مطالعه در فعل، قول و رفتار حضرت، عظمت انسان کامل، آشکارتر می شود، با این همه عدالت در پیشانی تمام فضائل علومی می درخشد و تمام مشکلات دوران خلافت و پیش از هر چیز مربوط به این ویژگی برجسته علی بن ابی طالب (ع) است.

شاید اگر ذره ای از عدالت آرمانی کوتاه می نشست بسیاری از مشکلات در دوران خلافت برای ایشان رخ نمی داد. وقتی از وی خواستند معاویه را مدتی در مقامی که خلیفه قبلی به او داده بود ابقا و پس از بدست آوردن قدرت بیشتر، او را از استانداری شام عزل کند، فرمود: "هرگز چنین نکنم و راضی به ابقای صوری حاکم نالایقی چون او نشوم و آیا در این لحظه ای که او را ابقا می کنم، تا وقتی که او را عزل کنم، کسی حیات مرا تضمین می کند؟!"

عدالت حضرت علی (ع) نه تنها برای جامعه اسلامی آن زمان، بلکه برای تمام انسان‌ها و در هر عصری یک الگوی بی‌بدیل است. عدالت‌طلبی ایشان، نشان‌دهنده عمق ایمان، شجاعت و پایبندی به اصول انسانی است.

117