جشنواره فیلم فجر ویترین سالانه سینمای ایران است که چهلمین دوره آن شامگاه جمعه 22 بهمن ماه با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.
این جشنواره توسط بنیاد سینمایی فارابی و زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود.
در بخشهای رقابتی این جشنواره، شرکت کنندگان برای کسب جایزه مخصوص که "سیمرغ بلورین" نام دارد با هم رقابت میکنند.
طی سالیان اخیر مسابقههای سینمای مستند، فیلم کوتاه و مسابقه مواد تبلیغاتی و اطلاعرسانی نیز به بخشهای سینمای ایران اضافه شده است.
در ابتدای جشنواره، آیین بزرگداشت یک هنرمند برگزار میشود و در انتها هم جوایز ویژه و مردمی به فیلم انتخاب شده با رای مردم داده میشود.
جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رکن سینمای ایران و نمایانکننده سیاستهای کلان فرهنگی، چهل سال است که به مهمترین رویداد سینمایی ایران تبدیل شده است.
چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر شامل دو گروه برنامه در «بخشهای فرهنگی» و «بخشهای رقابتی» بود. در این دوره، برنامههای فرهنگی جشنواره مورد تأکید قرار گرفته و شامل بخش های گنجینههای سینمای ایران ( قابهای ماندگار )، همایشهای فرهنگی سینما و اندیشه با حضور بزرگان اندیشه و فرهنگ (ده شب با متفکران)، نکوداشت بزرگان سینما (نقشهای ماندگار) در قالب برنامههای مفصل، همراه با نمایش فیلم و تحلیل و بررسی و نشستهای رسانهای پیرامون فیلمهای بخش مسابقه بود.
در جشنواره امسال تلاش شد تا عدالت فرهنگی تحقق پیدا کند و همزمان با تهران، در 31 استان بسیاری از روستاها با سینمای سیار، مردم پای تماشای فیلمهای این جشنواره نشستند.
علاوه بر این از چهار نسل سینمای بعد از انقلاب، در این دوره حضور داشتند و همه سعی کردند که یک روایت اصیل از ایران به جهانیان نشان بدهند.
فیلمهایی با موضوعات اجتماعی، دفاع مقدس، تاریخ انقلاب، خانواده و .... در جشنواره امسال شرکت داشتند و امید است که با پایان یافتن همه گیری کرونا و رونق سینماها، بار دیگر شاهد حضور تماشاچیان در سالن های سینما ها و فروش خوب این فیلمها باشیم.
بدون قرار قبلی؛ بهترین فیلم از نگاه ملی
هویت انسان با خاک جغرافیایی که از آن آمده ، عجین است و از این زاویه شاید آدمها مثل درختان هستند و نمیتوانید انسانی را بدون خاک تصور کنید. پیدا کردن این ریشههای هویتی برای کسی که مهاجرت کرده ، میتواند نوید و وعده این را بدهد که ریشه هنوز باقی است و باید سراغش رفت.
درمراسم اختتامیه، جایزه سردار وطن به عنوان جایزه ویژه سردار سلیمانی، به بهترین فیلم از نگاه ملی اهدا شد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی به فیلم "بدون قرار قبلی" به کارگردانی بهروز شعیبی اهدا شد.
داستان فیلم در مورد زنی به نام یاسمن است که پس از سالها به دلیل مرگ پدرش به ایران بازگشته است. پسر او دچار اوتیسم است و این مسئله، سفر را برایش دشوار میکند. یاسمین شناختی از پدرش ندارد و بیش از آن میراثی که پدر برایش گذاشتهاست، باعث تعجب او میشود. اقامت کوتاه او در زادگاه پدر و دیدار با کسانی که پدرش را میشناسند او را به درک تازهای از انسان و مفهوم مرگ میرساند.
فیلم سعی دارد روایت سفر قهرمانانه و تحول شخصیتی باشد که انگار هیچ دلبستگی خاصی نسبت به وطن و زندگی گذشته اش ندارد.
بازی بازیگران، موسیقی، طراحی صحنه و لباس بسیار عالی و حرفه ای است و طراحی مکانهایی که شخصیت اصلی در ایران و در زادگاه خود به آن پا میگذارد، حس و حال مورد نظر فیلم را به خوبی القا میکند.
"بدون قرار قبلی" در حوزه فیلمهای معنوی و مذهبی، اثری قابل تامل است که با طرح فطرت پاک انسان و انتخاب مسیر درست، می تواند در هر کجای دنیا مخاطب خود را پیدا کند.
ریتم آرام فیلم در کنار نماهای زیبای آن، معنای قصه را به نوعی تصویرگری میکند. تصاویر اغلب فوق العاده فیلم از مناطق مختلف شرق ایران به ویژه خراسان به همراه موسیقی محلی این منطقه، بر جذابیت فیلم اضافه کرده است.
"بدون قرار قبلی"، فیلمی با عطر و طعم ایرانی است و استفاده از المانها و سمبلهای زندگی ایرانی در ایجاد فضای بومی و فرهنگی یک خانواده ایرانی، موفق عمل کرده است.
هناس روایتی بدون شعارزدگی
فیلم "هناس" به کارگردانی حسین دارابی، به زندگی یکی از جوانان نخبه ایرانی میپردازد که در صنعت هستهای کشور فعال بود و توسط صهیونیست ها به شهادت رسید.
"داریوش رضایینژاد" در سال 1390 طی یک عملیات تروریستی هنگام ورود به منزلش در حالی که همسر و فرزندش حضور داشتند، به شهادت رسید.
فیلم از منظر همسر او – خانم دکتر شهره پیرانی - به زندگی این شهید ورود کرده است. هناس یک اصطلاح به زبان کردی به معنای نفسم یا عزیزم است که شهید رضایینژاد برای همسرش به کار می برد.
فیلم "هِناس" در ژانر بیوگرافی ساخته شده و روایت تلاشهای عاشقانه زنی برای بیرون کشیدن زندگیاش از تشویش و تلاطم است.
هناس با برداشتی آزاد از زندگی شهید، مشکلات و درگیریهای زندگی پیش از شهادت او را از منظر همسرش، به تصویر کشیده است.
فیلم ساختار و فضایی زنانه دارد اما صحنههای جنگی که در طول فیلم یادآوری میشوند و لحظه ترور شهید رضایینژاد در کنار خانوادهاش و نمایش خون و تیراندازی و جنگ، آن را به اثری با محدودیت نمایش برای رده سنی زیر 13 سال تبدیل کرده است.
در مقایسه با دیگر آثار استراتژیک ساختهشده، میتوان از چند جنبه برای "هناس" اعتبار قائل شد؛ نخست آنکه زاویه دید جدیدی – در مقیاس این شکل از سینما - برای روایت داستان انتخاب شده است. علاوه برآن فیلم کمتر از دیگر نمونههای مشابه، به سمت شعارزدگی رفته است.
نگهبان شب روایت اوج عزت نفس فرودستان
"نگهبان شب" جدیدترین اثر رضا میرکریمی کارگردان و تهیهکننده است که از همان گامهای اول در سینما و پیشتر از آن - در تلویزیون - نگاه و جهانبینیاش خاص خود را داشت و بر همان نگاه همچنان استوار ایستاده است.
میرکریمی، موضوعات بسیار ساده و شاید روزمره انسانهایی ساده را روایت میکند که سختیها و مشکلات و غصهها، ماهیت ساده و سالم آنها را تغییر نمیدهد.
سینمایی نجیب و شریف که در آن انسانها وظایف و واکنشهای انسانی خود را دارند. "نگهبان شب" فیلمی درباره یک روستازاده کرمانی است که به دنبال کار در تهران، مسئولیت نگهبانی از یک مجتمع مسکونی در حال ساخت را می پذیرد.
او به راحتی ازدواج میکند و در کار خود هم مسئولانه برخورد میکند. مهربان و ساده است و به دیگر انسانها و حتی حیوانات کمک می کند و در نهایت علیرغم ترس از بلندی و ارتفاع، برای اینکه غم دایی اش به خاطر از دست دادن فرزندش را اندکی تسکین بخشد، اقدام به چتربازی (یا کایت سواری) میکند.
میرکریمی طبقه فرودستی را نشان میدهد که بدون غلتیدن به حضیض انسانی برای فرادست شدن و در نهایت عزت نفس زندگی میکنند؛ جهانبینیای که گوهر نایاب این روزگار پرغصه است.
میرکریمی به قدری به جزئیات هر اتفاق و کنش و واکنشی دقیق است که با فیلم تازه خود، لقب مهندس جزئیات را به خود اختصاص داد و جایزه بهترین کارگردانی چهلمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
موقعیت مهدی رکورددار جشنواره چهلم
فیلم "موقعیت مهدی"، نخستین اثر هادی حجازیفر در مقام کارگردان است. او که پیش از این به عنوان بازیگر در عرصه تئاتر و سینمای ایران فعالیت می کرد، در اولین کار سینمایی خود سراغ یک سوژه شخصیتمحور رفته است.
برشی از زندگی کسی که در یکی از بحرانیترین موقعیتهای زندگی یعنی "جنگ"، قرار میگیرد. برشی از زندگی یک فرمانده که همه دقیقاً همان بخش از زندگی او را میشناسند.
"موقعیت مهدی" فیلمی است که از زمان ازدواج مهدی باکری، فرمانده لشگر 31 عاشورای تبریز، تا شهادت او را دنبال میکند. فیلم شامل چند پرده با زیرتیترهای عنوان اصلی است و همین باعث شده هر پرده در حکم یک فیلم کوتاه باشد که به طور مستقل میتواند روی پای خود بایستد .
اهمیت فیلمهای جنگی در هر کشوری، تقویت روحیه ملی و البته فرصتی برای الیتام بخشیدن به دردها و زخمهای جمعی کسانی است که روزگاری در جبهههای جنگ می زیستند و امروز با خاطرات آن دوران زندگی می کنند.
اهمیت فیلمهای جنگی در هر کشوری به تصویر کشیدن قهرمانانی است که پا بر زمین داشتند، مثل همه ما بودند با همان ضعفها، نیازها و خواستهها، اما به آسمان رسیدند.
با این دیدگاه "موقعیت مهدی" فیلم ارزشمندی است که گرچه برای کسانی که حمید و مهدی باکری را میشناسند، حرف تازهای ندارد اما نمایش مقطعی از زندگی یک فرمانده است که به جای اینکه به سربازان خود بگوید: بروید، میگوید: بیایید.
او علی رغم شرایط دشوار خانوادگی و شهادت برادرش، در خط اول می ماند تا به سربازانش روحیه و درس شجاعت و مقاومت بدهد.
موقعیت مهدی نسخه سینمایی از سریالی با نام "عاشورا ل 31" است که در هفت قسمت برای پخش از تلویزیون تولید شده است. این فیلم جوایز جلوه های ویژه میدانی، صدابرداری، موسیقی متن، بهترین کارگردانی فیلم اول و بهترین فیلم را از هیئت داوران جشنواره جهلم فیلم فجر دریافت کرد.