یازدهمین روز از ماه ذیقعده سالروز ولادت امام و مقتدایی از تبار نیکان و صالحان است. در چنین روزی حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) در سال 148 هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشود.
لقب، عنوانی است که بر اثر بروز و ظهور ویژگی هایی در افراد، به آنها نسبت داده می شود و بیانگر خصوصیت برجسته شخص است. امام رضا (ع) القاب بسیاری دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
مشهورترین لقب امام هشتم شیعیان، «علی بن موسی (ع) رضا» است. این امام بزرگوار چشمه جوشانی از فضیلت و علم و اخلاق به شمار می آمد و اعمال و گفتار ایشان نمایانگر روحیه ای سرشار از رضایت نسبت به خدا بود. به همین دلیل «رضا» لقب گرفت یعنی کسی که به مرتبه والایی از کمالات اخلاقی رسیده و به هرآنچه از جانب خدا بدو می رسد راضی و خشنود است. البته رضا را می توان به گونه ای دیگر نیز توصیف کرد.
چنانکه آیتالله جوادی آملی، مفسر بزرگ قرآن در توضیح این لقب به زائران امام رضا (ع) می گوید: "شما که از راههای دور و نزدیک به زیارت امام رضا (ع) مشرف میشوید، از ایشان به عنوان وسیله مدد بگیرید. در آیه 35 سوره مائده خداوند به ما می فرماید: «وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ: شما باید وسیله ای فراهم بکنید، که از آن وسیله مدد بگیرید و به خدا واصل شوید.» از امام رضا (ع) بخواهید واسطه مقام رضوان برای شما باشد چون وجود مبارک امام رضا (ع) که به این لقب پرافتخار معروف شد برای آن است که مظهر رضای خداست. هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمییابد و خوشحال نمیشود مگر به وساطت مقام رضوان رضا (ع). امام علی بن موسی (ع) ملقب به رضا شد، زیرا علاوه بر خود که به مقام رضا رسید، دیگران را نیز یاری کرده و به این مقام میرساند. یعنی هرکس به مقام رضوان برسد، به واسطه عنایت امام رضاست."
بنا به اعتقاد آیتالله جوادی آملی؛ اهداف و خواسته های کوچکتر نیز شامل این اصل کلی میشوند: "اگر کسی در کارهای جزئی هم موفق و راضی شد، چه بداند و چه نداند به برکت وجود امام رضاست. مثلا فرزندی که تلاش می کند رضایت پدر و مادر را فراهم کند، چه بداند و چه نداند به واسطه امام رضا (ع) است. اگر عالم حوزوی یا اندیشور دانشگاهی به مقام علم و دانش بار یافت، و بر کرسی استادی تکیه زد و راضی شد، چه بداند و چه نداند، به وساطت مقام ایشان است."
یکی از القاب امام رضا (ع) «فریاد رسی» است. «غوث» به معنای یاری کردن کمک کردن است و «غیاث» به معنای فریادرس است. مثلا کسی گرسنه است و شخصی با دادن طعام او را کمک می کند و از گرسنگی خارج می کند. یا کسی که دچار مشکل اقتصادی است با دادن مال او را کمک می کنند یا کسی که دچار حیرت شده است او را با راھنمایی از این حیرت خارج می کنند. یا کسی دچار بحران معنوی است او را ارشاد می کنند در همه این موارد به شخص یاری کننده غیاث یا فریاد رس می گویند.
امام رضا (ع) به تمام و کمال فریادرس مردم هستند. البته ھمه ائمه فریادرس امت ھستند ولی این ویژگی در امام رضا (ع) تصریح شده و تبلور ویژه دارد.
امام صادق (ع) رئیس مذهب شیعه پس از مدح و تمجید فرزندشان امام موسی کاظم (ع) با وجد و سرور قابل توجه ای می فرمایند: "یخرج الله تعالى منه غوث هذه الامة، و غیاثها، و علمها، و نورها و فهمها و حکمها... قوله حکم و صمته علم، یبین للناس ما یختلفون فیه: خداوند از نسل فرزندم موسى، دادرس و فریادرس این امت را نمایان می سازد... . او بهترین مولود و بهترین کودک زمان خود است. خدا بوسیله او از خونریزیها جلوگیری میکند و میان مردم آشتی میدهد و پراکنده را گرد می آورد و فتنه را اصلاح میکند. برهنه را می پوشاند و گرسنه را سیر می کند و هراسان را ایمنی می دهد. خدا به برکت او باران می فرستد و بر بندگان ترحم میکند و گفتار او حکمت و خاموشیاش علم است. به واسطه او اختلاف از بین می رود."
«عالم آل محمّد» از دیگر القاب امام رضا (ع) است. البته هر یک از ائمه اطهار(ع) ازعالمان برجسته عصرخود بوده اند و پیش از امام رضا (ع) امام باقر(ع) این لقب را داشته اند. با این حال شهرت امام رضا (ع) به این لقب بر اساس ویژگی و شرایط اجتماعی فرهنگی آن دوران بوده است. زمان امام رضا(ع) زمان اوج روآوری جامعه اسلامی به فلسفه و کلام و متون ترجمه شده فلاسفه یونان بود. مأمون به ترجمه کتابهای یونانی و ایرانی علاقه داشت و کسانی را به "قسطنطنیه" فرستاد تا کتابهای کمیاب فلسفه و هندسه و موسیقی و طب را بیاورند. به گفته ابن ندیم، مأمون از پادشاه روم خواست که کتابهای خزانه اش را برای وی ارسال کند و سپس همه آنها را به عربی ترجمه کردند.
البته این نهضت ترجمه تأثیر فراوانی در شکوفایی علمی مسلمانان گذاشت اما خالی از اشکال نبود. چرا که مترجمان متعصب فرق غیر اسلامی عموماً از بازار داغ ورود علوم بیگانه برای نشر عقاید خود استفاده کردند طبیعی است که متون ترجمه شده این دوران مملو از خرافات و عقاید انحرافی شد.
همچنین عقلگرایی مفرط که نتیجه توجه بیش از اندازه به مباحث عقلی کتابهای یونانی بود بسیاری از مسلمانان را به سوی عقاید معتزله سوق داد. این عقل گرایی محض تا جایی پیش رفت که عده ای گمان کردند تنها عقل است که سرچشمه معرفت است و خود را از وحی بی نیاز دانستند. همین مسأله مسئولیت امام رضا (ع) را در آن دوران چند برابر کرد.
از سوی دیگر پس از کشاندن امام رضا (ع) از مدینه به مرو به عنوان ولیعهد مناظرات بسیاری در کاخ خلیفه عباسی برقرار شد. در این مناظرات امام رضا(ع) با پیروان مذاهب و مکاتب مختلف جهان گفتگو و مناظره می کردند. ایشان (ع) در مناظراتی که با سران ادیان و مکاتب داشتند پاسخ خود را بر مبنای اعتقاد شخص مخاطب بیان می فرمودند و این مظهر دیگری از توانمندی امام رضا (ع) بود لذا هنگامی که مأمون از بزرگ مسیحیان (جاثلیق) خواست با امام (ع) مناظره کند او گفت: "چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال می کند که من آن را قبول ندارم و به گفتار پیامبری احتجاج می کند که من به او ایمان ندارم؟" و امام فرمود: "ای مرد مسیحی! اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم می پذیری؟" جاثلیق گفت: آری. بدین ترتیب امام رضا (ع) بر اساس مشترکات قابل قبول با وی مناظره نمود به گونه ای که جاثلیق پس از مناظره با ایشان گفت: "به حق مسیح، گمان نمی کردم در میان مسلمانان کسی مانند تو باشد."
آنچه مسلم است مأمون این مناظرات را برای درھم شکستن شخصیت علمی امام و در نتیجه بی اعتمادی شیعیان به امام خودشان ترتیب می داد. اما نتیجه این مناظرات بر خلاف خواست مأمون اذعان همه به علم و دانش سرشار امام (ع) و دادن لقب عالم آل محمد به آن حضرت بود.
قرآن کریم صبر را به عنوان عامل و زیربنای راستین امامت و شایستگی آن قلمداد می کند و در آیه 24 سوره سجده میفرماید: "از میان آنان گروهی را چون در امر دین صبر پیشه خود ساختند و پیش از آن به آیات ما یقین داشتند به امامت و رهبری گماردیم."
«صابر» یکی دیگر از القاب امام رضا (ع) است که در زندگی آن حضرت نیز تجلی این صفت را به روشنی می توان دید. به عنوان نمونه تدبیر و اندیشه الهی امام رضا(ع) همراه با صبر و متانت ذاتی ایشان مأمون را در رسیدن به اهدافش ناکام گذاشت و شخصیت آن حضرت را در دیده مردم عظمت بیشتری بخشید.
همین امر موجب شد که مأمون در صدد آزار ایشان برآید. پس حرکات آن حضرت را زیر نظر گرفت تا بموقع علیه آن بزرگوار توطئه خویش را عملی سازد.
«شیخ صدوق» محدث و فقیه قرن سوم در کتاب عیون اخبار الرضا می نویسد: "مامون، هشام ابن ابراهیم راشدی را به عنوان جاسوس و دربان حضرت گماشت. کسی به آن حضرت دسترسی پیدا نمی کرد مگر افرادی که آنها دوست می داشتند. آنان بقدری بر امام (ع) سخت گرفتند که دوستداران آن بزرگوار نمی توانستند به خدمت حضرتش برسند و هیچ سخنی در خانه حضرت بیان نمی شد مگر اینکه هشام آن را به مأمون منتقل می کرد. اما آن حضرت با صبر و حوصله مخصوص به خویش این شرایط را تحمل می کرد."
کلمه صدیق به معنای کسی است که همیشه صادق است و راست می گوید. کسی که گفتار خویش را با کردارش تصدیق می کند. «صدیق» از دیگر القاب مهم امام رضا(ع) به شمار می رود.
دلیل نامیدن لقب صدیق به امام هشتم(ع) این است که همان گونه که یوسف صدیق در کشور مصر با ولایت خودش کشوری را از قحطی نجات داد امام رضا(ع) نیز بلاد اسلامی را که در قحطی هدایت به سر می بردند نجات داد و مردم مسلمان را از هدایت خود بهره مند ساخت. امام رضا(ع) توانستند با درایت و مدیریت در برابر مزورانی چون مأمون و برخی که بعد از شهادت امام کاظم(ع) فرقه واقفیه را ایجاد کرده بودند دین مقدس اسلام را حفظ و مردم را به سوی سنت راستن پیامبر (ص) هدایت کنند.
صلوات خاصه امام رضا (ع)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ: بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا، آن امام پسندیده با تقوایِ پاک و حجت تو بر هر که روى زمین و هر که در زیر زمین است، آن راستگوی شاهد. درود و رحمتى کامل و با برکت و متصل، همچون بهترین درود و رحمتى که بر دوستانت می فرستی.
113/116