به گفته لوون ایزوریا، به موجب این توافق، مقرر شد آمریکا، پایگاهی مشابه مرکز آموزش نظامی که در آلمان احداث کرده است در گرجستان نیز دایر کند.
وزیر دفاع گرجستان، همچنین بر ضرورت اجرای این پروژه تا پایان سال آینده میلادی تاکید کرد.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای بینالمللی کندی، آمریکا در حال حاضر ۷۰۰ تا ۸۰۰ پایگاه زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از این کشور دارد.
در این میان مرکز آموزشی ارتش هفتم و مرکز یکصدم گروه پشتیبانی امریکا در شهر «گرافن ووهر» Grafenwoehr آلمان قرار دارد که این مرکز در رده بندی پایگاههای امریکا در خارج از این کشور، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
لذا اهمیت توافق امریکا و گرجستان برای احداث مرکز آموزش نظامی دراین جمهوری منطقه قفقاز، نه در ماهیت همکاری نظامی دو کشور که در نگاه ویژه واشنگتن و تفلیس به همکاری دو طرف در بخش نظامی و آموزشی به مثابه همکاری نظامی آموزشی امریکا و آلمان است.
تاکید امریکا و گرجستان برای گسترش همکاریهای نظامی
واقعیت آن است که توافق مقامات گرجی و آمریکایی برای احداث پایگاه آموزشی، ناظر بر رویکرد واشنگتن و تفلیس به گسترش همکاریهای نظامی است.
این رویکرد را می بایست، در چارچوب یادداشت تفاهم همکاری نظامی دو کشور در سفر تابستان گذشته «جان کری» وزیرخارجه وقت امریکا به گرجستان و گفت وگوی وی با نخست وزیر این کشور جستجو کرد.
جایی که دو طرف بر تقویت مناسبات امنیتی و نظامی فی مابین تاکید کردند.
امضای این تفاهمنامه در آستانه نشست ناتو در ورشو و نیز تاکید جان کری بر تقویت شراکت امریکا و گرجستان، نقطه عطفی در همکاری نظامی دوطرف پس از یک وقفه چند ساله در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما به شمار میرود.
به عبارت دیگر، برغم همه تلاش گرجستان برای باز تعریف اهمیت این کشور در نگاه امریکا و اردوگاه غرب در معادلات منطقه ای و بین المللی، اما مجموعه کشورهای اروپایی و امریکا در محاسبات خود هیچگاه اولویتی برای گرجستان قائل نبودند.
حتی تائید پذیرش اولیه گرجستان و اوکراین درنهادهای غربی که با واکنش طرف روس همراه بود و به بحران اوکراین منتهی شد، حاکی ازاهمیت واولویت گرجستان برای مجموعه دول غربی نبود.
بررسی روند همکاری های نظامی گرجستان و امریکا
از اینرو همکاری امریکا با گرجستان در تمامی ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن بویژه در دوران هشت سال حکومت دموکراتها در آمریکا، همواره در چهارچوب سیاستهای مقطعی واشنگتن قابل تعریف بود.
تفاهمنامه همکاری نظامی امنیتی میان جان کری و نخست وزیر گرجستان نیز درهمین راستا تعبیر و تفسیر می شود.
اکنون اما همکاری نظامی واشنگتن و تفلیس بر مبنای استراتژی سنتی جمهوریخواهان قابل ارزیابی است.
این نوع از همکاری یادآور همکاری نظامی امریکا و گرجستان در دوره جورج بوش پسر، با هدایت و رهبری سناتور جان مک کین است.
وی در سال 2008 گرجستان را برای حل دائمی مشکل امنیتی خود به حمله به اوستیای جنوبی تشویق کرد.
عمل به این توصیه مک کین توسط ساکاشویلی، به قیمت از دست رفتن دو جمهوری خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی تمام شد.
اکنون نیز بنظر می رسد در منطقه قفقاز، سیاست خارجی و نظامی دولت جدید امریکا حول همان مدار و محور گذشته در قالب گسترش نفوذ و حضور نظامی در حیاط خلوت روسیه دور می زند.
رویکردی که برغم همه تحلیلهای مطرح مبنی بر نزدیک بودن مواضع ترامپ به رئیس جمهوری روسیه همچنان مبتنی بر اصل ثابت روانشناسی «ترس» در سیاست خارجی و نظامی آمریکا و نیز توهم توطئه و ترس از دشمن وهمی و یا دشمن واقعی است.
در واقع چنین رویکردی، امریکا را به همکاری نظامی با گرجستان در منطقه قفقاز ترغیب کرده است.116/110
بیشتر بخوانید
تاکید ترامپ بر حمایت قوی آمریکا از ناتو/ تحلیل