ونزوئلا، بولیوی و کوبا تحت فشارهای مضاعف واشنگتن سال سختی را سپری کردند. ناآرامی ها و اعتراضات در کشورهایی چون شیلی همچنان ادامه دارد. در کشورهایی چون آرژانتین و اروگوئه نیز انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد.
تحولات ونزوئلا
ونزوئلا سال ها است تحت فشار آمریکا قرار دارد. با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا در ژانویه 2017، فشارها علیه ونزوئلا تشدید شد. مقامات واشنگتن سیاست های ضد استعماری و آزادی خواهانه دولت چپ گرای «نیکلاس مادورو» رئیس جمهوری ونوزئلا را بر نمی تابند و ثروت و منابع عظیم انرژی این کشور نیز سبب شده تا آنها درصدد برکناری مادورو و استقرار دولت راست گرای وابسته به غرب برآیند.
«امیرو فونز» تحلیلگر آمریکای لاتین معتقد است: "از جمله دلایلی که دولت آمریکا از اتهامات دیکتاتوری و هژمونی علیه مادورو استفاده می کند این است که وی نماینده منافع مردم و طبقه کارگر و زحمتکش این کشور و طبعا مخالف منافع واشنگتن و ترامپ است. کشور نفت خیز ونزوئلا در صورتی که به پیشرفت و توسعه دست پیدا کند، برای هژمونی آمریکا در منطقه آمریکای لاتین، تهدیدی بالقوه به حساب خواهد آمد."
بحران سیاسی در ونزوئلا از همان ماه ژانویه 2019 و با معرفی «خوان گوایدو» رهبر مخالفان ونزوئلا به عنوان رییس جمهوری خودخوانده این کشور وارد مرحله جدیدی شد.
واشنگتن با به رسمیت شناختن گوایدو، به عنوان رییس جمهوری ونزوئلا از همه متحدان خود نیز خواست وی را به رسمیت بشناسند؛ موضوعی که برخی متحدان آمریکا نیز آن را پذیرفتند. در واقع آمریکا تلاش کرد با به رسمیت شناختن گوایدو راه را برای کودتای سیاسی در این کشور باز نماید. اعمال تحریم های اقتصادی و تهدید نظامی از دیگر گزینه های واشنگتن در قبال ونزوئلا بود.
مقامات واشنگتن تلاش کردند با کمک های مالی و پشتیبانی از گوایدو و وعده بهبود شرایط اقتصادی، زمینه را برای جلب حمایت بیشتر مردم ونزوئلا از گوایدو فراهم آورند اما رفتار ونزوئلایی ها برخلاف پیش بینی مقامات کاخ سفید بود؛ آنها به مادورو وفادار ماندند.
با تداوم بحران در ونزوئلا، تلاش دولت آمریکا برای تغییر اوضاع در این کشور نیز شدت گرفت. واشنگتن تحریم را به عنوان یکی از ابزارهای افزایش فشار علیه مادورو به کار گرفت و تحریم های سنگین سیاسی و اقتصادی را علیه مقامات و بخش های پولی، بانکی و نیز نفت این کشور اعمال کرد.
«خورخه آریزا» وزیر امور خارجه ونزوئلا گفت: "آمریکا که به دنبال سیطره بر سیاست و منابع طبیعی ونزوئلا است، جنبه های مختلفی از جنگ را به راه انداخته تا بتواند بر منابع طبیعی و امور سیاسی این کشور تسلط پیدا کند. این یک جنگ تمام عیار علیه ونزوئلا است که سازمان های اطلاعاتی آمریکا آن را هدایت می کنند و به دنبال ساقط کردن دولت قانونی نیکلاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا هستند."
حمایت از اجرای کودتا علیه مادورو، مذاکره و تلاش برای نفوذ در نظامیان طرفدار رییس جمهوری ونزوئلا و نیز تهدید نظامی از دیگر اقداملات واشنگتن علیه این کشور بود که به نتیجه نرسید.
این شرایط سبب شد تا موضوع مذاکره میان مخالفان و نمایندگان مادورو مطرح شود. در این راستا چند دوره مذاکره میان نمایندگان دولت و مخالفان با میانجی گری نروژ برگزار شد اما کارشکنی واشنگتن و اعمال تحریم های جدید و سنگین، سبب شد تا مقامات دولت ونزوئلا میز مذاکره را ترک کنند.
ادامه حمایت مردم و نیروهای نظامی ونزوئلا از مادورو سبب شد تا گوایدو به رغم پشتیبانی واشنگتن، نتواند برنامه مورد نظر آمریکا را اجرایی کند. اکنون اختلافات در اردوگاه مخالفان افزایش یافته و به ویژه افشای فساد مالی مخالفان در استفاده از منابع مالی که آمریکا در اختیارشان گذاشته، سبب بی اعتبار شدن آنها شده است.
براساس نظرسنجی های مختلف، محبوبیت رهبر مخالفان دولت ونزوئلا اکنون به شدت کاهش یافته و در ماه دسامبر به 14 درصد رسیده است.
مادورو اعلام کرده است که همچنان در برابر سیاست های خصمانه واشنگتن مقاومت خواهد کرد و در این راه مردم و نظامیان ونزوئلا نیز همراه وی هستند. سیاست های خصمانه آمریکا و اقدامات گوایدو علیه رییس جمهوری ونزوئلا تاکنون شکست خورده است. با این حال واشنگتن همواره تهدید کرده است که همه گزینه ها را علیه ونزوئلا روی میز دارد.
تحولات بولیوی
بولیوی دیگر کشور آمریکای لاتین است که اواخر سال 2019 روزهای پرتنشی را پشت سر گذاشت. بحران در بولیوی با اعلام پیروزی مجدد «اوو مورالس» در انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد.
بنا بر اعلام کمیسیون انتخابات بولیوی و رای دادگاه عالی این کشور پس از شمارش آرا، مورالس موفق شد با کسب 47 درصد آرا بر رقیبش «کارلوس مسا» با 36 درصد آرا پیروز شود.
این پیروزی مورالس اما دستمایه اعتراض مخالفان وی قرار گرفت. آنها به خیابان ها ریختند و بحران سیاسی در این کشور شدت گرفت. با تهدیدهای ارتش بولیوی و فشار مخالفان، سرانجام مورالس از سمت خود استعفا و سپس کشور را ترک کرد.
مورالس هنگام اعلام استعفای اجباری اش گفت: "در بولیوی کودتا شده، انتقال قدرتی صورت نگرفته و این کودتا تحت نظارت آمریکا انجام شده است."
با خروج مورالس از کشور «ژانین آنییز چاوز» قانون گذار این کشور 12 نوامبر خود را رئیسجمهور موقت این کشور اعلام کرد.
خانم آنییز معاون دوم مجلس سنای بولیوی و از مخالفان دولت مورالس است که کنترل این کشور را به دست گرفته است.
آنییز گفت: "من ریاست جمهوری را به عهده گرفته ام و تمامی اقدامات لازم برای به صلح رساندن کشور انجام خواهم داد."
مورالس با انتقاد شدید از اقدام این سناتور راستگرا گفته است: "آنییز، سناتور دست راستی افراطی و وابسته به کودتاچیان، بدون به حد نصاب رسیدن قانون گذاران در مجلس و در جمع حامیانش و با کمک نیروهای مسلح و پلیس که مردم را سرکوب میکنند، خود را رئیس سنا و سپس رئیس جمهور موقت خوانده است."
دولت موقت بولیوی با هدایت آنییز، از زمان به دست گرفتن قدرت، به دنبال روابط قوی با آمریکا بوده است. وی در نخستین قدم، روابط این کشور با کوبا و ونزوئلا، دو کشور متحد بولیوی در زمان مورالس را قطع کرد، خوان گوایدو سرکرده مخالفان ونزوئلا را به عنوان رئیس جمهوری این کشور به رسمیت شناخت و با تعیین سفیر بولیوی در آمریکا در راستای هماهنگی با سیاست های واشنگتن گام برداشت.
آنییز ضمن انتقاد از سیاست ها و کارهای مورالس اعلام کرده که رییس جمهوری سابق این کشور تحت تعقیب است.
«آرتورو موریلو» وزیر کشور بولیوی نیز اعلام کرد: دادستان کل این کشور حکم دستگیری مورالس رئیس جمهوری مستعفی را صادر کرده است. براساس سندی که موریلو منتشر کرده، اتهامهای مورالس شامل شورش و تامین مالی تروریسم است.
قرار است انتخابات ریاست جمهوری در بولیوی تکرار شود. مورالس اعلام کرده است که حزب او موسوم به «جنبش به سوی سوسیالیسم» در انتخابات بعدی شرکت خواهد کرد و پیروز خواهد شد.
وی همچنین اعزام نیروی بین المللی را برای تضمین برگزاری انتخابات آزاد و شفاف در این کشور خواستار شده است. بهار 2020 برای بولیوی سرنوشت ساز است.
تحولات شیلی
شیلی دیگر کشور آمریکای لاتین است که در ماه های پایانی سال 2019 با بحران رو به رو شده است. اعتراضات در شیلی، با خشم ناشی از طرح افزایش بهای بلیت مترو در سانتیاگو، پایتخت، آغاز شد.
دانشجویان در اعتراض به افزایش قیمت بلیت مترو تجمعات اعتراض آمیز برگزار، ایستگاه های مترو را اشغال و شبکه حمل و نقل شیلی را مختل کردند. اگرچه زمینه آغاز اعتراضات در شیلی، افزایش قیمت بلیت مترو بود اما دلایل اقتصادی و اجتماعی از جمله افزایش نابرابری های اجتماعی انگیزه ای شد تا هزاران نفر از شهروندان این کشور به معترضان بپیوندند.
«پائولا ریواس» دبیر اتحادیه کارکنان متروی سانتیاگو در این باره گفت: "دلیل اصلی این اعتراضات نه فقط گران شدن بلیت مترو که حقوق پایین، خصوصیسازی آب، بالا رفتن قیمت برق، سیستم خدمات درمانی و نابرابری آموزشی بوده است. بالا رفتن قیمت بلیت مترو تنها ماشه این اعتراضات را کشیده و مردم را به خیابانها کشانده است تا بگویند بس است! ما دیگر ساکت نخواهیم ماند."
اعتراضات روزافزون سبب شد تا «سباستین پینیه را» رئیس جمهوری شیلی ضمن عقب نشینی از تصمیم خود، افزایش قیمت بلیت مترو را منتفی اعلام کند.
وی همچنین با ارایه بسته اصلاحات اجتماعی که افزایش 20 درصدی حداقل حقوق بخشی از آن است، تلاش کرد تا معترضان را راضی سازد.
بسته اصلاحاتی پینیه را همچنین شامل توقف افزایش تعرفه برق و پیشنهاد قانونی برای تعهد دولت به تامین هزینههای پزشکی گرانقیمت است.
با ادامه اعتراضات در نشستی با حضور احزاب مخالف و مقامات شیلی، دولت از مواضع خود عقب نشینی کرد و برگزاری همه پرسی بازنگری در قانون اساسی را پذیرفت.
براساس سند دوصفحهای که «توافق بر سر صلح و قانون اساسی جدید» نام گرفت و به امضای دولت و مخالفان رسید، همگان به برقراری صلح و آرامش و نظم عمومی در شیلی متعهد شدند و دولت نیز برگزاری همه پرسی را پذیرفت.
اگرچه بسیاری انتظار داشتند این پایان بحران شیلی باشد اما معترضان نه تنها از شرایط اقتصادی ناراضی بودند بلکه خشونت پلیس علیه معترضان و آشکار شدن ابعاد آن، بر خشم آنها افزود.
حضور نظامیان در سرکوب شدید معترضان که طی آن ده ها تن کشته و بیش از 13 هزارنفر زخمی شده اند، در تحولات سه دهه اخیر این کشور، بی سابقه بود. این وضع سبب شد تا بسیاری از نهادها و سازمان های جهانی به سرکوب معترضان در شیلی واکنش نشان دهند و آن را محکوم کنند.
چنانکه سازمان ملل متحد اعلام کرد: "ارتش و پلیس شیلی در مدیریت کلی اجتماعات به شیوهای سرکوب گرانه عمل کرده و اقداماتی مانند شکنجه و قتلهای غیرقانونی مرتکب شده اند که باید تحت پیگرد قرار گیرند."
اعتراضات در شیلی ادامه دارد و معترضان خواهان اصلاح تغییرات بنیادینی هستند که اصلاحات قانون اساسی که همه پرسی آن قرار است در ماه آوریل برگزار شود، معلوم نیست بتواند مطالبات مردم معترض این کشور را محقق سازد.
اکنون محبوبیت پینیه را به کمترین میزان رسیده است و مدیریت ضعیف در حل بحران های مالی و سیاسی، فقدان شخصیت هدایت کشور، ناکامی در برآورده کردن نیازهای مردم و سرکوب معترضان از جمله دلایل نارضایی از عملکرد وی به شمار می رود.
از نظر معترضان، رییس جمهوری شیلی نه تنها نتوانسته است زندگی آنها را از نظر اقتصادی بهبود بخشد بلکه اقدامات پلیس در سرکوب اعتراضات، یادآور دوران تاریک دیکتاتوری در این کشور است.
اکنون ینییه را" رئیس جمهوری شیلی با برگزاری همهپرسی برای تغییر قانون اساسی این کشور موافقت کرده است و در صورتی که رایدهندگان در همه پرسی، به تغییر قانون اساسی رای بدهند کمیته منتخب باید ظرف 9 ماه متن قانون اساسی جدید را ارائه کند. این مدت تا سه ماه قابل تمدید است. همهپرسی برای تغییر قانون اساسی شیلی 26 آوریل 2020 برگزار خواهد شد.
آمریکا در چارچوب دکترین مونرو که طبق آن آمریکای لاتین را حوزه نفوذ انحصاری خود تلقی می کند، همواره به دخالت در امور داخلی کشورهای این منطقه پرداخته است و تلاش مستمری برای براندازی و سرنگونی دولت های چپ گرای آمریکای لاتین انجام می دهد.
تحولات کوبا
در سالی که گذشت کوبا نیز همچنان با تحریم های سنگین آمریکا به ویژه به دلیل حمایت از ونزوئلا رو به رو بود.
«آلخاندرو گیل» وزیر اقتصاد کوبا گفت: "سال 2019 سال دشوار و پر از تنش بود اما از آنجا که ما 60 سال است با تحریمهای آمریکا زندگی میکنیم، در سختیهای امسال نیز به تحریمها غلبه کردیم. اگر واشنگتن امیدوار است که با اعمال سیاستهای تهاجمی موجب عقب گرد ما میشود، کاملا در اشتباه است."
در سالی که گذشت، در برخی کشورهای آمریکای لاتین نیز انتخابات برگزار شد. در آرژانتین «آلبرتو فرناندز» رهبر مخالفان چپ گرای دولت این کشور، «مائوریسیو ماکری» رئیس جمهوری از حزب راست گرای محافظه کار را در انتخابات ریاست جمهوری شکست داد.
پیروزی وی اهمیت زیادی برای دولت های منطقه داشت. در واقع پیروزی نامزد چپ گرایان در آرژانتین، چرخش سیاسی قابل توجه در آمریکای لاتین به شمار می رود.
فرناندز حمایت از حقوق کارگران، افزایش دستمزدها، بهبود بهداشت عمومی، افزایش حقوق بازنشستگان، حمایت از مشاغل کوچک و متوسط و گسترش دانشگاههای عمومی را در برنامه قرار داده است.
به رغم اصرار آمریکا برای حضور و نفوذ در این حوزه، کشورهای منطقه بیش از پیش خواهان استقلال، عدالت خواهی و دارای آرمان های ضد استعماری هستند. از این رو کشورهای آمریکای لاتین در سال 2020 نیز همچنان بستر تحولات سیاسی است.
نویسنده: آتوسا دینیاریان
116/118