اکنون فهرستی طولانی از اختلافات اروپا و آمریکا وجود دارد و شاهد تشدید تنش ها بر سر رویکردها و اقدامات ترامپ در حوزه های مختلف سیاسی، تجاری، دفاعی و امنیتی و آب و هوایی با اروپا هستیم.
«دونالد توسک» رئیس قبلی شورای اروپا در این باره گفت: "به رغم تلاشهای خستگیناپذیر ما برای حفظ اتحاد غرب، مناسبات دو سوی اقیانوس اطلس به خاطر سیاستهای ترامپ تحت فشار شدیدی قرار گرفته است."
سران اروپایی به این مساله واقف شده اند که اختلافات اروپا و آمریکا فراتر از حوزه مسائل تجاری است که ترامپ بر آن متمرکز است. در واقع تصمیمات منفی ترامپ اکنون به یک الگو تبدیل شده است. در نگرش ترامپ هیچ تمایزی بین دوستان و دشمنان آمریکا گذاشته نمی شود و با همه به طور یکسان، برخورد منفی می شود. ترامپ در رویکرد و تصمیم های خود اساسا توجهی به حفظ و رعایت ساختارهای مبتنی بر قوانین بینالمللی ندارد و این موازین و قواعد را به هیچ می انگارد.
اختلافات فزاینده اروپا و آمریکا جنبه های مختلفی را در برمی گیرد که به برخی از موارد مهم آن اشاره می شود:
1- اختلاف اروپا و آمریکا بر سر مسائل سیاسی از جمله توافق هسته ای برجام عملا بروکسل و واشنگتن را در دو جبهه متفاوت قرار داده است. اتحادیه اروپا به همراه سه کشور فرانسه، آلمان و بریتانیا موسوم به تروئیکای اروپایی، نقش مهمی در به ثمر رسیدن توافق هسته ای برجام در سال 2015 ایفا کردند.
با این حال پس از خروج آمریکا از برجام در مه 2018، اروپایی ها در انجام تعهدات خود برای حفظ این توافق ناکام مانده اند. اروپایی ها با توجه به اهمیت برجام در راستای حفظ صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی خواهان بقای آن هستند.
«جوزف بورل» مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز یکشنبه 15 دسامبر 2019 در مصاحبه ای تاکید کرد: "توافق هسته ای ایران هنوز زنده است." وی گفت: "بخشی از قدرت عمده این توافق به خاطر اتحادیه اروپا است و اروپا منافع زیادی در زنده نگه داشتن آن دارد."
از دیدگاه اروپاییها، پابرجا ماندن برجام به صلح و امنیت منطقه و جهان کمک خواهد کرد، اما دولت ترامپ مدعی است که برجام منافع و اهداف آمریکا را تامین نمی کند و خواهان لغو آن و تشدید فشارها علیه ایران در قالب سیاست فشار حداکثری است.
از نگاه اروپا، برجام در چارچوب اهداف تعریف شده برای آن، توافقی موفقیت آمیز بوده و از این رو جهان خواهان حفظ آن است. «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی سابق اتحادیه اروپا گفت: "بخش عمدهای از جامعه جهانی از برجام اعلام حمایت کرده است."
2- اختلاف مهم دیگر دو سوی اقیانوس اطلس به روابط تجاری دو طرف مربوط می شود. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا از زمان روی کار آمدنش در ژانویه 2017 در راستای سیاست حمایت گرایی اقتصادی، جنگ تجاری را با افزایش تعرفه ها بر محصولات و کالاهای وارداتی به آمریکا آغاز کرده است. این مساله با واکنش متقابل رقبا و شرکای تجاری آمریکا مواجه شده است.
با این حال دولت ترامپ همچنان بر پیگیری این رویکرد اصرار دارد. ترامپ همواره تجارت آزاد را عامل اصلی نابسامانی اقتصاد آمریکا دانسته و تهدید کرده است که موانعی بر سر راه آن ایجاد می کند؛ حال آن که شرکای تجاری آمریکا از جمله اروپایی ها معتقدند جنگ تجاری موجب کاهش و از بین رفتن رشد اقتصادی جهان شده و بی اعتمادی های جدیدی را ایجاد می کند. به ویژه مصرف کنندگان از این جنگ تجاری بیشترین آسیب را خواهند دید و قیمت کالاها نیز در نهایت گران تر خواهد شد.
به گفته «ساسان شاه ویسی» کارشناس اقتصادی، رویارویی اقتصادی اروپا و آمریکا به افول اقتصادی این دو و کاهش نرخ تولید ملی جهان منجر خواهد شد.
اختلافات تجاری اروپا و آمریکا در سال 2019 به دلیل اقدامات دولت ترامپ در این زمینه، روند رو به رشد داشت. آنچه برای اروپا در برهه کنونی بیشترین اهمیت را دارد، مسائل تجاری و تعرفه ای و تعاملات تجاری دوجانبه است زیرا برخی کشورهای اتحادیه اروپا مانند آلمان دارای اقتصاد صادرات محور هستند و هر گونه افزایش تعرفه های تجاری آمریکا که بزرگترین شریک تجاری اروپا محسوب می شود، تاثیرات ناگوار و زیان بخشی بر اقتصاد این کشورها خواهد گذاشت.
مقامات ارشد اتحادیه اروپا بارها خواستار تغییر سیاست های تجاری دولت ترامپ شده و درباره پیامدهای آن هشدار داده اند. «فیل هوگان» Phil Hogan کمیسر کشاورزی و توسعه روستایی وقت اتحادیه اروپا در سپتامبر 2019 گفت: "این اتحادیه به دنبال آن است تا دونالد ترامپ را متقاعد کند که اشتباهات خود را ببیند و سیاست های تجاری عجولانه را کنار بگذارد. ترامپ نشان داده که ترجیح او بیشتر به جای توافق تجاری، جنگ تجاری است."
کشورهای اتحادیه اروپا که تا قبل از دوره ریاست جمهوری ترامپ روابط تجاری نزدیکی با آمریکا داشتند و حتی در دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» چند دور مذاکره با واشنگتن برای انعقاد پیمان تجارت آزاد دو سوی اقیانوس اطلس برگزار شد، اکنون با شرایط متفاوتی مواجه شده اند و ترامپ رئیس جمهور جنجالی آمریکا نه فقط این مذاکرات را متوقف کرده، بلکه بارها خواستار افزایش قابل توجه تعرفه کالاهای صادراتی اروپا به آمریکا شده است.
با توجه به تشدید تنش تجاری میان اروپا و آمریکا، کمیسیون اروپا سیاست تجاری واشنگتن را خطر اصلی برای اقتصاد این قاره می داند. کمیسیون اروپا ژوئیه 2019 اعلام کرد سیاست تجاری آمریکا در حال کاستن رشد اقتصادی پیش بینی شده برای اتحادیه اروپا است.
3- یکی دیگر از ابعاد مهم شکاف اروپا و آمریکا، مسائل امنیتی و دفاعی است. تا قبل از روی کار آمدن ترامپ، اروپا و آمریکا روابط و همکاری نزدیکی در زمینه امور امنیتی و دفاعی داشتند اما ترامپ از زمانی که وارد کاخ سفید شده این روابط را مورد تردید قرار داده و بارها اروپایی ها را متهم کرده است که بار دفاع از اروپا را به گردن آمریکا انداخته اند. ترامپ مکرر سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را مورد انتقاد قرار داده و از نحوه مشارکت اعضای اروپایی این ائتلاف نظامی چه در تامین هزینه های آن و چه درباره اختصاص بودجه کافی برای امور نظامی شکایت کرده است.
برگزاری نشست سران ناتو در لندن در دسامبر 2019 فرصت مناسبی برای ترامپ به منظور طرح مجدد در خواست های خود و تشدید فشار بر اعضای اروپایی این پیمان نظامی برای برآورده کردن این خواسته ها به وجود آورد. ترامپ در این نشست سایر کشورهای عضو ناتو را بهخاطر پرداخت نکردن سهم خود در تأمین هزینههای این اتحاد نظامی دارند، «متخلف» خطاب کرد. ترامپ خواهان آن است تا همه اعضای ناتو 2 درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف امور دفاعی و نظامی کنند.
در حال حاضر آمریکا 3/4 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه نظامی اختصاص داده است در حالی که بیش از 20 کشور عضو این پیمان کمتر از دو درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف امور نظامی می کنند. به ویژه روی سخن ترامپ در این زمینه با آلمان به عنوان یکی از اعضای کلیدی ناتو و بزرگترین اقتصاد اروپا است که همچنان از اجرای این خواسته خودداری می کند و صرفا افزایش تدریجی بودجه نظامی را قبول کرده است.
مساله دیگری که خشم ترامپ را برانگیخته و از عوامل تشدید اختلافات در ناتو شده، تلاش آشکار اروپایی ها برای ایجاد سازو کار دفاعی مستقل اروپایی به رهبری فرانسه است. ترامپ به دلیل رویکرد پاریس در ایجاد و تقویت نهادها و ساختارهای دفاعی مستقل اروپایی از «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه ناخشنود است و این اقدامات را بارها مورد انتقاد قرار داده است؛ ضمن این که بروز اختلاف نظر بی سابقه بین اعضای مهم ناتو یعنی فرانسه با آمریکا و ترکیه به دلیل تکروی این دو عضو ناتو در زمینه مسائل دفاعی و نظامی نیز به اختلافات بین بروکسل و واشنگتن افزوده است.
نماد این اختلاف، چراغ سبز واشنگتن به آنکارا برای حمله به شمال سوریه و تهاجم گسترده ترکیه به شمال سوریه بدون مشورت و هماهنگی با اعضای اروپایی مهم ناتو مانند فرانسه و آلمان بود. این مساله موجب اعتراض شدید امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه شد و وی در اظهاراتی بی سابقه ناتو را در وضعیت مرگ مغزی اعلام کرد.
در مقابل، ترامپ انتقاد مکرون از ناتو را "بسیار بسیار زننده" توصیف کرد. بدین ترتیب اکنون اروپا و آمریکا حتی درباره فلسفه وجودی و اهداف ناتو نیز نظر یکسانی ندارند و می توان پیش بینی کرد که با اجرایی شدن ساختارهای دفاعی مستقل اروپایی، از وابستگی اروپا به ناتو و آمریکا کاسته خواهد شد.
رویکرد ترامپ با رویکرد اتحادیه اروپا که بر چند جانبه گرایی تاکید می کند دچار تعارض آشکار است و به همین دلیل مقامات ارشد اتحادیه اروپا، سیاست ها و اقدامات ترامپ را نه فقط برای اتحادیه اروپا بلکه برای کل اروپا خطرناک تلقی می کنند. می توان پیش بینی کرد که ادامه روند کنونی در روابط اروپا و آمریکا باعث افزایش جدایی بین دوسوی اقیانوس اطلس و اتخاذ سیاست ها و اقداماتی از اروپا خواهد شد که در تقابل و تعارض با سیاست ها و اقدامات آمریکا هستند.
از جمله موارد اخیر این مساله، تصمیم آمریکا برای تحریم پروژه انتقال گاز روسیه به آلمان موسوم به «نورد استریم- 2» است. این مساله واکنش شدید آلمان را به دنبال داشت و «هایکو ماس» وزیر امور خارجه این کشور خواستار مداخله نکردن واشنگتن در مسائل مربوط به اروپا شد. هایکو ماس اواسط دسامبر 2019 با انتشار توئیتی به تصمیم کمیته روابط خارجی سنای آمریکا مبنی بر تصویب لایحه تحریم پروژه «نورد استریم ۲» واکنش نشان داد.
وی در این باره نوشت: "تصمیمها در حوزه انرژی اروپا در اروپا اتخاذ میشود و ما هرگونه دخالت خارجی و البته تحریمهای خارجی را مردود میدانیم."
آمریکا بارها به شرکای اروپایی خود به ویژه آلمان درباره اتکا به روسیه در تامین گاز هشدار داده و آن را مخالف استقلال انرژی اروپا دانسته است. در واقع آمریکای ترامپ خود را در نقش قیم اروپا تصور می کند و به امر و نهی به اروپایی ها درباره مسائل مختلف می پردازد. در عین حال از دیدگاه برخی مقامات اروپایی، تغییرات عمیق در زمینه سیاست های اروپایی واشنگتن و از جمله کنار گذاشتن نقش حمایتی اش از اروپا و اعمال فشار به کشورهای اروپایی برای تغییر سیاست های خود در راستای منافع آمریکا تنها به خاطر یک رئیس جمهور یعنی ترامپ نیست بلکه این یک تحول بنیادی است که پس از انتخابات آینده نیز تغییر نخواهد کرد.
به عبارت دیگر از این پس اروپایی ها با آمریکایی متفاوت سروکار دارند که تا حد زیادی نقش قبلی خود را کنار گذاشته است و در چارچوب رویکرد سیاست خارجی ترامپ که می توان آن را "تجاری سازی سیاست خارجی و دفاعی" نام گذاشت، به موضع گیری و اقدام صرفا بر اساس اهداف و منافع واشنگتن می پردازد.
با توجه به واگرایی فزاینده بین اروپا و آمریکا، روابط این دو متحد استراتژیک از "روابط راهبردی" به "شراکت موردی" و در مواردی حتی به "تعارض" تقلیل پیدا کرده است.
نویسنده:
سیدرضا میرطاهر
116