پدرش یوسف اعتصام الملک از ادیبان و نویسندگان و مترجمان عصر خود بود. پروین کودک بود که همراه خانواده اش برای زندگی به تهران آمد.
خانه پدر پروین، به دلیل شخصیّت ادبی و علمی اعتصام الملک، پاتوق اهل ادب بود و ملک الشعرای بهار و علی اکبر دهخدا از جمله کسانی بودند که در محفلهای ادبی پدر پروین شرکت می کردند. نشست و برخاست های پروین و حضور در مجالس و محافل با بزرگان ادب و شعرا سبب شد که دانش ادبی او بالا رود و در واقع نکات حمکت آمیزی در اشعارش راه یابد.
پروین زیر نظر پدر و در فضایی علمی و ادبی تربیت شد و به بلوغ فکری و فرهنگی رسید و با افکار نخبگان ادب عصر خود آشنا شد. کتابخانه غنی و پرمحتوای پدر وی که مجموعه ای از علوم قدیم و معارف جدید را در برداشت، موجب پرورش اندیشه پروین شد. پروین شعر و شاعری را از کودکی شروع کرد و با راهنمایی پدر ، و مطالعه مستمر هر روز بر توانایی خود در این زمینه افزود.
از پروین اعتصامی دیوان شعری برای ما به یادگار مانده است که طبق گفته علی اکبر دهخدا صاحب اثر گرانقدر «لغت نامه» : «دیوان پروین مشتمل بر همه اشعار او نیست. چرا که وی چند سال پیش از مرگ ، یک قسمت از اشعارش را که مطلوب طبعش نبوده سوزانده است. »
شعرهای پروین، تعلیمی و اخلاقی است. در دیوان پروین بیش از هفتاد مناظره آمده است. که این مناظره ها شامل گفتگوی انسانها و جانوران و گیاهان و اشیا با هم می شود . ملک الشعرای بهار ، پروین اعتصامی را زنده کننده فن مناظره در شعر فارسی دانسته و شعر وی را با وجود استواری و متانت در لفظ و معنا، روان و آسان فهم می داند.
شعر پروین، از نظر فکر و معنا بسیار متین است، گویا اندیشه ورزی توانا، ثمره تفکرات خود را درباره انسان و جنبه های گوناگون زندگی و نکته های اخلاقی و اجتماعی، نوشته است. پدرش اعتصام الملک درباره شعر پروین معتقد است که : « شعر پروین، شعر اوقات و احوال و اشخاص نیست، شعر تربیت و تهذیب و همگانی کردن اخلاق است، ترانه روح فزای مهر ، عاطفت ، فضیلت و نغمه جذاب سعی ، عمل ، همت و اقدام است. »
انقلاب مشروطه در ایران که تحت تأثیر افکار و آرای متفکّران عصر روشنگری اروپا در سال 1285 خورشیدی (1905 میلادی) رخ داد از مهمترین عوامل تأثیرگذار و هدایتگر پروین در شاعری بود. انقلاب مشروطه از پرتنشترین دورهها و تحوّلات مهمّ آن روزگار در ایران بود.
انقلابی که گرچه به اهداف خود دست نیافت، اما تغییر زیادی در نهادهای گوناگون و ساختارهای اجتماعی ـ سیاسی ایجاد کرد. در این زمان میزان نارضایتی عمومی افزایش یافت و زمینههای پیدایش انقلاب در ایران ایجاد شد.
بر این اساس همگام با جریان مشروطه، نوع جدیدی از ادبیّات تحت تأثیر ادب اروپایی رواج یافت . با تغییرات اجتماعی و اقتصادی ایران، شکل فئودالی و ساختار کهن طبقاتی آن، اندکاندک رنگ باخت و شعر فارسی به تبع ضرورت زمانه، از مجامع اشرافی و دربار خارج شد و با شوری تمام در عرصههای مختلف اجتماعی با مردم همنشین شد. در این زمان شاعران بسیاری با تکیه بر عواطف و احساسات، به زندگی مردم پرداختند و دغدغههای اجتماعی انگیزة اصلی سرودن شعر شد.
ادبیات این دوره ادبیّات تازهای شد که شکل و مضمونی متفاوت با ادبیّات کلاسیک داشت؛ ادبیّاتی که ذاتاً بازنمای مسائل اجتماعی و سیاسی زمان خود یا دستکم مرتبط با آن مسائل است .
شعر مشروطه، هم به واسطة مضامین مردمی و هم به سبب زبان ساده و دور از تکلّفش، به میان عوامّ راه یافت. این تعهّد اجتماعی و سیاسی، ادبیّات را به سوی شیوة خاصّی موسوم به «ادب تعلیمی» سوق میدهد. ادبیّات تعلیمی که یکی از کهنترین قسام شعر و ادبیّات فارسی است ، معمولاً به آموزش اخلاقی میپردازد و بیشتر با آموزههای مذهبی و عرفانی و... آمیخته است، امّا در شعر و ادبیّات پس از مشروطه، سویة دیگری گرفت . در شعر تعلیمی عصر مشروطه علاوه بر توجّه به اخلاق، مسائل سیاسی و اجتماعی نیز بیان شده است.
عصر رضاشاه پهلوی که حدود سالهای 1300 تا 1320هجری شمسی را شامل میشود ، همزمان بود با سالهای «اوج نهضت مشروطه» و پیروزی آن. در دورۀ مشروطه بیش از هر زمان دیگر، ادبیات ایران تحت تأثیر رمانتیسم و بهویژه رمانتیسم فرانسه قرار داشت . آثار ادبی این دوره پر است از مضامین اجتماعی مکرّری چون اختلاف طبقاتی، همدردی با ستمدیدگان و مظلومان، فقر و فلاکت طبقة محروم که بیشتر مواقع «با خشم اخلاقی و دعوت به اصلاح» همراه است .
دورهای که عرصه بر شاعران سیاسی تنگ بود ، «شاعر استعارهگوی و رمزپرداز» عصر، پروین اعتصامی، موفّق به چاپ دیوان خود شد . پروین با استفاده از زبان سادة عصر و تکنیکهای مستحکم شعر کلاسیک و نیز با طرح مضامین اخلاقی و اجتماعی ، البتّه با رویکردی انقلابی و رمانتیک به سبکی ویژه دست یافت. پروین با بیانی نرم و لطیف، مسائل اجتماعی و مردمی را در اشعارش طرح کرده است. او دغدغههای اجتماعی و سیاسی جدّی را با احساسات عمیق پیوند زده و مشکلات جامعه را با بیان حسّی و تحریک احساسی به مخاطب انتقال داده است . پروین در اشعارش تلاش کرده است که مشکلات ریشهای و بزرگی چون بیعدالتی اجتماعی و فقر و اختلاف طبقاتی را با بیدار کردن احساس انسانی و یادآوری اصل بشردوستی و دگربینی و آموزههای اخلاقیِ اینچنینی برطرف کند .تمام درونمایههای شعری پروین اعتصامی ، در پوششی از عاطفه بیان شده است.
تأکید بر احساس و آرمانخواهی در جامعهای سرشار از ناملایمات و در نتیجه تحقّق نیافتن آرزوها و آرمانها، شاعر را به نوعی احساس ناکامی و شکست گرفتار میکند و بر آثار او نوعی رنگ یأس و غم و بدبینی میپاشد. این احساسات غمآلود در برخی اشعار پروین نیز دیده میشود. گرچه او گاه با دیدی روشن به مسائلی چون فقر و مشکلات اجتماعی و بیعدالتی و... مینگرد و امیدوار است که شرایط بهتری مهیّا شود، اغلب با لحنی اندوهناک و تصویری رمانتیک بدین مقوله پرداخته است .
بلای فقر تنم خسته کرد و روح بکشت
به مرگ قانعم، آن نیز رایگانی نیست
کسی به مثل من اندر نبردگاه جهان
سیاهروز بلاهای ناگهانی نیست
توجّه به نابرابریهای جامعه و تصویر تقابل فقیر و غنی یکی از درونمایه های اصلی شعر پروین اعتصامی است نقطة مرکزی اندیشة پروین، «بشر» است. وی دوستدار انسان است؛ بهخصوص کارگران و دهقانان و رنج کشیدگانی که جامعهْ نقش بزرگی در بدبختی و مشکلات آنان دارد. بنابراین از طریق شعرش به حمایت از این گروه و انتقاد از طبقة فرادست میپردازد و در اشعار مختلفی توجّه به گروه زحمتکش و ستمدیده را یادآوری میکند. جامعة عصر پروین ـ که سرشار از ظلم و فقر و بیعدالتی است ـ دلمشغولی عمیق و هموارة شاعر است و خدمت به خلق، در شمار بزرگترین آرزوهایش بوده است .
نخورَد هیچ توانگر غم درویش و فقیر
مگر آن روز که خود مفلس و مضطر گردد
پروین که خواهان عدالت و مساوات و دوستی در نظام اجتماعی است با استفاده از تمثیلهای گوناگون، بیعدالتیها را به نمایش گذاشته است . او با تکیه بر عنصر پرکاربرد تقابل و به شیوة تمثیلی، نخ و سوزن یا دلو و طناب را به مثابة نمایندة دو گروه فرادست و فرودست کنار هم نشانده و مناظرهای بین آنها برپا کرده تا بدین وسیله برابری افراد جامعه را یادآور شود. در بیشتر این اشعار، خود شاعر، سخنگوی فرودستان است؛ کسانی که پایگاه اجتماعی نازلی دارند .
گاه نیز پروین با طرح مسألة «اتّحاد»، یکی شدن افراد را مهمّترین راه پیشرفت دانسته است . در اشعاری چون «شاهد و شمع»، با نفی خودبینی، لزوم همکاری میان گروههای مختلف جامعه را بهترین شیوه برای بسامانی کار جمعی معرّفی کرده و در شعر «روش آفرینش»، به کمک تمثیل، اساس آفرینش بشری را که بر پایة مساوات است به تصویر کشیده است.
پروین که دریافته است بی عدالتی و نابرابری اجتماعی پایان نمی یابد به این باور می رسد که تنها یک شیوة مبارزه برای اصلاح این وضع وجود دارد. شیوه ای که ریشه در نگرشهای سنّتی و تا حدّی عرفانمسلکانه ایرانیان دارد . شخصیّت درونگرای پروین و روحیّة آرامَش، برای انتقاد از بیعدالتیهای اجتماعی ، نوعی مکانیزم دفاعی ناخودآگاه در او ایجاد میکند، چنانکه گاه فقر را بر غنا ترجیح میدهد و طبقة فرودست و ستمدیده را برتر از فرادستان میداند و «اشک دردمندان» را بهترین گوهر . . بر این اساس، در بیشتر اشعارش ، فقر با والایی توصیف میشود و فقیر و ستمدیده، با نوعی غرور و غنا نسبت به فرادست جلوه می کند.
از تکلّف دور گشتن، ساده و خوش زیستن
ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن
رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن
وقت حاصل خرمن خود را به دامان داشتن
یادش گرامی
افسون قنبری