به گزارش ایران پرس، میک والاس(Mick Wallace) تصریح کرد به لحاظ مداخله در نهاد قانونگذاری اروپا، آمریکا از روسیه و چین جلوتر است.
انتقاد تند این نماینده پارلمان اروپا از مداخله گری آمریکا در نهاد قانونگذاری اروپا با توجه به نفوذ سنتی واشنگتن در اروپا در دوره جنگ سرد و پسا جنگ سرد در اروپا و نهادهای اروپایی از جمله اتحادیه اروپا و نیز سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) معنا پیدا می کند.
واشنگتن در چارچوب همگرایی فرا آتلانتیکی در چند دهه گذشته بیشترین نفوذ را اروپا داشته است. این امر با توجه به نیاز کشورهای اروپایی به کمکهای مالی آمریکا در قالب طرح مارشال برای بازسازی اروپا و در مراحل بعد وابستگی اروپای غربی در دوره جنگ سرد به آمریکا برای حفظ امنیت خود در قبال تهدید شوروی و پیمان ورشو بود.
در دوره پسا جنگ سرد هر چند با فروپاشی شوروی و روند ادغام کشورهای اروپای مرکزی و شرقی در نهادهای اروپایی مانند اتحادیه اروپا وفرا اروپایی مانند ناتو تهدیدات امنیتی تا حد زیادی برطرف شده بود اما با اقدامات تحریک آمیز ناتو به ویژه گسترش به سوی شرق که واکنش تند روسیه به عنوان کشور جانشین شوروی را در پی داشت بار دیگر پیوندهای امنیتی بین بروکسل و واشنگتن تقویت شد.
پس از بروز بحران اوکراین در سال 2014 کشورهای اروپایی نزدیکی بیشتری با آمریکا به بهانه تهدید از جانب روسیه پیدا کردند و این امر بعد از تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه 2022 تشدید شده است.
در واقع اکنون در داخل اتحادیه اروپا می توان دو جریان یا جناح را تشخیص داد. جریان اول کشورهای بزرگ اروپایی مانند آلمان ، فرانسه ، ایتالیا ، اسپانیا ، اتریش و مجارستان و برخی دیگر کشورهای این اتحادیه هستند که قائل به ایجاد استقلال عمل اروپایی در زمینه های مختلف از جمله در عرصه امنیتی هستند. در حالی که جریان دوم که شامل کشورهای اروپای شرقی و مرکزی مانند لهستان ، رومانی ، جمهوری های سه گانه بالتیک ، جمهوری چک و اسلواکی و برخی دیگر پیروی زیادی از تصمیم ها و سیاست های ایالات متحده داشته و در واقع به نوعی مبلغ ایده های ارائه شده از سوی واشنگتن به ویژه در ضدیت با روسیه هستند.
این تقسیم بندی در نهاد قانون گذاری اروپایی یعنی پارلمان اروپا نیز به نحوی وجود داشته و انتقاد «میک والاس» نماینده ایرلندی این پارلمان از وجود نمایندگان و جریان های مدافع امپریالیسم آمریکا و ترویج کننده آن در واقع کنایه ای به آنها است که به جای حمایت و طرفداری از سیاست ها و منافع اتحادیه اروپا، عملا به عامل واشنگتن در پارلمان اروپا ومدافع دیدگاهها و منافع واشنگتن تبدیل شده اند. از دیدگاه والاس ایالات متحده در راستای منافع خود به لابی گری و مداخله در نهاد قانونگذاری اروپا پرداخته و ودر عین حال کارزار تبلیغاتی گسترده ای را نیز به راه انداخته است.
هر چند که به گفته او روسیه و چین نیز تلاش می کنند تا به اعمال نفوذ در پارلمان اروپا بپردازند، اما آمریکا در این زمینه فعالیت گسترده ای چه در عرصه لابی گری و چه در عرصه تبلیغاتی دارد. این امر به ویژه در دوره ریاست جمهوری جو بایدن که شعار همگرایی فرا آتلانتیکی داده و مدعی است که خواهان پر کردن شکافی است که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ بین اروپا و آمریکا ایجاد شده تشدید شده است.
/118