خون امام حسین که به ناحق در سال 61 هجری و در ماهی که جنگ در آن حرام بود برزمین ریخت، با گذشت 14 قرن هنوز در بستر زمان، گرم و جاری است و در شریان میلیونها انسان آزاده و عدالت خواه جریان دارد و حسین بن علـی(ع) به عنوان انسانی صالح و ظلم ستیز، سرلوحه حرکت مبارزان قرار می گیرد و یاد جانبازی حسین (ع) و یارانش، شوری وصف ناپذیر در دلها بپا می کند.
با فرا رسیدن ایام شهادت امام حسین (ع ) نواده پاک رسول خدا در کربلا، فضای ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی ناگهان تغییر می کند و بوی محرم در همه جا و در شهرها وروستاها به مشام می رسد.
پارچه های نوشته شده بر در و دیوار شهرها، بیرقهای رنگارنک که نام اهل بیت پیامبر (ص) برروی آنها حک شده، لباسهای سیاه بر تن مردم نشان از آغاز ماه حزن و اندوه، ماه محرم است.
حماسه ای که امام حسین (ع)، نوه گرامی رسول خدا (ص) در سال 61 هجری آفرید، حماسه ای فراتر از تاریخ و جغرافیاست که روح حقیقت انسانی را در همگان می دمد.
ایام شهادت حسین بن علی (ع) یادآور قیام جاوید او در سرزمین کربلا است. نبردی نابرابر با یزید، حاکم نالایق و ستمگر آن زمان، که مقاومت و پایداری حسین (ع) آن را به درسی عبرت انگیز برای همه تاریخ تبدیل کرد.
حضرت وقتی ظلم، بی عدالتی و فساد را درجامعه آن روز مسلمین مشاهده کرد، بر خود لازم دید که برای اصلاح امورمسلمین به پاخیزد. امام حسین (ع) در این راه هرگز به شیوه های ریاکارانه متوسل نشد و از همان آغاز حرکت صراحتاً اعلام نمود که برای امر به معروف و نهی از منکر به پاخواسته است، چراکه آن حضرت می دید سنت پیامبر در دست فراموشی است.
برای آن حضرت عمل به تکلیف الهی در رأس همه چیز قرار داشت و این منطق امام حسین (ع) در تمامی مراحل نهضت بود. در حقیقت نهضت عاشورا، یک منظومه چند وجهی است که از هر طرف به آن نگاه کنید، جلوه ای زیبا از حسین (ع) در آن نمایان می شود.
یک وجه آن، شجاعت و نهراسیدن از حکام ظالم است. وجه دیگر آن، جانبازی و ایثار در اوج آن است. جنبه دیگرش، عزت و سربلندی است که حسین (ع)، درعین کشته شدن، عزیز بوده و عزیز خواهد ماند؛ چراکه عزت واقعی از آن خدا و رسول و مومنین است.
چهره دیگر آن، اصلاح طلبی است. یعنی حسین (ع)، یک اصلاح گر بزرگ است که تا پای جان در راه هدف مقدس خود ایستاد. در این حرکت عظیم، شهادت یعنی کشته شدن در راه خدا و مجاهده و پیکار بی امان با طاغوت زمان، بسیار جلوه می کند. وجه مهمتر آن که دیگر وجوه را تحت تاثیر قرار می دهد، ایمان به خدا و روز قیامت است که از حسین (ع)، یک انسان شجاع، خستگی ناپذیر، عزیز، اصلاح طلب و شهید جاوید ساخته است.
امام حسین (ع) در قیام کربلا، ارزش کرامت و عزت نفس را به جهانیان یادآوری کرد. او با شعار هیهات منا الذله (هرگز به زیربار ذلت نخواهیم رفت)، با تسلیم نشدن در برابر ستمگران و زورگویان، نشان داد که شخصیت و کرامت انسان قابل معامله و معاوضه نیست. یعنی اگر تمام دنیا را به او می دادند و در مقابل ایمان، عزت نفس و آزادگی را طلب می کردند، امام حسین (ع) حاضر به چنین معامله ای نمی شد؛ چرا که او اهمیت فضائل انسانی را به خوبی می شناخت و خود مصداق بارز آن بود.
به همین دلیل است که زیباترین رفتارهای اخلاقی را در قیام حضرت مشاهده می کنیم.
در تاریخ آمده است: امام و یارانش در میانه راه با هزار سوار به رهبری «حربن یزید ریاحی» برخورد کردند. حر راه را بر امام بست. آنان قصد محاصره کاروان امام حسین (ع) را داشتند، اما در آن صحرای سوزان که آتش عطش، سپاهیان حر را بی تاب کرده بود، امام حسین (ع) به اقدامی بی نظیر دست زد و به یارانش فرمود: "این مردم را سیراب کنید."
یاران امام حتی اسب های سپاه حر را نیز سیراب کردند. امام حسین (ع) می توانست از رساندن آب به سپاهیان دشمن خودداری کند، اما عطوفت و مهر آن حضرت که از اخلاق و منش بزرگوارانه ایشان نشات می گرفت، اجازه نمی داد که حتی با دشمن آنگونه رفتار کند.
عادت مردم روزگار چنین است که آنگاه که بر دشمن به گونه ای ظفر می یابند و یا با او مواجه می شوند، آتش کینه در قلب هایشان شعله می گیرد و تعهدات اخلاقی را زیرپا می گذارند، اما امام حسین و یارانش با تاسی به تعالیم مکتب اسلام، چنین نبودند.
ویژگی امام حسین (ع) به عنوان یک شخصیت تاثیرگذار در تاریخ، این است که مردم را به سوی کمال و ترقی سوق می دهد. او به جای اینکه تکبر بورزد و بر دیگران فخر بفروشد، می کوشید خصلتهای زیبای شخصیتی را در آنها بوجود آورد.
امام حسین (ع) چون مظهر رحمت خدا بود، به مردم عشق می ورزید و به خاطر نجات آنها از ذلت و اسارت، قیام کرد. استاد شهید مطهری می نویسد: "رنج و بدبختی دشمنان پیامبر، بر خود پیامبر گران و دردناک بود. البته دشمنان خودشان نمی فهمیدند. بدبختیهای دشمنان بر امام حسین (ع) نیز گران بود. او نمی خواست آنها در شقاوت بمانند. در مسیر حرکت خود، غرق محبت و دوستی بود. در مواقع مختلف با مخالفان صحبت می کرد، شاید بتواند از این گروه شقاوت پیشه، کسی را هدایت کند، می فرمود: همانا من حسین، فرزند دختر پیامبر، فاطمه و فرزند علی هستم. من با شما هستم و خاندانم با خاندان شماست و من سرمشق و الگوی شما هستم."
تجربه های ماندگار تاریخ حکایت از آن دارد که عده ای از انسانها به پیروی از قدرت طلبان سودجو، از باطل حمایت می کنند و جمعیت دیگری که از آگاهی و معرفت برخوردارند، به حمایت از حق و حقیقیت می پردازند.
این دو گروه همواره در گذرگاه تاریخ و در همه جا، درحال مبارزه آشکار و نهان با هم هستند البته قدرتهای باطل با گردنکشی و استبداد توانسته اند چند صباحی به سلطه و خودکامگی خود ادامه دهند، اما هیچگاه موفق نشدند حق را از بین ببرند زیرا در نظام آفرینش حق اصالت دارد. مثل حق و باطل، مثل سایه و نور است نور اصیل و همواره پایدار است حتی آن هنگام که سایه بوجود می آید، نور از بین نمی رود؛ اگرچه مدتی دیده نشود.
نبرد نابرابر بین سپاهیان یزید با گروه اندک یاران امام حسین (ع) نمونه بارز نبرد بین حق و باطل است که در طول تاریخ به اشکال مختلف و متناوب ادامه داشته است. هرساله با آغاز ماه محرم این نبرد نابرابر یادآوری می شود تا راهنما و چراغی برای جویندگان حق باشد.
سلام بر حسین و سلام بر ماه محرم او؛ که تمام جهانیان را در تمام اعصار به سوی حقیقت فرا میخواند.
زینب مقدسی
117