بنا بر روایات متواتر حدود 4 دهه بعد از وفات پیامبر در 28 صفر سال 50 هجری نواده گرامی ایشان، امام حسن مجتبی(ع) نیز توسط مزدوران معاویه به شهادت رسیدند. فقدان رسول گرامی اسلام و نیز نواده گرامی ایشان اندوهی بزرگ و حادثه ای سخت برای جامعه اسلامی بود.
قرآن کریم در آیات خود رسول خدا (ص) را سراج منیر و چراغ فروزان در مسیر رستگاری خواند و او را رحمتی برای جهانیان و الگو و اسوه چگونه زیستن معرفی نمود. همچنین یاد آورشد که آخرین فرستاده الهی اگرچه متصل به نیروی وحی الهی است، انسانی است که در نیاز به خوراک و پوشاک ازدواج، بیماری و پیری مانند دیگر افراد بشر است. اینک نیز زمان آن رسیده که چون سایر انسانها دعوت حق را لبیک گوید. آن حضرت در آخرین حج خود هنگام رمی جمرات فرمود: «مناسک خود را از من فرا گیرید شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید.»
رسول اکرم (ص) در روزهای آخر زندگی خود بیمار شد. درحال بیماری به مسجد رفت و پس از انجام نماز صبح فرمود: «ای مردم! آتش فتنه ها شعله ور گردیده و فتنه ها همچون پاره های امواج تاریک شب روی آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین ( کتاب خدا و اهل بیتم ) از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم. بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید».
آنگاه پیامبر(ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. اما او در حال بیماری نیز اطرافیان خود را درباره رسیدگی به مردم و توجه به حقوق آنها سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید. " ام سلمه " همسر پیامبر گفت: علی را بگویید بیاید زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست. هنگامی که علی آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد.
با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا (ص) افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم.
سرانجام رسول خدا صلی الله علیه و آله به دیار حق شتافت. رسول خدا در حالى جان سپرد که سر در دامن على بن ابى طالب علیه السلام داشت. على علیه السلام، رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله را به اطرافیان خبر داد. رحلت پیامبر اکرم (ص) برای حکومت اسلامی و امت اسلام حادثه ای گران و جانسوز بود. به تعبیر علی (ع) این امر چندان سخت بود که گویی در و دیوار خانه فریاد می زد. او فرمود:
«پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا با مرگ تو رشته ای پاره شد که در مرگ دیگران چنین قطع نشد و آن نبوت و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی بود. مصیبت تو دیگر مصیبت دیدگان را تسلی دهنده است. از طرفی این یک مصیبت همگانی است که عموم مردم به خاطر تو عزادارند. اگر نبود که امر به صبر و شکیبایی فرموده ای و از بیتابی نهی نموده ای، آنقدر گریه می کردم که اشک هایم تمام شود. و این درد جانکاه همیشه در من می ماند و حزن و اندوهم دائمی می شد. که همه اینها در مصیبت تو کم و ناچیز است.»
پیامبر بزرگوار اسلام توانسته بود در مدت کمی علاوه بر ایجاد الفت و اخوت و صفا و صمیمیت بین مردم، حکومتی عدل گستر و نظامی قانونمند را پی ریزی کند که مردم خصوصاً طبقه عامه از آن بهره مند باشند. علی(ع ) در این باره فرمود:
«حال به نعمت های بزرگ الهی که به هنگامه بعثت پیامبر اسلام (ص) بر آنان فرو ریخت، بنگرید که چگونه اطاعت آنان را به دین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند. چگونه نعمت های الهی بال های کرامت خود را بر آنان گستراند و جویبارهای آسایش و رفاه برایشان روان ساخت و تمام برکات آیین حق، آنها را در بر گرفت. در میان نعمت ها غرق شدند و در خرمی زندگانی شادمان. امور اجتماعی آنان در سایه حکومت اسلام استوار شد، در پرتو عزتی پایدار آرام یافتند و به حکومتی پایدار رسیدند. آنگاه آنان حاکم و زمامدار جهان شدند و سلاطین روی زمین گردیدند و فرمانروای کسانی شدند که در گذشته حاکم بودند و ... .»
اقدامات حضرت محمد (ص) در ۲۳ سال پیامبری خویش به عنوان پر اهمیتترین موفقیتهای تاریخ بشری، بشمار می آید. ایشان جامعه جدیدی را شکل داد، عربستان را در یک ساختار سیاسی اجتماعی مبتنی بر قرآن متحد کرد و امپراتوری از ایمان در قلب و ذهن معتقدان خود ایجاد کرد. این پیروان، پیام او را به دورترین نقاط دنیا منتقل کردند. بنابراین میتوان ادعا کرد که تاثیر حضرت محمد (ص) در تاریخ به اندازه هر چیزی که در صفحات تاریخ انسانی ثبت شده است، عمیق و موثر بود.
ویژگی مهمّ تمدّنی که پیامبر آن را بنیان نهاد، اصل مدارا و نرمی بود که آن را به جای تعصّبهای قومی و دینی دنیای آن روز در جهان مطرح ساخت. رسول خدا با ارائه راه میانه و اعتدال در روش و منش، موجب گسترش دانشها، فنون و صنایع بشری شد.
اقدامهای پیامبر(ص) در زمینه تاسیس جامعهای متمدّن با دولتی متمرکز و سازمانها و نهادهای سیاسی، حقوقی و قضایی با قوانین روشن و راهگشا، به تغییر ساختارهای جامعه جاهلی انجامید و پایههای تمدّنی اصیل، خلاّق و فراگیری را بنیان نهاد، به نحوی که جوامع اسلامی و انسانی از دستاوردهای مادّی و معنوی آن هنوز هم بهرهمند میگردند.
ویل دورانت: مورخ و نویسنده آمریکایی در کتاب تاریخ تمدن می نویسد:
«محمد از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان، آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت قومی بود پدید آورد که در طی یک نسل در یک صد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.»
پیرسیمون لاپلاس: منجم و ریاضیدان معروف فرانسوی می گوید: گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم، ولی آیین حضرت محمد و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است. بنابراین اعتراف می کنیم که ظهور دین او و احکام خردمنداناش بزرگ و با ارزش می باشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بینیاز نیستیم.»
اینک، اگرچه رسول گرامی اسلام در میان ما نیست، اما پیام او همان پیام توحید است که جهان را روشن و زیبا می کند. این نخستین پیام همه پیامبران الهی بوده است. یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت خدا و نپذیرفتن بی عدالتی و ستم. خداوند در آیه ۲۵ سوره انبیاء می فرماید: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آن که به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».
آن هنگام که پیامبراکرم (ص) با جامعه ای فرو رفته در جهل، تندی، فقدان حلم و خشونت ورزی روبرو شد علی (ع) از ایشان پرسید: راه و رسم و سنت شما در تغییر دادن مردم جامعه جاهل چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: «محبت، بنیاد و اساس روش و سنت من است».
امروز نیز جهان ما نیازمند اخلاق و مهرورزی برای ایجاد جامعه ای عاری از خشونت و افراطیگری است. این نیاز با بهره گیری از تعالیم و آموزه های پیامبر اسلام امکان پذیر است. پیامبری که وجودش پر رحمت، سراسر محبت، صبور، بزرگوار و بخشنده بود و با همین خلق و خو در دلهای میلیونها انسان نفوذ یافت.
گروه فرهنگ و معارف معاونت برونمرزی صدا وسیما
113/110
بیشتر بخوانید:
ایراناسلامی در سوگ رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن (ع)