حضرت محمد (ص)، رهبری بی نظیر است. تعالیم او مانند صبح صادق هر روز با تابش تازه ای می درخشد و آهنگ دعوتش روحبخش و پرهیجان است. پیامبر مهر و رحمت 28 صفر سال 11 هجری قمری این جهان را ترک کرد و جهان را ماتم زده بزرگترین معلم و راهنمای بشریت ساخت.
هنگامی که پیامبر (ص) در بستر بیماری قرار گرفت، مردان و زنان انصار در مسجد جمع شده و از اندوه از دست دادن رسول خدا (ص) اشک می ریختند. وقتی این خبر به پیامبر رسید، از علی (ع) و ابن عباس خواست دستهایش را بگیرند و او را برای رفتن به مسجد یاری کنند.
پیامبر هنگامی که بر منبر نشست، حمد و ثنای الهی را به جای آورد و فرمود: "ای مردم، چه چیز باعث شده که مرگ پیامبرتان را انکار کنید؟ مگر مرگ، مرا و همه شما را در بر نمی گیرد؟ اگر بنا بود که کسی جاودان باقی بماند، برای همیشه درمیان شما باقی می ماندم. آگاه باشید که من به پروردگارم ملحق خواهم شد، درحالی که درمیان شما امانتهایی به یادگار گذاشته ام که اگر به آنها تمسک جوئید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا که در دستهای شماست و صبح و شام آن را می خوانید... و عترتم، اهل بیتم را که شما را به نیکی درباره آنها سفارش می کنم..."
این آخرین جلسه ای بود که با حضور پیامبر بزرگ اسلام برگزار شد. حضرت در آن روز از اینکه مسیر آینده را برای امت خود ترسیم نموده، خرسند بود. پیامبر به افرادی که در اطرافش اجتماع کرده بودند، فرمود: "ای مردم، بدانید که پس از من پیامبری نمی آید و سنتی پس از سنت من نخواهد بود. هرکس ادعای پیامبری کرد، ادعای خودش است و جایگاهش دوزخ خواهد بود... ای مردم، حق را برپای دارید، متفرق نشوید و مسلمان باقی بمانید تا ماندگار شوید."
وجود حضرت محمد (ص) به منزله باران لطف خدا بر جامعه بشری و دمیدن روح حیات در جهان بود. هنگامی که او به پیامبری برانگیخته شد، جزیرة العرب در دریایی از جهل و فساد و تباهی غوطه ور بود. ارزش های انسانی ازمیان مردم رخت بربسته و جنگ و قتل و غارت شیوه زندگی آنان شده بود. بیست و سه سال تلاش رسول خدا (ص)، میرات بزرگی از اخلاق، انسانیت، علم، حکمت و عدالت را در میان مسلمانان برجای گذاشت.
مردمی که ازعلم ودانش بی بهره بودند، در پرتو تعالیم پیامبر به دانش اندوزی رغبت یافتند و شمار زیادی از آنها باخواندن و نوشتن آشنا شدند. قومی که از هیچگونه آثار تمدنی جدی برخوردار نبود، همراه با پیامبر آماده پیمودن راه دراز رشد و تکامل علمی و معنوی شد و بنیاد تمدن اسلامی را پایه گذاری نمود.
جامعه بشری در مکتب رسول خدا (ص) با حقایق هستی و جایگاه انسانی خودآشنا شد و شماری از پاکترین انسانها در پرتو اسلام تربیت شدند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) نظامی جدید و الگویی نوین و متعالی از زندگی ارائه داد که در آن همه امور بر محور یگانگی خداوند قرار گرفت.
در این آئین، درمورد رابطه انسان با خدا، روابط اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و اقتصادی، راهکارهای جدیدی ارائه شد. نکته مهم این بود که در آن زمان کسی از روی جهل و نادانی اسلام را نپذیرفت. هرکه به اسلام می گروید، می دانست که پذیرش دعوت پیامبر، سرآغاز تحولات مهمی در زندگی فردی و اجتماعی او خواهد شد. چنانکه این تحول در زندگی مسلمانان تجلی یافت و دامنه آن در سراسر جهان توسعه پیدا کرد.
پیامبر از عمق وجود دغدغه هدایت و رستگاری مردم را داشت. دلسوزی و تلاش رسول خدا (ص) برای نشر اسلام تا بدانجا بود که خداوند در قرآن (سوره کهف- آیه 6) از آن یاد کرده و فرمود: "(ای پیامبر) - شاید اگر به این سخن (قرآن) ایمان نیاورند خویشتن را برای ایشان از اندوه هلاک سازی" همچنین خداوند در آیه 8 سوره فاطر پیامبر را مورد رحمت خود قرار داده و فرمود: "ای محمد)، نباید که جان تو برای آنان دچار اندوه شود."
حتی در آخرین لحظات زندگی، آن هنگام که رسول خدا در بستر بیماری بود؛ نگرانی از وضعیت آینده مسلمانان و دشواری هایی که امت اسلامی درپیش داشت بر اندوه آن حضرت می افزود. پیامبر می دید منافقان مدینه که قصد کشتن او را داشتند؛ در انتظار رحلت آن حضرت هستند.
همچنین آنان که به سلطنت می اندیشیدند، نقشه های خطرناکی برای دوران بعد از پیامبر در سرمی پروراندند. پیامبر در آخرین روزهای زندگی، شبی به همراه یکی از اصحاب خود به قبرستان بقیع رفت و برای شهدای اسلام و دیگر مسلمانان طلب مغفرت کرد. آنگاه روی به یار همراه خود کرد و فرمود: "خداوند مرا میان یکی از دو امر آزاد گذاشت: یکی کلید گنج های عالم و زندگی جاودان، و دیگری دیدار با پروردگارم، من لقای پرورگار راپذیرفتم."
امروز، قرنها از حضور این مرد بزرگ درمیان بشریت می گذرد، اما هرگاه از نام و منش او سخن گفته می شود، دریچه ای تازه بر انسان گشوده می گردد. پیامبر (ص) به خاک سپرده شد و امت اسلام پس از او، راههای پرفراز و نشیبی را پیمود و آزمایشهای متعددی را پشت سر نهاد، اما به تدریج حقانیت آئین اسلام آشکار شده و بشریت گام به گام با تاریخ، به نکته های تازه تری از تعالیم پیامبر پی می برد.
آنچه که اکنون در جهان باقی و پرآوازه است، نام رفیع و بلند محمد (ص) و دین زنده و حرکت بخش اسلام است که هر روز بیش از گذشته، جای خود را در دلها باز می کند.
همزمان با سالروز رحلت پیامبر (ص) روایت است که در 28 صفر سال 50 هجری - نوه گرامی ایشان - حسن بن علی (ع) نیز به شهادت رسید. تقارن این دو روز با یکدیگر، یادآور سفارش حضرت محمد (ص) به دوستی و مودت با اهل بیت پاک اوست.
سفارشی که آن حضرت مکرر بیان کرد و فرمود: "من (در روز رستاخیر) پیشاپیش شما هستم و شما نزد حوض کوثر بر من درآئید - آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم. پس بنگرید چگونه پس از من درباره آندو رفتار می کنید - زیرا که خدای لطیف خبیر (دانا) مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند."
امام حسن (ع) هشت سال از دوران زندگیش را در دامان سرشار از مهر و محبت جدش رسول خدا (ص) گذراند و از محضر نورانی پیامبر، حقایق و اسرار الهی را آموخت. گاه می شد که امام حسن (ع) به هنگام نزول وحی درکنار پیامبر بود و آیات الهی را از زبان ایشان می شنید و برای مادرش حضرت فاطمه (س) بازگو می کرد. قدرت حافظه و توانایی در حفظ آیات و احادیث، در امام حسن (ع) به اندازه ای زیاد بود که روایات بسیاری از رسول خدا بدون واسطه از آن حضرت نقل شده و در کتابهای حدیث آمده است.
روزی حضرت علی (ع) فرزندش، امام حسن را نزد پیامبر برد، پیامبر از دیدن نوه خویش چنان شادمان شد که حسن (ع) را در آغوش گرفت، به سینه خود چسباند و در بیان احساس خویش نسبت به نوه گرامیش به درگاه خدا چنین عرضه داشت: "بارالها، براستی من او (حسن) را دوست دارم. پس دوست بدار هرکس که او را دوست می دارد."
116