ایران پرس: هفت روز پیش بود که سید محمود دعایی یار دیرین امام خمینی و همسفر و همراز وی در کوران حوادث انقلاب و یار وفادار به رهبری در دوران جمهوری اسلامی و مدیرمسئول روزنامه اطلاعات دارفانی را وداع کرد.

این کوچ ناگهانی، جامعه ایران بویژه دوستداران امام و انقلاب را در غمی سنگین فرو برد چرا که دعایی در زمان حیات خود مظهرعطوفت و مهربانی و تعامل با همه افراد و جریانهای فکری و سیاسی جامعه و نماد اعتدال و عقلانیت و معنویت نهفته در گفتمان انقلاب اسلامی بود.

به عبارت دیگر دعایی مظهر جمع اضداد یعنی توأمان بودن معنویت و عقلانیت و انقلابیگری و اعتدال و اهل مدارا بودن، بود.

سید محمود دعایی درگذشت

 

امام خمینی حدود 15 ماه پس از پیروزی انقلاب، حجت الاسلام سید محمود دعایی را به سرپرستی مؤسسه اطلاعات منصوب و در حکم خویش، ایشان را فردی شایسته و با لیاقت خطاب کرد و از ایشان خواست با یاری جستن از خداوند و جلب همکاری کارمندان متعهد، این روزنامه را در راه تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی اداره نماید.

مردی برای تمام دوران ها
از زمان انتصاب تا زمان رحلت بیش از چهل سال گذشت و دعایی در این چهل سال این روزنامه را در همان مسیر مورد نظر امام اداره کرد و به نماد عقلانیت و مدارا در اداره مطبوعات و در سپهر سیاسی ایران تبدیل شد. وی در فراز و نشیب‌های دوران جمهوری اسلامی از مسیر اعتدال و عقلانیت و انصاف خارج نشد و تحت تأثیر امواج سیاسی، دچار افراط و تفریط نگردید.

او که به دلیل سابقه سیاسی طولانی در مبارزات سیاسی و اعتماد گسترده امام خمینی، می‌توانست بالاترین مناصب سیاسی را عهده‌دار شود اما پیوند با مردم را بر مناصب سیاسی ترجیح داد و در راه رسیدن به قدرت سیاسی حتی در بسیاری از مواردی که حق او بود و شایستگی آن را داشت، هیچ‌ کوششی نکرد و همه پیشنهادها را رد کرد تا مردمی زندگی کند و یار و یاور مظلومان و مستضعفین باشد.

سید محمود دعایی در سال 1320 از پدری یزدی و مادری کرمانی متولد شد. او پس از اتمام دوران متوسطه وارد حوزه علمیه کرمان شد و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و بعد از اتمام سطوح اولیه تحصیلی در کرمان به حوزه علمیه قم رفت.

پس از مدتی و با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، در سال 1346 به دلیل فعالیت سیاسی به نفع امام، تحت تعقیب رژیم شاه قرار گرفت و مخفیانه به عراق رفت و در نجف به تحصیلات علوم دینی خود ادامه داد و در چارچوب نهضت اسلامی به مبارزه سیاسی علیه رژیم استبدادی شاه پرداخت. او در جریان فعالیت‌های سیاسی خود به کشورهای مختلفی چون سوریه، لبنان، اردن و پاکستان سفر کرد و به مدت هفت سال سخنگوی نهضت روحانیت مبارز در ایران بود.

او همچنین نمایندگی امام خمینی در تعامل با مسئولان عالی رتبه عراق را بر عهده داشت و در زمان اقامتش در عراق تهیه کننده و مجری برنامه رادیویی نهضت روحانیت در ایران بود  که در مخالفت با رژیم پهلوی پخش می‌شد. او پس از پیروزی انقلاب به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد به فعالیت مشغول شد و پس از حدود یک سال از طرف امام، مسئولیت مؤسسه اطلاعات را بر عهده گرفت.

در کارنامه سیاسی او در دوران پس از انقلاب، شش دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی وجود دارد. او پس از سالها خدمت به مردم و نقش‌آفرینی برجسته در عرصه فرهنگ و در میان حزن و اندوه مردم و شخصیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی کشور در پانزدهم خرداد امسال دارفانی را وداع کرد. شخصیت جامع و معتدل و عملکرد مداراجویانه دعایی باعث شد پس از مرگ وی، افراد و شخصیت‌های مختلف و متفاوتی از مرگ او ابراز تأسف و از شخصیت والای وی تمجید کنند.

دعایی؛ مدیری مشهور به صفا، پاکدستی، تعامل و مدارا

دعایی به مدت 40 سال مدیریت یک رسانه بزرگ در ایران را برعهده داشت اما در این دوران پرفراز و نشیب کشور، به گونه‌ای عمل کرد که کار مطبوعاتی وی با کمترین حاشیه مواجه شد.

او در میان اهالی رسانه و کنشگران عرصه فرهنگ و سیاست به صفا، پاکدستی، تعامل و مدارا، ساده‌زیستی، تواضع و مردمداری و پرهیز از افراط و تفریط مشهور بود.

نماینده ای که حقوق نمی گرفت

او در تمام دوران نمایندگی‌اش در مجلس شورای اسلامی حقوقی دریافت نکرد و در تمام این چهل سال در خانه‌ای قدیمی که حتی بازسازی هم نشده بود، زندگی ‌کرد.

او تقریباً در بیشتر مجامع، نشست‌ها و گردهمایی‌های علمی و فرهنگی بویژه آیین‌های نکوداشت بزرگان اندیشه و فرهنگ کشور فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی شرکت می‌کرد و ایشان را تکریم و تجلیل می‌کرد. دعایی در صحبت‌های خود بسیار متواضع بود و جانب انصاف را رعایت می‌کرد.

مرد صندلی های آخر سالن

او به قدری متواضع بود که در اکثر مجامع و همایشها هرگز در صندلی‌های ردیف اول و جلو مجلس نمی‌نشست و صندلی‌های ردیف آخر را برای خود انتخاب می‌کرد و در برابر اصرار میزبانان برنامه برای حضور در ردیف‌های ویژه و خاص مقاومت می‌کرد.

هوشنگ مرادی کرمانی از نویسندگان بزرگ کشورمان در یکی از مراسم پس از مرگ ایشان گفته است: «سید محمود دعایی آدم متواضع و فروتنی بود بارها به ایشان گفتم که تواضع و فروتنی را به کل شرمنده کرده‌ای»

وی همچنین در مورد یکی از مصادیق تواضع وی گفته است: «بارها شنیده‌ام که گفته‌اند دعایی مدیری است که هر وقت بخواهید می‌توانید مستقیم بروید به اتاقش و با وی صحبت کنید بی‌آنکه دربان و محافظ و نگهبانی داشته باشد او همه را دوست داشت. »

فرهیخته ای که فقر خود را یادآوری می کرد

دعایی از خانواده‌ای فقیر برآمده بود اما هرگز زمانی که به وضعیتی دست یافت که امکان بهره‌مندی گسترده از مواهب دنیوی داشت، آلوده به دنیا نشد و سازده‌زیستی را رها نکرد.

وی هرگز فقر دوران کودکی خود را فراموش و کتمان نمی‌کرد و گاه در برخی جلسات آن را برای خود و دیگران یادآوری می‌کرد تا عجب و غرور و حب دنیا وی را فرانگیرد.

هوشنگ مرادی کرمانی، در این زمینه خاطره ای از دعایی نقل کرده است:

«ساختمانی قدیمی در کرمان هست که الان تبدیل به کتابخانه بزرگی شده است. زمان افتتاح این کتابخانه جمعی از ما کرمانی‌های مقیم تهران را دعوت کرده بودند و هرکسی در آنجا خاطره‌ای نقل می‌کرد. زمانی که آقای دعایی پشت تریبون رفت سرش را روی تریبون گذاشت و شروع کرد به گریه کردن. همه ماتشان برد که چرا اینکار را می‌کند بعد از گریه گفت مادرم همین جا فوت شد اینجایی که الان کتابخانه شده است قبلا کارخانه نخ‌ریسی بود و مادر من خدمتکار اینجا بود. جارو می‌کشید و سرفه می‌کرد. من بچه یتیمی بودم و می‌آمدم پشت این دیوار که آن موقع آجری بود مادرم لقمه نانی که گاه گوشت کوبیده و گاه پنیری بود، به من می‌داد که ناهار بخورم و بروم مدرسه. مادرم می‌پرسید: سیر شدی؟ و من با اینکه هیچ وقت سیر نشده بودم می‌گفتم سیر شدم چون می‌دانستم لقمه‌ای ندارد و اگر بگویم سیر نشده‌ام خجالت می‌کشد می‌گفتم خودت هم لقمه‌ای بخور. این حرفها را با گریه می‌زد و همه متأثر شدند. همیشه برای او گریه می‌کردم. صحنه عجیبی بود و تا مغز استخوانم را سوزاند».

آقای تواضع 

تواضع دعایی به حدی بود که علیرغم مدیریت 40 ساله وی بر روزنامه اطلاعات، در طول این ایام و سالها هرگز گزارشی از خود در روزنامه منتشر نکرد.

احمد مسجدجامعی از فعالین فرهنگی ایران نقل می‌کند:

«در هیچ شماره روزنامه اطلاعات شما نخواهید دید که عکس یا گزارشی از دعایی چاپ و منتشر شده باشد با اینکه در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی حضور داشت اما از آنها چیزی برای خود نمی‌خواست».

مضاف بر این دعایی هرگز از انقلاب برای بهره‌مندی‌های شخصی استفاده نکرد و بی‌مهری‌های دیگران را تبدیل به کینه نکرد.

یادگار امام راحل در مورد او گفته است: «دعایی بیشتر از همه در انقلاب نقش داشت اما هرگز انقلاب را تبدیل به پلکانی برای پیشرفت خود نکرد دعایی چوب خورد اما چوب را تبدیل به کینه نکرد و از آنها بغض به دل نگرفت».

<a href="https://farsi.iranpress.com/iran-i214806-%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA">سید محمود دعایی درگذشت</a>