در دوران جنگ تحمیلی ایالات متحده و کشورهای اروپایی حامی اصلی رژیم بعث عراق درجنگ علیه ایران بودند و با تجهیز رژیم بعث در کشتار مردم ایران دست داشتند. آنان با این حمایت کثیف نه تنها زمینههای ادامه جنگ تجاوزکارانه عراق را فراهم آوردند، بلکه با سیاستهای مداخله جویانه امنیت جمعی را در منطقه به مخاطره انداختند . این همان کاری است که امروز نیز در حال باز تکرار شدن در منطقه است. آمریکا و کشورهای اروپای غربی در تمامی دوران جنگ تحمیلی مشوق عراق در ادامه جنگ بودند.
این ائتلاف سازیها ریشه در سیاستهای استعماری و سلطه جویانه غرب دارد.
ابراهیم متقی، پزوهشگر تاریخ وعضو هیات علمی دانشگاه تهران، طی یادداشتی به واکاوی نمونههای تاریخی اتحاد امریکا و اروپا علیه ملت ایران، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می نویسد: " در اواخر قرن 19 شاهد شکلگیری الگوی کنش تعاملی قدرتهای بزرگ در برخورد با ایران براساس نظریه «بازی بزرگ» هستیم."
این پژوهشگر تاریخ؛ با اشاره به کودتای 28 مرداد می گوید: این کودتا زمینه لازم برای ایجاد پیمانهای جدید را بهوجود آورد. عضویت ایران در پیمانهای منطقهای زمینه افزایش همکاریهای نظامی و امنیتی با ایالات متحده را اجتنابناپذیر ساخت. در چنین فرآیندی بود که بیش از 12 هزار مستشار آمریکایی در حوزههای مختلف نظامی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت خود ادامه میدادند.
پرداخت هزینههای امنیت منطقهای آمریکا از جیب ملت ایران
طی سالهای 57 - 1332 براساس واقعیت، ایران یک کشور اشغالشده بود؛ کشوری که هزینههای امنیت منطقهای آمریکا در حوزه غرب آسیا را پرداخت میکرد و این هزینهها از جیب ملت ایران کسر میشد.
آمریکا و اروپا در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد /اوت 1953/1332، زمینه نهادینهسازی قدرت خود در ایران را فراهم آوردند و طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب ، هردو، در مقابل انقلاب اسلامی مردم ایران قرار گرفتند.
با چنین پیش زمینه ای بود که جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران هیچگاه مورد انتقاد دول غربی واقع نشد. حتی قطعنامه های صادره از سوی شورای امنیت سازمان ملل به استثنای قطعنامه 598 که به دلیل تاکید بر شناسایی و اعلام طرف متجاوزو آغاز گر جنگ، مورد پذیرش ایران قرار گرفت؛ در محتوای خود حمایت علنی و مشهود امریکا و کشورهای اروپایی از عراق را منعکس میساخت. در این قطعنامهها بر ضرورت آتشبس تأکید می شد.
البته آتشبسی که بهمعنای پذیرش تهاجم عراق به ایران بود.
اما سرنوشت این جنگ بر خلاف محاسبات وارزیابی اولیه طرحان آن در حملات گسترده هوایی و زمینی عراق به ایران، به شکل دیگری رقم خورد.
از نگاه تحلیلگران وجه اشتراک اشتباهات تاریخی در جنگها این تصور است که مرحله اولیه درگیری کاملاً تعیینکننده خواهد بود.
نشریه نشنال اینترست در گزارشی با اشاره به مواردی از خوشخیالی امریکایی ها از پیروزی سریع در جنگها می نویسد: "اما تاریخ، مملو از جنگهایی است که رهبران سیاسی و افکار عمومی بهاشتباه معتقد بودند که سریع و آسان به سرانجام خواهند رسید."
حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده معظم کل قوا در بیاناتی در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به صفآرایی جبههای وسیع از دشمنان و رقبا در مقابل جمهوری اسلامی، خاطر نشان کردند: "جمهوری اسلامی قصد آغاز جنگ با کسی را ندارد اما باید آنچنان تواناییهای خود را افزایش دهید تا دشمن نهتنها از حمله به ایران بیمناک و هراسان باشد بلکه بهبرکت همبستگی، اقتدار و حضور مؤثر نیروهای مسلح در میدان، سایه تهدید نیز از سر ملت ایران دور شود."
تشکیل پیمان دوجانبه نظامی شبیه به سازمان نظامی ناتو که به گزارش وال استریت ژورنال شامل مصر، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی میشود؛ اگرچه جریانی جدید ازسوی دولت جدید امریکا محسوب می شود اما در واقع ادامه سیاست های قبلی امریکا است.
البته هدف اصلی در این ائتلاف سازی ها ایجاد بحران های تحمیلی و در صورت امکان جنگ تحمیلی و در نهایت تجاری سازی بحران ها در منطقه است که نتجه اش در چند دهه گذشته فروش صدها میلیلرد دلار سلاح به کشورهای عربی منطقه خلیج فارس بوده است.
ترامپ بارها گفته است که کشورهای عربی از جمله عربستان اگر امنیت می خواهند باید هزینه آنرا هم بپردازند. این رویکر ها نشان می دهد که ترامپ علاوه بر فروش سلاح؛ روی در آمد حاصل از تجاری سازی امنیت به سبک امریکا نیز حساب باز کرده است.
تعبیری که برخی رسانه ها از ترامپ کرده اند این است که وی همچون یک دلال تجاری؛ از ایران هراسی برای باج گرفتن از کشورهای عربی وغرق کردن آنها در جنگ های طایفه ای استفاده می کند.
«پاتریک بوکانان» تحلیلگر و دستیار ارشد سه رئیسجمهور سابق ایالات متحده طی یادداشتی در نشریه «آمریکن کانزروتیو» مینویسد: جنگ آمریکا با ایران میتواند ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» را نابود کند.
«جیمز استاوریدیس»، دریادار بازنشسته آمریکایی هم می گوید: «اگر ایران مسیر جنگ را انتخاب کند، بسیار مؤثر عمل خواهد کرد. در حقیقت از منظر نظامی، تواناییهای ایران بسیار قوی است و آنها بهویژه در حوزههای مختلف از توانایی قدرتمندی در جنگ نامتقارن برخوردارند.
حملات سایبری، یگان قایقهای تاکتیکی تندرو، زیر دریاییها، نیروهای ویژه و موشکهای کروز سطح به سطح، همه ازجمله تجهیزات و امکانات پیشرفته ایران هستند. آنها همچنین در استفاده از این تجهیزات در محیط غرب آسیا بسیار کارآزموده هستند».
«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در این باره معتقد است که: هدف واقعی ازاین ائتلاف، اعلان جنگ ضد ایران نیست بلکه استفاده ازادعایی موهوم به نام خطر بزرگ ایران ، برای عادی سازی کامل روابط کشورهای عربی با رژیم اشغالگراسرائیل و چپاول باقی مانده ثروت های کشورهای حاشیه خلیج فارس برای تامین مالی پروژه های زیر ساختی آمریکا است که ترامپ در تبلیغات ریاست جمهوری وعده آن ها را داده بود."
ارزیابی رفتار دولتمردان آمریکا از زمان جنگ تحمیلی تا کنون که تیم موسوم به "ب" رهبری سیاست جنگ افروزی امریکا را در منطقه بر عهده دارند نشان می دهد که آنها در برخورد با ایران این سیاست را در پیش گرفته اند که هر بحرانی را به بحرانی جدید متصل کنند شاید به این شیوه بتوانند صف بندی های دوران جنگ تحمیلی در مقابل ایران را دوباره تکرار کنند.
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران طی پیامی در شبکه اجتماعی توئیتر هشدار داد که «تیم ب» (بنیامین نتانیاهو، بولتون، بن زاید و بن سلمان) تشنه جنگ است.
وی در این پیام توئیتری نوشت:«دونالد ترامپ صد در صد درست میگوید که ارتش ایالات متحده هیچ ربطی به خلیج فارس ندارد. خارج کردن نیروهایش (از خلیج فارس) کاملا در راستای منافع ایالات متحده و جهان است. ولی اکنون روشن است که "تیم بی" نگران منافع ایالات متحده نیست؛ آنها از دیپلماسی بیزار و تشنه جنگ هستند.»
ترفندهایی همچون نا امن نشان دادن تنگه هرمز و تروریست معرفی کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ماجرای راهزنی دریایی با کمک بریتانیا با هدف ناامن سازی خلیج فارس و تلاش برای ایجاد ائتلاف جهانی در خصوص حفظ امنیت دریانوردی بخشی از سناریوهایی هستند که در این جهت اجرا شده است.
جمهوری اسلامی ایران اما با هوشیاری این تحرکات را رصد می کند وبا تاکید بر مواضع صریح خود در عرصه های امنیتی و نظامی؛ هرگز فرصت تنش سازی را به امریکا نخواهد داد.118
نویسنده: نسرین خویی
تهیه شده در «گروه ایران و خاورمیانه» اداره کل خبر و تفسیر برونمرزی
118