به گزارش خبرگزاری ایران پرس، نهم ربیع الاول سال 260 هجری، آغاز دوره امامت حضرت مهدی(عج)، از حوادث مهم و حساس تاریخ تشیّع به شمار می رود. آن حضرت پس از به شهادت رسیدن پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری(ع) در هشتم ربیع الاول، به امامت رسیدند.
عوامل حکومت عباسی، پس از شهادت امام عسکری(ع) در صدد برآمدند تا کسی را از سوی خلیفه مأمور نماز خواندن بر جنازه آن حضرت کنند و به پندار باطل خود با این کار، پایان دوره امامت را اعلام و خلیفه غاصب عباسی را وارث امامت شیعه معرفی کنند؛ اما با وجود مقدمه چینی های بسیاری که انجام داده بودند، نقشه ی آنان عملی نشد.
هنگامی که فرد گماشته شده از طرف حکومت، آماده نماز خواندن بر پیکر امام یازدهم(ع) شد، ناگهان کودکی تقریبا پنج ساله، با وقار و طمأنینه پیش آمد، آن فرد را کنار زد و خود به اقامه نماز پرداخت. این در حالی بود که به عنایت خداوند متعال، مأموران حکومتی نتوانستند حتی کوچک ترین عکس العملی نشان دهند. با پایان نماز نیز پیش از آنکه مأموران حکومتی بتوانند کاری کنند، آن حضرت از دیدگان غایب شدند.
بدین ترتیب، آغاز دوره امامت حضرت مهدی(عج) به مشیت الهی و برخی مصالح دیگر، با غیبت همراه بود که به «غیبت صُغری» مشهور است و تا سال 329 هجری قمری به طول انجامید. پس از آن، مرحله جدیدی از غیبت که به دوره «غیبت کُبری» معروف است، آغاز شد که تا کنون نیز ادامه دارد.
دوران غیبت
این دوران، سخت ترین دوره امتحان مردم است؛ زیرا ارتباط مستقیم با امام(ع) برای همگان میسر نیست و نایب خاصی نیز وجود ندارد تا مردم به وسیله او بتوانند از آن حضرت، پاسخ پرسش هایشان را دریافت کنند.
براساس مبانی اسلام، بشر همواره نیازمند هدایتگر است. به همین دلیل، از ابتدای آفرینش انسان، جهان هیچگاه از پیامبران و امامان هدایتگری که حجت های خدا بر بندگانش هستند، خالی نبوده است. نیاز همیشگی به حجت های الهی ریشه در این واقعیت دارد که آدمی برای پیمودن مسیر هدایت و دست یافتن به حقیقت هستی، همواره نیازمند راهنمایی انسان های شایسته ای است که از سوی خدای متعال برگزیده شده و رسالت هدایت و راهبری آدمیان را برعهده گرفته اند.
امام صادق(ع) در این زمینه می فرمایند: «تا زمانی که زمین پابرجاست، در آن برای خدای تعالی حجتی است که حلال و حرام را می شناساند و به راه خدا فرا می خواند. حجت خدا از روی زمین برداشته نمی شود، مگر تا چهل روز پیش از برپایی رستاخیز؛ پس، آنگاه که حجت خدا برداشته شد، درِ توبه بسته می شود و ایمانِ کسی که پیش از برداشته شدن حجت ایمان نیاورده است، برای او سودی نخواهد داشت».
با اینکه بنای اسلام همواره بر هدایتگری و خالی نبودن زمین از حجت الهی است، با نگاهی کوتاه به تاریخ زندگانی ائمه دوازده گانه شیعه(ع) درمی یابیم که هرچه از عصر امام اول شیعه، امام علی(ع) بیشتر فاصله می گیریم، میزان حضور امامان معصوم در متن وقایع جامعه کاهش می یابد.
فشار و تهدیدهای خلفای ظالم از یک سو و نا اهلی مردم زمانه از سوی دیگر، سبب شد تا روز به روز از تعداد یاران باوفا گرداگرد ائمه کم شود و در نتیجه، ایشان خود را در تنهایی بیشتری احساس کنند. به بیان دیگر، جامعه اسلامی روز به روز شایستگی خود را برای پذیرش امام معصوم بیشتر از دست داد، تا جایی که هرچه به عصر غیبت صغری نزدیک تر می شویم، از ارتباط مستقیم ائمه با مردم و حضور ایشان در جامعه کاسته می شود.
بنابراین، یکی از عواملی که به عنوان فلسفه غیبت حضرت مهدی (ع) در نظر گرفته شده، ستم پیشه بودن انسان ها در طول تاریخ است.
چنانکه در روایتی که از امام علی(ع) نقل شده، چنین آمده است: «بدانید که زمین از حجت خدای عزّوجل خالی نمی ماند، ولی گاهی خداوند به دلیل ستم و اسرافی که آفریدگان بر خودشان روا می دارند، حجتش را از آنها مخفی می دارد».115/