ناصر خسرو شاعر، حکیم، فیلسوف و جهانگرد ایرانی قرن پنجم هجری قمری است که بر اغلب علوم عقلی و نقلی زمان خود احاطه داشته است. وی در قصیده هایش به مفاهیم دینی از جمله روزه و روزه داری توجه کرده است.  

ناصر خسرو به طور کلی قصیده ای مستقل در باب رمضان ندارد ولیکن بی تردید ستایشگر رمضان است. تحلیل و تجلیل ناصر خسرو از رمضان در «علم و طاعت» بازگفته می شود و تاکید وی  به علم و طاعت تا آنجاست که کمتر قصیده ای در دیوان اوست که از این دو مضمون سرشار نباشد ... مهمترین مساله در دینی که ناصر خسرو از آن دم می زند، شناخت است و معرفت:

طاعت بی علم نه طاعت بود، طاعت بی علم چو باد صباست، تا نشناسی تو خداوند را، مدح تو او را همه یکسرهجاست 

ناصر خسرو همواره به عمق و تأثیر هر عمل و عبادتی توجه دارد  نه سطح آن. و روزه را نیز  از همین چشم انداز می نگرد.  روزه ای همراه با شناخت به زوایای اسرار آمیز این عمل مد نظر ناصر خسرو است.

ناصر خسرو در تاکید برعلم به عنوان شرط سلامت طاعت و قبول آن قدم درراه قرآن می گذارد که همواره مسلمین و مومنین را به علم اندوزی و تفکر و تعقل سفارش می کند. 

حکیم ناصر خسرو قبادیانی تشنگی و گرسنگی، بدون درک کردن روزه را بی‌فایده می‌داند و عقیده  دارد که باید به این امساک واقف بود. وی روزه دار بدون آگاهی را مثل کسی می‌داند که بیهوده گرسنگی و تشنگی می‌چشد.

تا علم نیاموزی نیکی نتوان کرد

بی سیم نیاید درم و بی زر دینار

بی علم، عمل چون درم قلب بود زود 

رسوا شود و شوره برون آرد و زنگار

چون روزه ندانی که چه چیزست و چه سوداست

بیهوده همه روزه ترا بودن ناهار؟

کلمه «ناهار» در گذشته به معنای غذانخوردن بوده و از مصدر آهار می‌آمده است.

در گذر ایام، نا آهار به معنی رفع گرسنگی نکرده یا غذا نخورده جای خود را به واژه امروزی ناهار با معنایی متفاوت و به معنی غذا خوردن داده است.

ناصرخسرو معتقد است که فرد روزه دار باید نسبت به فلسفه روزه و روزه داشتن آگاه و بصیر باشد و صرف نیاشامیدن و نخوردن را نمی توان روزه داری دانست.

از نماز و روزه تو هیچ نگشاید تو را

خواه کن خواهی مکن، من با تو گفتم راستی

دیدگاه ناصر خسرو شاعر تعلیمی و دینی مذهبی اسماعیلیه از شاعران پیش از خود بسیار فراتر است. او درباره روزه و نماز و اصول دین از مستنصر بالله سوالاتی می کند؛

و آنگاه بپرسیدم از ارکان شریعت

 کاین پنج نماز از چه سبب گشت مقرر؟

 و ز روزه که فرمودش ماه نهم از سال

وز حال زکات درم و زر مدور ...

وی اگر چه پرسشی را که از مستنصر بالله درباره روزه و دیگر احکام شریعت می‏ کند؛ بی‏ جواب می‏ گذارد اما مخاطب خود را به تامل درباره این حکم عبادی فرا می خواند؛

همه پارسایی نه روزه است و زهد 

نه اندر فزونی نماز و دعاست

از نگاه ناصر خسرو نماز و روزه نردبان معرفت الهی است و به وسیله آن می توان به بهشت رفت .

 سوی بهشت عدن یکی نردبان کنم

یک پایه از صلات و دگر پایه از صیام

ناصر خسرو بر این باور است که فردی که دلبسته نماز و روزه و اطاعت خداوند شد دیگر تحت فرمان وسوسه های هوای نفس قرار نمی گیرد چرا که نماز و روزه سیاهی دل را می شوید و زنگار از دل می زداید.

آن را که او سپر کند از طاعت

 تیر هوای دل نکند خسته

 گرد از دل سیاه فرو شوید

 مسح و نماز و روزه پیوسته

هر گه که جست و جوی کنی دین را

دنیا به پیشت آید ناجسته 

110

بیشتر بخوانید:

رمضان در نگاه مولانا

رمضان در کلام شیخ اجل؛ «سعدی»

رمضان در بیان خواجه لسان‌ الغیب