اسنادی وجود دارد که نشان می دهد، دولت امریکا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به پیشبرد طرح های تجزیه طلبانه در ایران بعنوان یکی از راههای تضعیف نظام جمهوری اسلامی بی تمایل نبوده است.
بعنوان بخشی از این جریان، درابتدای پیروزی انقلاب اسلامی؛سفارتخانه امریکا در تهران به لانه جاسوسی و ستاد ایجاد هماهنگی میان عناصر ضد انقلاب تبدیل شد.
در یکی از اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی امریکا در تهران تمایل به استفاده از ظرفیت قومیتها جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی مشهود است.
در این سند که با طبقه بندی سری منتشر شده آمده است: اگر کردها، آذربایجانی ها، اعراب و سایر گروههای قومی تلاشهای خود را هماهنگ کنند و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند به عقیده ما امکان موفقیت دارند.
امریکا در واقع از همان ابتدای پیروزی انقلاب برای شکست این انقلاب و به زانو در آوردن ملت ایران توطئه ها را آغاز کرد؛ زیرا به درستی می دانست که با پیروزی انقلاب اسلامی تحولی مهم آغاز شده است.
در حقیقت استقلال و عدلت خواهی ملت ایران سیاست های سلطه جویانه قدرت های استکباری بر ملل ضعیف جهان را به چالش کشید و سبب تقویت مطالبات عدالت خواهانه ملتهای مستضعف گردید.
«حامد الخلیفه» تحلیلگر مسایل سیاسی در این باره می گوید: "....پیروزی انقلاب اسلامی در ایران کشورها و ملت های فراوانی را تحت تأثیر و فرصت های جدیدی را پیش روی جنبش ها و جریان های مبارزه برای آزادیخواهی و استقلال قرار داد."
اما حتی پیش از پیروزی انقلاب؛ سیاست های ضد ایرانی امریکا ازسال های آغازین دهه 1950 میلادی با طراحی کودتای 28 مرداد؛ علنی شده بود.
«کرمیت روزولت» در این باره می گوید: "کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله «سیا» در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود."
اوباما رییس جمهوری پیشین امریکا در کتاب خود به نام «جسارت امید» که در سال 2006 و در دوره سناتوری خود نوشته است، به کودتای 28 مرداد اشاره کرده و این اقدام را به عنوان نشانه ای از مداخلات بیش از حد دولت آمریکا در امور داخلی دیگران و ایجاد اتحاد با کشورها به وسیله حمایت از یک دولتمرد مقتدر دانسته است.
روزنامه واشنگتن پست در نوامبر 2016 در مقاله ای با اشاره نقش امریکا در کودتای 28 مرداد سال 1332 (اوت 1953) و اظهار نظر مقامات جدید آمریکا درباره ضرورت تغییر حکومت در ایران نوشت: "... مقامات آمریکا با نشان دادن فراموشی تاریخی خود در حال انجام یک بازی خطرناک هستند که می تواند منجر به شکست خودشان شود."
نویسنده مقاله واشنگتن پست در این گزارش افزود: "... ممکن است آمریکایی ها احساس کنند این کودتا را به فراموشی سپرده اند، اما این موضوع در اذهان بسیاری در خاورمیانه (غرب آسیا) باقی مانده است."
«ارواند آبراهامیان» مورخ ایرانی در این زمینه می گوید: "هندرسون سفیر وقت امریکا در ایران هر از گاهی با چهره ای مصمم می گفت: آمریکا سیاست اصولی عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها را دنبال می کند. سپس او با خونسردی در مسیر مداخله قرار می گرفت."
خصومت ورزی و دخالت در امور داخلی ایران، یکی از فصل های تمام نشدنی در سیاست های امریکا علیه ایران است
استکبار جهانی به رهبری آمریکا در چهل سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد بارها مرتکب جنایات فراوانی بر ضد ملت ایران شده است. از جمله این جنایت ها ساقط کردن هواپیمای مسافر بری ایران با 290 سرنشین با شلیک موشک از ناو امریکایی وینسنس مستقر در خلیج فارس بود.
«جرج بوش» پدر معاون «رونالد ریگان» رئیسجمهور وقت آمریکا در باره این جنایت گفت: "من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمیکنم. من اهمیتی نمیدهم که چه کاری انجام داده است. من اهمیت نمیدهم حقیقت چیست. "
اقدامات خصمانه امریکا علیه ایران با تغییراتی در چند دهه اخیر وارد بازی های بین المللی شد و درچار چوب موضوعاتی مانند: موضوع هسته ای و القای ایران هراسی با هدف منزوی سازی ایران طراحی گردید.
زیرا امریکا بدرستی تشخیص داده است که با برخوردهای مستقیم و یا طراحی هایی از جنس کودتا و براندازی از درون نمی تواند آسیبی به ایران وارد کند.
جریان های اصلی خصومت ورزی امریکا علیه ایران
این روند خصوت ورزی بر روی سه جریان اصلی متمرکز شده است: جریان نخست؛ ارائه تصویری نادرست از انقلاب اسلامی و معرفی جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک جریان برهم زننده ثبات در منطقه بوده است. این جریان بخش اصلی سیاست خاورمیانه ای امریکا بوده است و همچنان نیز دنبال می شود.
جریان دوم محاصره سیاسی و اقتصادی ایران در قالب تحریم ها و ممانعت از پیشرفت ایران در عرصه توسعه اقتصادی، علمی و روابط بین الملل بوده است. این جریان اکنون در دستور کار امریکا قرار گرفته است.
جریان سوم استراتژی امریکا علیه ایران، ایجاد چالش های امنیتی در محیط پیرامونی و تلاش در جهت محدود سازی توان دفاعی ایران است. این جریان در حال حاضر بر روی؛ توان موشکی و قدرت بازدارندگی ایران در منطقه متمرکزشده است.
در واقع زیر بنا و ماهیت اصلی سیاست امریکا؛ ادامه همان توطئه های گذشته اما در قالب جدیدی است که در تصمیمات ترامپ در این مقطع نمایان است.
این رفتار خصومت ورزی آشکار امریکا با ملت ایران را نشان می دهد و اینکه هیچ تغییری در رفتار امریکا در مقایسه با گذشته حاصل نشده است.
از نگاه ایران؛ رفتار و اقدامات خصمانه امریکا علیه ایران نشانه همان واقعیتی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بیاناتشان به مناسبت های مختلف و در تبیین اهداف و دشمنی های امریکا خاطر نشان و تصریح کرده اند که آمریکا در پی فرصت برای تحمیل خواست خود به ملت ایران است و ذات امریکای کنونی همان ذات امریکای دوران ریگان است و هیچ تفاوتی میان دموکرات و جمهوری خواه وجود ندارد.
این رویدادها انعکاسی از ماهیت واقعی امریکا و روی دیگر چهره امریکاست که سبب شده است ملت ایران در روز 13 آبان هرسال با برپایی راه پیمایی و با شعار مرگ بر امریکا انزجار خود را از دولتمردان امریکا فریاد کنند.
نویسنده: امین زاده
133/118
بیشتر بخوانید:
سیزدهم آبان؛ آیینهای تمامنما از خصومت دیرینه آمریکا و نماد وحدت ایرانیان
گزارش: سیزدهم آبان، سالروز سه رویداد مهم تاریخ ایران