«عبداللطیف السعدون» نویسنده عراقی در مقاله ای در روزنامه العربی الجدید مینویسد، همانطور که ملک حسین یک بار گفت، آمریکایی ها به خاطر دو مساله حاضرند جنگ کنند که نفت یکی از آنهاست؛ اما اسرائیل دومین علت برای جنگ آمریکا خواهد بود.
در سایه جنگ های آمریکایی، نفرین نفت دامنگیر کشورهایی می شود که بیشترین ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند.
به گفته دیپلمات یک کشور عربی حوزه خلیج فارس، نفرین نفت سبب شده است تا تصمیم گیری های مهم و حاکمیتی کشورش وابسته به اراده آمریکا باشد که این موضوع مشکلات بزرگ و عدیده ای را برای آن کشور ایجاد کرده است.
به گفته این دیپلمات عرب گرچه از نظر برخی، نفت نعمتی خداوندی است که در نقاط خاص جهان وجود دارد، اما برخی نیز نفت را دارای پیامدهای منفی دانسته و میگویند، جنگ ها، توطئه ها و معاملات هولناک از تبعات نفت است و تا زمانی که آخرین چاه نفت در کشورش وجود داشته باشد، نفرین آن نیز گریبانگیر این کشور خواهد بود.
عراق نمونه ای از این مساله است. این کشور یکی از پنج کشوری است که بیشترین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد.
از زمان کشف نخستین میدان نفتی عراق در شهر کرکوک در بیش از یک قرن قبل و با توجه به این که اعلام شد 12 درصد از ذخایر نفت جهان متعلق به عراق است، این کشور نیز گرفتار دیدگاه ها و نظرات آمریکا و غرب شد.
حتی پس از آن که نفت عراق از سیطره شرکت های بیگانه خارج و پیش از پنجاه سال قبل ملی شد، واشنگتن احساس خطر کرد و برنامه هایی را برای مقابله با آن ترتیب داد. در نهایت نیز آمریکا به عراق حمله و این کشور را اشغال و حکومتی تحت کنترل خود در این کشور ایجاد کرد.
امروز وضعیت ونزوئلا نیز به همین صورت است. این کشور نیز یکی از کشورهای مهمی است که دارای دریاچه های نفتی است (ذخایر نفت خام ونزوئلا، 300 میلیارد بشکه است که یک چهارم دخایر نفت جهان را تشکیل می دهد).
ونزوئلا از ابتدای قرن جدید مورد توجه آمریکا قرار داشته است چنانچه آمریکا برای رفع نیازهای نفتی خود، تمایل داشته است تا ونزئلا نیر در هلالی که کانادا و مکزیک تشکیل داده اند، قرار گیرد؛ به ویژه آن که ممکن است تحولات منطقه خاورمیانه سبب شود تا انتقال نفت به آمریکا با مشکلاتی مواجه شود.
تولید نفت در لیبی متوقف شد تحریم ها سبب کاهش تولید نفت در ایران شد و اوضاع عراق نیز تحت تاثیر منازعه و درگیری مسوولان جدیدی قرار گرفت که نوع روابط آنها با آمریکا و یا ایران بر نحوه اداره نفت این کشور تاثیرگذار بوده است.
گرچه دولت های متوالی آمریکا به طور آشکار از تلاش خود برای تصرف کامل نفت ونزوئلا صحبتی نکرده اند (واشنگتن حدود یک سوم تولید نفت خام ونزوئلا یعنی 7 درصد از واردات نفتی خود را از این کشور تامین می کند) اما این نظریه همواره مطرح بوده است.
«جیمز بیکر» وزیر امورخارجه دوره بوش پدر در نشست شورای روابط خارجه آمریکا اعلام کرد، واشنگتن به دنبال راهی برای حمایت از رهبران سیاسی مکزیک و دیگر کشورهای آمریکای لاتین است که از سرمایه گذاری خارجی به ویژه آمریکا در بخش انرژی کشورشان حمایت می کنند.
بیکر در این اظهارات به طور مستقیم به ونزوئلا اشاره داشته است.
بدین ترتیب سیطره بر نفت ونزوئلا نیز یکی از طرح های برنامه ریزی شده واشنگتن به شمار می رفته است.
با وجود آن که کاراکاس به تامین نیازهای نفتی واشنگتن ادامه داده است اما سیطره بر نفت این کشور از جنبه های استخراج، تولید و فروش آن، مهم ترین هدف دولت های متوالی آمریکا بوده و برای تحقق این هدف که سیاست علنی دولت «دونالد ترامپ» است، از همه فرصت ها استفاده کرده است.
این در شرایطی است که رقابت برای به دست گرفتن بازارهای انرژی و نیز نگرانی آمریکا درباره سرمایه گذاری چین در صنعت نفت ونزوئلا به دنبال رشد روابط تجاری این دو کشور با یکدیگر و همچنین ورود روسیه به این خط تجاری و توافقات همکاری برای سرمایه گذاری در بخش نفت ونزوئلا، افزایش یافته است.
همه این مسایل آمریکایی ها را به سرنگونی نظام مادورو در ونزوئلا وادار کرد تا بدین ترتیب عطش آمریکا برای به دست آوردن نفت بیشتر برآورده شود؛ زیرا بر اساس رویکرد آمریکا، سران کشورهایی که قطب های نفتی جهان به شمار می روند، باید تحت اراده واشنگتن و رویکردهای آن باشد.
«ایان راتلدج» در کتابی ارزشمند با عنوان «تشنگی برای نفت» به این رویکرد واشنگتن اشاره کرده و به همه اقداماتی که امپراتوری یانکی ها (آمریکا) در جهان نفتی انجام داده، پرداخته است. 113/118
مترجم: محب احمدی