ایران پرس- کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی می نویسد: شناخت فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی جدید محمد بن سلمان، به معنای درک راهبرد امروز و آتی این کشور در حوزه سیاست خارجی است. لذا با توجه به چالش‌های موجود میان ایران و عربستان شناخت آن مهم به‌شمار می‌آید.

سیاست خارجی «محمد بن سلمان» را از دیدگاه برخی تحلیل‌گران باید به دو بخش قبل از ولیعهدی و بعد از ولیعهدی تقسیم بندی کرد. طبق این تحلیل یکی از مهمترین دلایل تهور در اهداف و دوری از محافظه کاری سنتی عربستان تنها معطوف به شرایط داخلی این کشور بوده و در راستای به قدرت رسیدن بن سلمان مورد تحلیل قرار می‌گیرد. لذا اکنون با توجه به اینکه بن سلمان خود را در یک قدمی رسیدن به قدرت می‌بیند و ولیعهدی او در عربستان به تثبیت رسیده است برخی رفتارهای به وجود آمده در سیاست خارجی او نیز معطف به تثبیت قدرت او مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

لذا از ۲۰۱۱ میلادی که محمد بن سلمان به عنوان بخشی از دستگاه تصمیم‌گیری سیاست خارجی این کشور قرار گرفت ما می‌توانیم مبانی، اهداف و عملکرد او را در سطح کلانتری مورد توجه وارزیابی قرار دهیم. اما آنچه این‌جا مورد بررسی قرار گرفته، نقشی است که فرهنگ سیاسی در کنش سیاسی محمد بن سلمان بازی می‌کند. شناخت فرهنگ سیاسی محمد بن سلمان راه را برای درک بهتری از عملکرد او در برابر کشورهای منطقه ای و فرامنطقه‌ای و بحران‌سازی‌های او می‌گشاید.

اجزای فرهنگ‌ سیاسی «محمد بن سلمان»

مهم‌ترین قدم در شناخت سیاست خارجی محمد بن سلمان شناخت عوامل فرهنگ سیاسی او است. این فرهنگ که ناشی از برخورد و تأثیرپذیری از سه محیط خاندان آل سعود، فرهنگ عمومی عربستان و نظم محیط بین المللی به وجود آمده، توانسته است تا بر تفکرات سیاست خارجی بن سلمان نیز تأثیرگذار باشد. از این منظر بخشی از تحلیل سیاست خارجی محمد بن سلمان نشئت گرفته از تعامل میان موارد زیر است؛

۱-۱-حفظ قدرت در آل سلمان

یکی از مهم‌ترین ارکان فرهنگ سیاسی محمد بن سلمان حفظ نظام پادشاهی آل سعود و حفظ قدرت در خاندان آل سلمان است و در این راستا او از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. هرچند سازوکار قانونی انتقال قدرت در عربستان سعودی مبتنی بر نظامنامه حکومتی و همچنین اساسنامه شورای بیعت است که در آن حکومت در دست فرزندان ملک عبدالعزیز مؤسس مملکت و نوادگان او است، اما این در فرهنگ سیاسی محمد بن سلمان به عنوان اولویت دوم شناخته می‌شود و حفظ قدرت در آل‌سلمان در اندیشه سیاسی او از اولویت برتری برخوردار است. عملکرد محمد بن سلمان در سیاست خارجی بر قدرت‌گیری آل سلمان استوار شده است، لذا مواردی هم‌چون تعیین «خالد بن سلمان» برای سفارت در آمریکا، اعمال نفوذ برای تعیین «عادل الجبیر» به عنوان وزیر خارجه عربستان و دستگیری و بازداشت شاهزادگان تأثیرگذار آل‌سعود نشان از به‌کارگیری افراد وفادار به آل‌سلمان در دستگا‌ه‌های تصمیم‌گیری این کشور دارد. طبیعی است که در این چارچوب، بن سلمان از کسانی بهره می‌برد که تماما وفادار به او باشند.

۲-۱-هویت اسلامی

اسلام در کنار عربیت، به عنوان یکی از ارکان مهم در سیاست‌خارجی محمد بن سلمان به شمار می‌آید. او سعی دارد مبانی سیاست خارجی خود را بر پایه‌ی مقدسات اسلامی مانند حج، حرمین شریفین و ام‌القرایی عربستان برای جهان اسلام مشروع جلوه دهد. این موضوع در بسیاری از موضع‌گیری‌های او در راستای سیاست خارجی عربستان نسبت به منطقه دیده ‌می‌شود. لذا یکی از مهمترین توجیهات او برای پیوستن کشورهای عربی به ائتلاف طوفان قاطعیت برای حمله به یمن نیز دفاع از کعبه و مدفن النبی(ص) بود. این موضوعی است که توانست موجی از پیام‌ها در حمایت از عربستان را روانه ریاض کرد. از دید محمد بن سلمان هویت اسلامی مورد توجه او به معنای هویت اسلامی با صبغه‌ی عربیت است. این دید در تمام نوشته‌ها و برنامه‌های محمد بن سلمان وجود دارد.

۳-۱-هویت عربی

هویت عربی به عنوان یکی از دغدغه‌های مهم محمد بن سلمان در حوزه‌ی سیاست داخلی و خارجی به حساب می‌آید. لذا تلاش او برای بازیابی هویت عربیِ عربستان که در چارچوب جشن‌های ملی، ساخت موزه‌ها و تلاش برای احیای سنت‌های عربی که در چشم انداز ۲۰۳۰ به وضوح از آن‌ها یاد کرده است، نشان از نقش مهم هویت عربی دارد که ولیعهد عربستان برای ارائه‌ی تصویری نوین از آن مصمم است. گسترش زبان عربی، احیای ارزش‌های عربی و حمایت از آثار باستانی عربستان و ارائه آن در چهارچوب برنامه‌های فرهنگی سفارت‌های عربستان در کشورهای مختلف نشان از اهمیت این موضوع در سیاست خارجی محمد بن سلمان دارد. اهمیت این موضوع از آن منظر است که این هویت مبنایی برای ائتلاف‌سازی‌های عربستان در چارچوب فرهنگ سیاسی محمد بن سلمان قرار گرفته است.

از این منظر عرب‌گرایی و پررنگ کردن هویت عربی  به عنوان یکی از راهکارهای محمد بن سلمان برای موفقیت در سیاست‌های خارجی منطقه‌ای او به شمار می‌رود. از این‌رو ما طرح‌های هویتی زیادی را در این راستا از محمد بن سلمان شاهد هستیم. بن سلمان با کم‌رنگ کردن اتحاد سنی در سیاست خارجی عربستان سعی دارد تا با نگاهی نوین به عرب‌گرایی منطقه‌ای، دست به تشکیل یک ائتلاف قدرتمند عربی برای پیش‌برد اهداف خود در منطقه بزند. در این دیدگاه محمد بن سلمان با تلاش برای شکل دادن به ناتوی عربی و گسترش روابط خود با کشور‌های عربی که تا پیش از آن جایی در سیاست خارجی عربستان نداشتند مانند عراق، دست به یک تغییر هویتی در سیاست خارجی منطقه‌ای زده است. مهمترین هدف بن سلمان از این تغییر هویتی این است که بتواند از گسترش نفوذ ایران در منطقه، با تکیه بر اصل عربیت بکاهد. مهمترین کارکرد این دید هویتی در سیاست خارجی بن سلمان، مقابله با ایران است.

۴-۱-قبیله‌گرایی

قبیله‌گرایی در چهارچوب هویت عربی - اسلامی به عنوان یکی از مبانی فرهنگ سیاسی محمد بن سلمان شمرده می‌شود که رفتارهای سیاسی او را در سیاست خارجی عربستان تحت شعاع قرار می‌دهد. او ائتلافات سیاسیِ عربی را در همین چارچوب می‌نگرد. او معتقد است که هویت عربی مورد تهدید ایران قرار گرفته است از این دیدگاه او خود را به عنوان یک چهره‌ی تأثیرگذار در احیای سنت‌های عربی و قبیله انگاری آن بر می شمارد و سعی دارد با تکیه بر مبانی فرهنگ عربی- اسلامی و تلفیق آن با شیوه ائتلاف‌سازی‌های امنیتی و اقتصادی همان چارچوب قبیله‌گرایی آل سعود در عربستان را در محیط پیرامونی خود نیز گسترش دهد. لذا او سعی دارد خود را به عنوان احیا کننده هویت عربی - اسلامی در جهان عرب معرفی کند. از دید او جهان عرب همه از یک ساختار واحد قبیله‌ای تشکیل شده اند و اتحاد عربی علیه ایران با رهبری عربستان می‌تواند عظمت عربیت را به آنان بازگرداند. این سیاستی بود که در سفر ترامپ به ریاض و در راستای تشکیل ناتوی عربی- اسلامی دنبال ‌شد. در این چارچوب محمد بن سلمان به عنوان فرد تصمیم‌گیر در این ائتلاف‌ها نقش اصلی را بر عهده دارد. او در تشکیل ناتوی عربی به دنبال ایجاد چارچوب قبائلی بر پایه هویت مشترک و منافع مشترک عربی است.

۵-۱-اقتصاد رانتیر توسعه محور

از منظر اقتصادی، عربستان سعودی نمونه کلاسیک یک حکومت رانتیر است. خاندان آل سعود با درآمد سرشار نفت برای مردم، خدماتی مانند مسکن، بهداشت، آموزش و انواع یارانه‌ها را فراهم می‌کند. تسلط بر منابع نفتی و عدم تحمل هر گونه اعتراض، ابزار خاندان حاکم برای مقابله با بی ثباتی بوده است. در طول ۴ سال گذشته، میزان گردن زدن‌ها به شدت افزایش یافته و شکنجه بیشتر شده است. از این منظر باید به این نکته نیز اشاره کرد که اقتصاد دولتی عربستان باعث شده است تا از اقتصاد به عنوان یک ابزار سیاسی نام برده شود. کاهش قیمت نفت و افزایش کسری بودجه عربستان نارضایتی مردمی نسبت به بالا رفتن بهای خدمات مانند سوخت را افزایش داده است. از این منظر محمد بن سلمان با ارائه طرح‌هایی مانند چشم انداز ۲۰۳۰، گسترش توریسم، پروژه نئوم و شریک‌سازی کشورهای قدرتمند در آن و حضور در کشورهای بحران زده منطقه برای دوران بازسازی سعی در ارائه‌ی برنامه‌ای توسعه محور برای گسترش محصولات اقتصادی عربستان دارد. دیدگاه محمد بن سلمان یه اقتصاد و انحصار آن در خاندان آل سعود باعث شده است تا او بدون هیچ‌گونه نگرانی به گسترش طرح‌های اقتصادی خود بپردازد.

6-1 -تفکرات سلف‌گرایی متعبدانه

دین و وهابیت به عنوان یکی از پایه‌های اصلی حکومت عربستان سعودی برشمرده می‌شود. این موضوع باعث شده تا حاکمان سعودی در تأثیرگذاری بر نهادهای دینی از یک‌دیگر پیشی بگیرند. از این منظر با توجه به اینکه وهابیت در عربستان نوعی اقتدار همه گیر دارد و حوزه سیاست، اقتصاد، جامعه، فرهنگ و افراد را تحت نظارت و کنترل دقیق خود قرار می‌دهد در اختیارگرفتن این نهاد برای شاهان سعودی دارای اهمیت بسیاری بوده است. اما محمد بن سلمان تنها به دنبال تأثیرگذاری بر نهادهای دینی وهابیت نیست. بلکه او سعی دارد تا تعریفی نوین از وهابیت ارائه دهد. او می کوشد تا مظاهر اجتماعی تفکرات سلفی را به شدت محدود کند و از طرفی فضای تعبدی وهابیت را بیش از بیش پررنگ کند. این دیدگاه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که او از وهابیت نوین به عنوان تفکری فردی و اخلاقی رونمایی می‌کند که توسعه را لازمه‌ی جامعه برمی‌شمارد. از این دیدگاه او به دنبال ایجاد یک دیدگاه تازه بر مبنای مبانی اندیشه‌ای سلفی است که از سیاست دور باشد و تمام اصول خود را بر پایه مبانی شخصی مورد توجه قرار دهد.

این نگاه سکولاریسم به وهابیت نشئت گرفته از فرهنگ جدایی دین از سیاستی است که از دوران ملک خالد تا امروز میان شاهزادگان سعودی گسترش پیدا کرده است. از این منظر ما می‌توانیم این دیدگاه سلفیِ تعبدی ابزارگونه را به عنوانی یکی از محورهای کنش و واکنش در سیاست خارجی محمد بن سلمان در ارتباط گیری با کشورهای منطقه مانند امارات به وضوح مشاهده کنیم. از این دیدگاه حضور عربستان در بحران یمن نیز جلوگیری از خوانش سیاسی از اسلام معنا می‌شود و این مفهومی است که او در مصاحبه با گاردین از آن نام برد. اما این موضوع هرگز به عنوان عدم استفاده ابزاری از گروه‌های سلفی تندرو در سیاست خارجی بن سلمان نیست. لذا ما در بحران سوریه شاهد حمایت همه‌جانبه‌ بن سلمان از گرو‌ههای سلفی تندروی مخالف بشار اسد هستیم.

نتیجه گیری

با توجه به فرهنگ سیاسی  محمد بن سلمان و اشاره‌های کوتاه به عملکرد او در چارچوب  سیاست خارجی عربستان ما شاهد این موضوع هستیم که او در راستای عمل کردن به یک راهبرد منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای حفظ، تثبیت و افزایش قدرت خود در منطقه است. او با استفاده از دیپلماسی فعال، دلارهای نفتی ناشی از اقتصاد رانتیر توانست چالش‌های روابط با آمریکا را مرتفع سازد و با شریک سازی چین و روسیه در پروژه‌های بلند پروازانه‌ی خود، روابط راهبردی خود را با این دو کشور بیش از پیش افزایش داد. اما مهمترین دلیل او در اتخاذ مبانی ذکر شده در سیاست خارجی جدید عربستان این است که او سعی دارد تا با استفاده از تفکرات عرب‌گرایی فرهنگ سیاسی خود برای  نفوذ ایران در منطقه مانع تراشی کند . در این چهارچوب محمد بن سلمان با افزایش همکاری‌های خود با کشورهای عربی در تلاش است تا دولت‌های عربی را برای هماهنگی در راستای اهداف عربستان همراه سازد. از این منظر ما شاهد نوعی سیاست تهاجمی ناشی از مبانی هویتی برای اعمال محدودیت علیه ایران هستیم. وهابیت نیز به عنوان یکی دیگر از پایه‌های اصلی تفکرات بن سلمان باعث شده است تا استفاده ابزاری از دین نیز به طور قوی در کنش و واکنش‌های سیاست خارجی محمد بن سلمان تأثیرگذار شود. 111/114

منابع مقاله در آدرس 

http://www.scfr.ir/fa/ در دسترس است

منبع: شورای راهبردی روابط خارجی 

نویسنده: عماد اصلانی مناره بازاری

بیشتر بخوانید:   

سیاست خارجی عربستان؛ ابزار تقویت جایگاه بن سلمان/تحلیل

پیوند جنگ و قدرت یابی «محمد بن سلمان» در عربستان/تحلیل

تبعات اجتماعی و اقتصادی شبه کودتای محمد بن سلمان بر عربستان سعودی / تحلیل

محمد بن سلمان؛ دیکتاتوری جدید در ردای اصلاحات/ تحلیل

گاردین: تبعات خام اندیشی های محمد بن سلمان