اگر مبنا و آغاز منازعه فلسطین- اسرائیل را اعلامیه بالفور 1917 در نظر بگیریم، بیش از یک قرن از این منازعه میگذرد. هیچ منازعهای تا این حد طولانی نشده است. در یک قرن گذشته، دو جنگ جهانی اول و دوم، جنگ سرد میان ابرقدرتها، دهها جنگ در مناطق مختلف دنیا، دهها بحران و درگیری داخلی کشورها و اخیراً مسئله تروریسم داعشی در غرب آسیا پایان یافته است، اما منازعه فلسطین و اسرائیل همچنان ادامه دارد و نشانهای مبنی بر پایان آن نیز دیده نمیشود. چرا این منازعه تا این حد طولانی شده است؟
موضوع بحران، وجود است
«مایکل برچر» در کتاب «بحران در سیاست جهان» عنوان میکند یکی از دلایل طولانی شدن بحرانها، موضوعی است که سبب بحران شده است. موضوعی که عامل بحران میشود میتواند وسعت و همچنین مدت زمان آن را تعیین کند. در منازعه فلسطین- اسرائیل، دعوا بر سر وجود یکی از علل اصلی این منازعه است. اسرائیل رژیمی است که جغرافیای فلسطین را با کمک قدرتهای بزرگ اشغال کرده است و حتی به اراضی اشغال شده راضی نیست بلکه در قالبهای مختلف از جمله شهرکسازی بر میزان اراضی اشغالی میافزاید به نحوی که امروز کمتر از 15 درصد جغرافیای فلسطین در اختیار این کشور قرار دارد. در مقابل این استراتژی جغرافیایی اسرائیل، فلسطینیها بر بازپس گیری جغرافیای خود تاکید دارند و اسرائیل را رژیمی اشغالگر میدانند. این وضعیت، عامل مهمی برای تداوم منازعه فلسطین- اسرائیل است.
موضوع بحران، هویت است
عامل مهم دیگر که موضوع بحران است، دعوا بر سر هویت است. رژیم صهیونیستی صرفاً به اشغال جغرافیای فلسطین راضی نیست بلکه دال مرکزی تلاشهای آن، گرفتن هویت فلسطینیها از آنها است. بیتالمقدس و مسجد الاقصی سمبل و دال مرکزی هویت مذهبی و تاریخی فلسطینیها است. دو انتفاضه فلسطین علیه اسرائیل و همچنین عامل اغلب درگیریها از جمله درگیریهای یک ماه اخیر به موضوع بیتالمقدس باز میگردد. اسرائیل یهودیسازی بیتالمقدس را با حمایت قدرتهای جهانی پیگیری میکند. اوج این حمایت را دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا انجام داد که قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام و سفارت واشنگتن را از تل آویو به قدس منتقل کرد. طبیعی است زمانی که موضوع دعوا، گرفتن هویت یک کشور آن هم هویت همزمان تاریخی و مذهبی باشد، نمیتوان انتظار داشت منازعه روند نزولی طی کند.
نقش و اراده قدرتهای بزرگ
عامل سوم، اراده و نقش قدرتهای بزرگ است. مایکل برچر در کتاب خود عنوان میکند در صورتی که قدرتهای بزرگ ارادهای برای پایان دادن به بحرانها داشته باشند، احتمال موفقیت در خاتمه دادن به بحران وجود دارد. در منازعه فلسطین - اسرائیل، اراده قدرتهای بزرگ و به خصوص آمریکا پایان دادن به بحران است، اما این پایان کاملاً یکجانبه در جهت منافع اسرائیل در نظر گرفته میشود. آمریکا و برخی قدرتهای اروپایی، حامی اصلی منافع اسرائیل در نظام جهانی هستند به نحوی که حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد یا نمیتواند جنایتهای اسرائیل را محکوم کند و یا اینکه اگر قطعنامهای نظیر 2334 در شورای امنیت با رای ممتنع آمریکا تصویب میشود، باز هم با حمایت واشنگتن از سوی اسرائیل نادیده گرفته میشود. این سیاست قدرتهای بزرگ عامل مهمی در طولانی شدن منازعه فلسطین - اسرائیل است.
ملتهای منطقه، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند
عامل چهارم، این است که اگرچه اسرائیل درصدد سازش با حکومتها در منطقه غرب آسیا برآمد، اما ملتهای منطقه هرگز اسرائیل را به عنوان یک موجودیت مشروع به رسمیت نشناختهاند. «مهدی شکیبایی»، کارشناس ارشد مسایل فلسطین در این خصوص میگوید: «این رژیم جعلی وارد رابطه با کشورها شد، اما هیچوقت نتوانست قلب ملتها را تسخیر کند.» این دولت فلسطین نیست که در منازعه با اسرائیل به سر میبرد بلکه این مردم و گروههای مقاومت فلسطینی هستند که با هدف دفاع از جغرافیا و هویت خود، تقابل با اسرائیل را در پیش گرفته و راه مقاومت را در مقابل اشغالگری برگزیدند و این مسیر مورد حمایت ملتهای منطقه نیز قرار دارد. حضور ملتها در مراسم روز قدس، نشانهای از حمایت آنها از مقاومت در مقابل اسرائیل است. // 114
نویسنده: سید رضی عمادی
بیشتر بخوانید:
شاخصههای متمایز قدس 2021 در مقایسه با سالهای گذشته