محیط بین الملل به شدت تحت سیطره آمریکا، متحدان اروپایی آن و برخی نهادهای و سازمان های بین المللی که دولت آمریکا در آنها کنترلی بیش از حد معمول اعمال میکند، نه تنها فضایی چندان جهت بازیگری متعارف منطقه ای و بین المللی برای ایران اختصاص نداد، بلکه رویه خصومت آمیز را نسبت به ایران تداوم بخشید.
با انتخاب «محمود احمدی نژاد» به عنوان رئیس جمهوری جدید ایران، وی در اصول سیاست خارجی ایران تغییرهای محسوسی ایجاد کرد. احمدی نژاد چه به عنوان نامزد ریاست جمهوری و چه در مقام رئیس جمهوری، تصریح و تأکید میکرد که درصدد احیای اصول، آرمانها و ارزش های سال های نخستین انقلاب در عرصه سیاست خارجی و داخلی است.
احمدی نژاد ضمن توجه به سه اصل عزت، حکمت و مصلحت، اولویت را به اصل عزت در سیاست خارجی داد.
یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی احمدی نژاد، تأکید بر احیای عدالت و معنویت در تحولات جهان بود. احمدی نژاد در جریان مبارزه های انتخاباتی سال 2005 شعار اصلی خود در عرصه سیاست خارجی را عدالت محوری و عدالت گستری عنوان کرد.
پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نیز احمدی نژاد عدالت محوری را «دال مرکزی» سیاست خارجی خود قرار داد.
«منوچهر متکی» وزیر خارجه وقت گفت: "سیاست خارجی دولت نهم، تقویت گفتمان مبتنی بر عدالت محوری، پذیرش حق برابر کشورها در نقش آفرینی آنها در ایجاد نظام نوین و عدالت محور جهانی است."
نفی نظام سلطه و تأکید بر نظام بین الملل عاری از سلطه قدرت های بزرگ و نفی تجاوزگری ها و جنایت ها و ظلم های قدرت های بزرگ ناشی از اهتمام دولت های نهم و دهم به عدالت محوری در عرصه سیاست خارجی بود.
مهرورزی، نگاه به شرق و جنوب
اصل مهرورزی یکی از اصول اساسی سیاست خارجی دولت های نهم و دهم بود. احمدی نژاد بر این باور بود که: "بر اساس اعتقادات اسلامی، ما همه بشریت را دوست داریم، ما فکر می کنیم که همه انسان ها باید همدیگر رو دوست داشته باشند تا دنیا بتواند روی صلح و دوستی را ببیند."
در همین حال، دولت احمدی نژاد سیاست خارجی نگاه به شرق را برگزید و توسعه روابط با کشورهای شرقی به خصوص روسیه و چین را در دستور کار قرار داد. در دولت های قبلی ایران بیش از همه نگاه به غرب حاکم بود، اما دولت احمدی نژاد بر این باور بود که با اتخاذ نگاه به شرق، میان شرق و غرب توازن ایجاد می شود.
همچنین دولت احمدی نژاد سیاست خارجی نگاه به جنوب را اتخاذ کرد و روابط با کشورهای جنوب را توسعه داد. سیاست نگاه به جنوب در راستای مقابله با سلطه گری شمال اتخاذ شد. منظور از کشورهای جنوب کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین بود.
احمدی نژاد بر این باور بود که سیاست خارجی باید به پیشرفت همه جانبه کشور منتهی شود. احمدی نژاد در خصوص پیشرفت همه جانبه کشور در عرصه سیاست خارجی می گوید: "در بخش مدیریت سیاست خارجی فقط به ظواهر اکتفا نکنیم، دائماً برویم ملاقات کنیم، بگوئیم و بخندیم، حرف های کلیشه ای بزنند و بزنیم. باید منجر به نتیجه شود یعنی عملی اتفاق بیفتد."
سیاست خارجی تهاجمی در قبال غرب و اسرائیل
دولت های نهم و دهم بر این باور بودند که به جای اینکه در زمین خودی بازی دفاعی کنیم باید در زمین حریف بازی کرد، زیرا بازی دفاعی در بهترین حالت سبب می شود گل نخوریم اما بازی در زمین حریف می تواند سبب گل زدن هم شود.
این رویکرد در موضوع هسته ای و همچنین در موضوع رژیم صهیونیستی به کار گرفته شد. احمدی نژاد مسئله هولوکاست را انکار کرد.
«امیر محمد حاجی یوسفی» استاد دانشگاه عنوان می کند:
"تجربه دولت اصلاحات در تعامل با غرب مثبت نبود و ایران به ویژه در مذاکرات هسته ای جز عقب نشینی کار دیگری نکرد و امتیازی نیز کسب نکرده بود. در واقع احمدی نژاد سیاست تعاملی - تقابلی را در پیش گرفت. سیاست تعاملی در رابطه با کشورهای همسایه و کشورهای شرق و جنوب، سیاست تقابلی را می توان در مواردی نظیر برگزاری کنفرانس هولوکاست و توصیف قطار بی ترمز سیاست انرژی هسته ای ایران عنوان کرد."
محمود احمدی نژاد در سیاست هسته ای، ایران اعلام کرد که ضمن ادامه همکاری با آژانس در مورد تعلیق و توقف غنی سازی به هیچ وجه مذاکره نخواهد کرد.
در همین راستا، ظرفیت غنی سازی ایران به 20 درصد، تعداد سانتریفیوژها به 19 هزار دستگاه افزایش یافت و دانش هسته ای جمهوری اسلامی ایران نیز به نحو چشمگیری افزایش یافت.
توسعه صنعت هسته ای و ادعای قدرت های غربی به خصوص آمریکا درباره حقوق بشر، توانمندی موشکی و سیاست های منطقه ای سبب تصویب 7 قطعنامه شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران در زمان دولت احمدی نژاد و شدت گرفتن تقابل غرب با جمهوری اسلامی ایران شد.
در واقع، در زمان احمدی نژاد روابط ایران با غرب به وخیم ترین شرایط رسید و حتی برخی تحلیلگران و مقام های داخلی و خارجی معتقد بودند که دو کشور تا آستانه جنگ پیش رفته بودند.
روابط ایران با شورای همکاری خلیج فارس
با انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران، کشورهای حاشیه خلیج فارس گمان می کردند که سیاست خارجی ایران در خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تغییر یافته است اما با سفرهای احمدی نژاد و اعضای دستگاه دیپلماسی وی به کشورهای عضو شورا از جمله عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات، این کشورها اطمینان یافته اند که سیاست ایران بیشتر به سمت ایجاد روابط دوستانه با کشورهای منطقه پیش می رود.
در همین راستا، احمدی نژاد در دسامبر 2007 به همراه هیاتی برای نخستین بار پس از 27 سال از عمر شورای همکاری خلیج فارس، در نشست دوحه به عنوان عضو ناظر شرکت کرد.
«امیر محمد حاجی یوسفی» در این خصوص عنوان می کند:
"سیاست خارجی احمدی نژاد حداقل در دور اول ریاست جمهوری وی بیشتر در جهت جو اعتماد در منطقه به خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود."
با وجود این اعضای شورای همکاری خلیج فارس، همچنان در زمینه جزایر سه گانه مواضع قبلی خود را تکرار و در موضوع هسته ای نیز ایران را به تلاش برای به دست آوردن بمب هستهای متهم میکردند و مدعی بودند که اقدامهای ایران در این زمینه باعث نظامی شدن منطقه میشود.
وقوع بیداری اسلامی در جهان عرب در سال 2011 این رقابت منفی را میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس تشدید کرد، زیرا بیداری اسلامی به صحنه مواجهه محور مقاومت به رهبری ایران با محور محافظه کاری و سازش به رهبری عربستان تبدیل شد.
جمهوری اسلامی ایران بر حق تعیین سرنوشت مردم در کشورهای عربی تأکید می کرد، اما اعضای شورای همکاری خلیج فارس به استثناء قطر خواستار بقای نظام پادشاهی در جهان عرب بوده اند.
نویسنده: سید رضی عمادی
تهیه شده در «گروه ایران» اداره کل خبر و تفسیر برونمرزی
116/120