ایران تا قبل از پیروزی انقلاب با توجه به داشتن منابع بزرگ اقتصادی، اهمیت ژئوپلتیکی و امنیتی، از نگاه قدرتهای بزرگ به عنوان یک پایگاه اعمال نفوذ در جهت سلطه برملت های منطقه تلقی میشد و از این زاویه در مناسبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی نظام بینالمللی مورد توجه واقع شده بود.
"فیل ویلایتو" از رهبران ضدجنگ در آمریکا و سردبیر نشریه "ویرجینیا دیفندر" Virginia Defender در بیان ریشه خصومتورزی مستمر و بیوقفه دولتهای مختلف آمریکا با ملت و نظام مقدس اسلامی ایران می گوید:
"انقلاب سال 1357 ایران چهره منطقه را تغییر داد. ایران تحت حکومت محمدرضاشاه پهلوی که دستنشانده آمریکا بود، به منظور کسب امتیازات اقتصادی و ژئوپلیتیک به استثمار غرب در آمده بود. منابع نفتی این کشور را شرکتهای خارجی استخراج و استثمار میکردند. از سفارت آمریکا در تهران به عنوان یک پایگاه برای انجام عملیاتهای جاسوسی استفاده میشد. افراد با ایمانی که از هنجارهای سنتی و فرهنگ پیروی میکردند، با تبعیض و تمسخر روبرو میشدند. در سراسر منطقه، آمریکا با مخالفت عمومی روبرو بود، اما همانطور که جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، گفته بود، به ایران به عنوان «جزیرهای آرام در دریایی متلاطم» نگاه میشد؛ کارتر این جمله را در 31 دسامبر سال 1977 میلادی بیان کرد.
سیزده ماه بعد شاه در تکاپوی فرار و نجات جانش بود و جهان نیز از پایه و اساس در حال تغییر و تحول. ایران یک بار دیگر ملتی مستقل شد که بر منابعش مسلط بود و آزاد بود تا چشم انداز خود برای داشتن جامعهای عادل را دنبال کند. به همین ترتیب، ایران چراغ امید و هدایت مردم ستمدیده در سرتاسر جهان شد و همچنان نیز هست."
با پیروزی انقلاب اسلامی، در واقع نظام سیاسی مستقلی در جهان دو قطبی پدید آمد که با استکبار جهانی سازگاری نداشت و به مبارزه با آن پرداخت. رشد چنین اندیشه ای در غرب آسیا که به لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی بسیار اهمیت دارد، موجب گردید که نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه با انقلاب اسلامی برخیزد.
تلاش دشمنان برای براندازی جمهوری اسلامی ایران
به همین دلیل با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به عرصه آمدن مبانی هویتساز ایران به ویژه گفتمان اسلامگرایی، مناقشه بزرگ غرب در حوزههای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی علیه ایران آغاز شد و این مناقشه و خصومت ورزی همچنان ادامه دارد.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در همین راستا کلید خورد اما این توطئه به ثمر نرسید. با شکست این توطئه و بی اثر شدن ترفند استکبار در حوزههای نظامی، فشارها علیه ایران وارد عرصههای دیگری ازجمله جنگ اقتصادی و ایجاد فتنه های داخلی و اقدامات براندازانه با حمایت از گروه های تروریستی شد.
در این روند یکی از اهداف استراتژیک دشمن تهی سازی انقلاب از ارزش های بنیادی ومنزوی کردن ایران در عرصه روابط منطقه ای و بین المللی بوده است.
از اینرو یکی از نکات راهبردی در گام دوم انقلاب تاکید بر حفظ و تقویت عزت و هویت و استقلال در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است. از افتخارات و نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی ایران این است که با وجود گذشت چهار دهه، همچنان با هویتی شناخته میشود که از بدو تأسیس برای خود تعریف کرده است.
یکی از این هویت ها استقلال از قدرتهای سلطه گر جهانی، اعتلای عزت و امنیت و اقتدار ملی است. مهمترین اثر این هویت سازی در عرصه سیاست خارجی، نفی سلطه بیگانگان، مبارزه با سلطهگری و عملگرایی در سیاست خارجی به منظور جلوگیری از نفوذ بیگانگان در سیاست داخلی و عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور است.
اصول 152 تا 154 قانون اساسی بر این اساس تدوین شده است. بر همین مبنا؛ اصل 145 و 146 استقرار پایگاه نظامی در خاک ایران، استخدام مستشاران خارجی در دستگاه انتظامی و نظامی را نفی میکند.
در واقع قطع وابستگی به بیگانگان و ایستادگی در مقابل استکبار و ظلم، اقتدار و ویژگی خاصی به جمهوری اسلامی داده است.
تببین دستاوردهای گام نخست انقلاب از سوی رهبر معظم انقلاب
آنگونه که رهبر معظم انقلاب در تببین دستاوردهای گام نخست انقلاب تبیین کرده اند: رهایی از شر حکومت استبدادی و سلطنتی موروثی؛ ایستادگی در مقابل همه توطئه های 40 سال اخیر؛ افزایش اعتبار و احترام ایران در منطقه و جهان؛ رفع تحقیرشدگی تاریخی و حفظ عزّت ملی در برابر سیاست توسعهطلبی و انحصارطلبی آمریکا از سرفصل های دستاوردهای چهار دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی است.
نظام جمهوری اسلامی با این پشتوانه بزرگ، گام دوم را در چهل سال دوم انقلاب برداشته و مصمم است که با حفظ هویت ملی بر چالش ها و موانع احتمالی غلبه یابد. از جنبه قدرت بازدارندگی که یکی از الزامات برای برداشتن گام دوم در برابر تهدیدهاست؛ باید گفت که امروز مقاومت انقلاب در برابر نظام سلطه با وجود ترور، جنگ، کودتا، تبلیغات، تحریم ها و فشارها در بالاترین سطح قرار دارد.
این موقعیت ممتاز را می توان در سه زمینه کلیدی یعنی: نقش آفرینی ایران در غرب آسیا و شمال آفریقا، اثرگذاری در مسائل عمده منطقه و اهتزاز پرچم عزّت و اقتدار ملّت ایران در منطقه مورد توجه قرار داد.
از اینروست که بیانیه رهبر معظم انقلاب درباره «گام دوم انقلاب» بر استفاده از همه ظرفیت های کشور، بویژه استعدادهای جوان تاکید دارد.
ایشان در سخنانشان خطاب به عموم ملت ایران و بویژه جوانان گفتند: "... آنچه در گام دوّم انقلاب باید اتّفاق بیفتد: اوّلاً شناختن و جدّی گرفتن داشتههای خود [است]؛ داشتههای خودمان را بایستی بشناسیم و آنها را جدّی بگیریم؛ مزیّتهای خود، ظرفیّتهای خود، مزیّتهای کشور، ظرفیّتهای کشور، اینها را باید بشناسیم، جدّی بگیریم اینها را، اینها را به کار بگیریم و از اینها استفاده کنیم؛ کشور خیلی ظرفیّت وسیعی دارد؛
ثانیاً، آفتها را بشناسیم، فسادها را بشناسیم، راههای رخنهی دشمن را بشناسیم و در مقابل آنها به طور جدّی ایستادگی کنیم."
انقلاب اسلامی در واقع از روحیه تسلیم ناپذیری امام خمینی (ره) در مقابل نظام های سلطه نشات گرفت و علت اصلی همه دشمنی های قدرت های استکباری با این انقلاب را می بایست درهمین نکته دید.
امروز جبهه بزرگی از دشمنان خبیث در مقابل نظام اسلامی قرار دارند که هدف همه آنها نابودی یا از درونتهیکردن جمهوری اسلامی است. همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بند شش پیام "گام دوم انقلاب" بیان فرمودند: "منطقه و جهان با روح جدیدی از "تحرک نهضت بیداری اسلامی" مواجه است و این موج جدید محصول دو چیز است؛ یکی موفقیت شگفتانگیز مقاومت در برابر قدرتهای غرب و نیروهای بهظاهر مسلمان وابسته به آنان و دیگری "زمینگیر شدن" آمریکا و "همکاران خائن آنان در منطقه."
در نگاه رهبر معظم انقلاب، نظام اسلامی "اینک وارد دومین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است." و "نکتهی مهمّی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است."
نویسنده: جمشید امین زاده
تهیه شده در «گروه ایران و خاورمیانه» اداره کل خبر و تفسیر برونمرزی
116/117