میرجلال‌الدین کزازی*- آیین یلدا از کهن‌ترین آیین‌ها و جشن‌های ایرانی است. نامی که بر این جشن نهاده شده، یلدا، واژه آرامی به معنی زادن است که با واژه‌هایی مانند ولادت و تولد در زبان تازی هم ریشه است.

این جشن را از آن روی بدان نامیده‌اند که جشن زادن مهر بوده است.

مهر نامی دگر برای خورشید است و هم نام دین‌آوری است که در ایران اشکانی سر برآورد و آیینی نو را بنیاد نهاد که این آیین نه در ایران، که در قلمرو جهانشاهی روم گسترش یافت. به‌گونه‌ای که تا پادشاهان روم هم به این آیین گرویدند.

هنگامی که آیین ترسایی در روم گسترش یافت، یکی از پادشاهان روم به نام یولیانیوس دیگر بار به آیین مهر بازگشت. از این روی پدران کلیسا او را آپوستاتا نامیدند که به معنی دین باخته یا مرتد است.

آیین مهر یا مهرپرستی یا میترائیسم با گرامیداشت خورشید پیوندی ژرف داشته است. یادگار و بازتاب این نمود مهر هنوز در زبان پارسی برجاست و اندک اندک مهر باستانی با خورشید درآمیخت و در باورشناسی مهری، خورشید، ستارگان و آسمان کارکردی بنیادین دارند.

ما هنوز نمادهای خورشیدی را بر خوان آیینی شب یلدا می‌بینیم که یکی از بنیادی‌ترین این نمادها، انار است که در رنگ و ریخت یادآور خورشید است.

ایرانیان می‌کوشند، این شب را با دمیدن خورشید به شیوه‌های گوناگون زنده بدارند که نشستن بر خوان شب یلدا، یکی از این آیین‌هاست.

در این شب، ایرانیان خوانی آیینی می‌گستردند و هنوز نیز می‌گسترند تا بر گرد آن بنشینند و این شب را تا دمیدن خورشید زنده بدارند و به روز برسانند.

این جشن، جشنی مردمی بوده است و مانند دیگر جشن‌های ایرانی همچون نوروز، سده و مهرگان، جشنی دولتی و حکومتی شمرده نمی‌شده است.

آنچه از شب یلدا در سخن پارسی بازتابی گسترده یافته، کارکردی زیبایی‌شناختی است. از آنجا که این شب درازترین شب سال است و در پی آن تیره‌ترین شب، نماد بلندی و تیرگی شده است.

سخنوران غزل‌سرای ایرانی، زلف یار را که هم بلند است و هم تیره به این شب مانند کرده‌اند. یا هر جا که سخن از درازی و تیرگی است یادی هم از شب یلدا رفته است زیرا این شب کمابیش نمادی شده است از این دو ویژگی.

 

*استاد دانشگاه

روزنامه جام جم