فرهنگ و معارف- اسم شریف «حفیظ» از واژه «حفظ» گرفته شده است.
برای «حفظ» معانى متفاوتى وجود دارد، مثلاً هنگامی که گفته مى شود: مال را حفظ کرد یعنى مال را نگهداری کرد، امانت را حفظ کرد. اگر گفته شود؛ راز را حفظ کرد یعنی راز را پنهان کرد. هنگامیکه می گویند فلان کس را حفظ کرد، یعنى مراقب او بود. در مورد حفظ کتاب و یا مطلب نیز به معنی به ذهن سپردن است. اما هنگامى که این واژه در مورد خداوند به کار مى رود به این معناست که خداوند تمامى موجودات مادى و معنوى، اعم از آسمان و زمین را تحت حفاظت و مراقبت خود دارد و این حفاظت، دائمی و مداوم است.
هر موجودی از اولین مرحله شکل گیری و تولد تا مراحل مختلف رشد و نمو ، برای بقای خود در برابر صدها حادثه ی طبیعی و غیر طبیعی به اسم حفیظ خداوند نیازمند است. اسم حفیظ ، دانه را از گزند آفت ها و دیگر موجودات موذی حفظ می کند.
هر قطره بارانی که از آسمان به سوی زمین می چکد، از آن حفاظت می شود تا به سلامت در مکان مورد نظر جا بگیرد و لذا در روایت آمده است: «قطره ای باران به زمین نمی بارد مگر آن که فرشته ی محافظش آن را تا محل استقرار آن در زمین همراهی می کند».
در مورد انسان نیز به همین منوال است. گروهی از فرشتگان که به آنان «ملائکه حَفظِه» گفته می شود، از سوی خداوند مأمورند تا انسان را از مهلکه ها، بلاها، حوادث، خطرات و تهدیدها حفظ کنند تا به حیات دنیوی خود ادامه دهند.
یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً
وجود این فرشتگان را در کنار کودکان نوپا، بهتر می توان حس کرد. آیا تا بحال به این فکر افتاده اید که چگونه کودکی که تازه راه افتاده و شیطنت و جنب و جوش دارد و پدر و مادر او نیز به دلیل مشغله های گوناگون نوعاً از وی غافل اند، حفظ می شود؟ یا افرادی که به دلائل مختلفی همچون وضعیت شغلی، در مکان هایی زندگی می کنند که مملو از حیوانات موذی و خطرناکی مانند مار و عقرب است، ولی در عین حال کمترین آسیبی از این ناحیه نمی بینند! حال با معرفت و آگاهی از اسم حفیظ در می یابیم فرشتگانی که مظهر اسم «حفیظ» خداوند هستند، آنها را از این خطرات حفظ می کنند.
آیه 61 سوره انعام به خوبی بیانگر این حقیقت است که فرشتگان حفظ کننده، به دستور و مشیت الهی نگهبان انسان از تهدیدات حیات دنیوی اند تا زمانی که هنگام مرگ آنان فرا رسد که در آن وقت مأموریت « ملائکه حفظه» به پایان می رسد:« وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ: او بر بندگان خود تسلّط کامل دارد و فرشتگانی را به نگهبانی بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد (در این موقع ) فرشتگان ما جانش را می ستانند، در حالی که در انجام ماموریت خود، هرگز کوتاهی نمی کنند».
شبیه همین معناى در آیه 11 سوره رعد آمده، آنجا که مى فرماید: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ: براى هر کس، مأمورانى است که پی درپی، از پیش رو و از پشت سر او را از فرمان خدا (حوادث غیر حتمى) حفظ مى کنند.»
جالب این که در نهج البلاغه مى خوانیم که امیرمؤمنان على(ع) فرمود: « لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَائِکَةٌ حَفَظَةٌ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَنْ یَتَرَدَّى فِی بِئْرٍ أَوْ یَقَعَ عَلَیْهِ حَائِطٌ أَوْ یُصِیبَهُ سُوءٌ فَإِذَا حَانَ أَجَلُهُ خَلَّوْا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَا یُصِیبُه: هیچ انسانی نیست مگر اینکه با او فرشتگانی هستند که او را حفظ می کنند از اینکه در چاهی بیفتد یا دیواری بر روی او خراب شود یا بدی به او برسد ؛ پس وقتی مرگ او برسد او را به دست حوادث می دهند».
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ
هنگامیکه خداوند تورات را بر حضرت موسی (ع) نازل کرد حفظ و نگهداری آن را به امت آن حضرت سپرد. در آیه 44 سوره مائده آمده است:« وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللَّهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ : علمای ربّانی و دانشمندان ( تورات شناس ) بدان جهت که از آنها حفظ کتاب خدا خواسته شده بود و بر ( بقا و مصونیت ) آن گواه بودند».
اما این کتاب مقدس به مرور زمان تحریف شد و تغییر کرد.
در زمان پیامبر خاتم (ص) خداوند قرآن را که نازل فرمود، حفظ آن را نیز خود به عهده گرفت و در آیه 9سوره حجر فرمود:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ: همانا ما ذکر (قرآن) را فرو فرستادیم و به یقین آن را حفظ خواهیم نمود». این آیه به صراحت دلالت دارد که خداوند، خود، کتاب آسمانی قرآن را از هر گونه تغییر و تحریف حفظ می کند.
إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ
همانطور که گفته شد «حفیظ» به معنی «همیشه نگهبان» است.
چنین کسی به طور مداوم، مراقب و مواظب است تا هیچ ضرر و خسارتی به آنچه مورد مراقبت است، نرسد. این مراقب بودن گاهی به منظور ثبت و ضبط اعمال نیز است.
در آیه 4 سوره طارق آمده است:« إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ: سوگند به اینها که هیچ کس نیست مگر این که نگهبانی بر او گمارده شده است که اعمال نیک و بد او را ثبت می کند».
در آیه 6 سوره شوری نیز می فرماید:« وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ: کسانی که غیر خدا را ولیّ خود انتخاب کردند، خداوند بر آنها مراقب و نگهبان است ( عمل هایشان را ثبت و کیفرهایشان را اجرا خواهد نمود ) و تو هرگز بر امور آنها گمارده نیستی».
در مورد فرشتگان مراقب اعمال انسان نیز در سوره انفطار آیات 10 تا 12 آمده است :« وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ ، کِراماً کاتِبِینَ ، یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ: و به یقین نگاهبانانى بر شما گمارده شده، [فرشتگان] بزرگوارى که نویسندگان [اعمال شما] هستند، آنچه را مى کنید مى دانند».
بنابراین حافظ بودن خداوند به معنای وسیع کلمه هم از طریق علم و قدرت پروردگار و هم به وسیله ملائکه حفظه که جهت انجام این برنامه ها مأموریت مخصوص دارند، تحقق مى یابد.
إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ
کسی که در معنی اسم حفیظ تأمل کند و همت به خرج دهد، می تواند جلوه گاهی از این اسم شریف باشد. البته چنین کسی در مرحله اول نگهبان و مراقب قلب خویش است و نفسش را از تباه شدن در زشتی ها مصون می دارد، چرا که نفس امانتی است از جانب خداوند به ودیعه در نزد اوست و در هر لحظه باید آن را مراقبت کند.
کسی که بر ثبتِ اعمالش توسط نگهبانانِ حفیظ ، واقف است، همیشه مراقبِ اعمالِ خود است. از سوی دیگر از دین، نسل، جان، عقل و مال بر مبنای قوانین شریعت مُحافِظت می نماید.
تجلی این نام شریف خداوند را در حضرت یوسف (ع) می توان مشاهده کرد.
در آیه 55 سوره یوسف از جانب ایشان گفته می شود که: «قالَ اجْعَلْنِی عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ : (یوسف ) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین ( مصر ) قرار ده که من نگهبانى کاردانم».
حفیظ بودن حضرت یوسف، به معنی امانت داری و حسن رعایت و محافظت بر رزق و روزی مردم بود که ایشان بر آن گماشته شد. بعضی از عرفا در بیان تجلی اسم حفیظ می گویند: حفیظ کسی است که انسان را به توحید هدایت می کند و او را در خدمت گزاری به اشکال مختلف مصون و محفوظ می دارد، همچنین دیگران ، از دست و زبان و قدرت وی محفوظ هستند.
یا خَیرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یا کَفِی یا وَفِی یا مَنْ لُطْفُهُ خَفِی الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ:
ای بهترین خوانده شده و کریمترین امید شده، ای کفایت کننده، ای وفادار، ای آنکه لطفش پنهانی است، به لطفت به من لطف کن، و به عفونت خوشبختم نما، و به یاریات تأییدم فرما، و از ذکر کریمانهات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاریهای روزگار تا روز قیامت و برانگیختهشدن حفظم کن.
وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ:
و از دوستان اولیایت، و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم ده، و دیدارت را بر من مبارک گردان، و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزیام فرما، درحالیکه پاک از لغزشها و گفتار بیپایه و منطق تباه باشم. خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن، و از آن به من بنوشان، نوشاندنی سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم، و از ورود به آن طرد نگردم، و از آن منع نشوم، و آن را قرار ده برایم بهترین توشه، و کاملترین وعدهگاه، روزی که گواهان بپا میخیزند.
ستاره مهدی زاده
بیشتر بخوانید:
شرح اسماء الهی؛ وَ هُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ
شرح اسماء الهی؛ هو الغفور الشکور
شرح اسمای الهی؛ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
شرح اسماء الهی؛ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
شرح اسماء الهی؛ ان الله بصیر بالعباد
شرح اسماء الهی؛ تو ای خدای «حلیم»
شرح اسمای الهی؛ پروردگار «لطیف» من