در نظام تربیت اسلامى یکى از عوامل موثر در شکل گیرى شخصیت افراد، الگوپذیرى از اسوه هاى دینى است.
تاریخ اجتماعى بشر نشان داده است که در صورت عدم وجود الگو در یک جامعه انسانى، افراد در زندگى ظاهرى، عقلى و ایمانى خویش سرگردان و حیران مى مانند. جامعه اى که مى خواهد نسلى توانمند، پویا، موثر و پرصلابت تربیت کند احتیاج به الگوهاى جاویدان دارد.
امام حسین با حماسه عاشورا، الگویی از زندگی و حیات را پیش روی بشریت نهاد که سرشار از زیباییهاست و همواره برای بشریت درس آموز است. درسهای فراوانی در این حادثه عظیم وجود دارد که باید از لابهلای صفحات تاریخ بازخوانی و مرور شود. یکی از نگاهها به این تابلوی زیبا، نگاه زیباییشناسی است. حماسه عاشورا جلوهگر زیباییها و کربلا، آوردگاه انسانیت و جلوهگاه انسانهای متعالی است.
بعد اخلاقی حادثه کربلا
آنچه بیش از همه، حادثه کربلا را زیبا و سازنده جلوه مى دهد، بُعد اخلاقى و تربیتى آن است که در ضمیر انسان ها تإثیر شگفت انگیز داشته است و بسیارى از آنها را متحول و انقلابى ساخته است.
یکی از صحنه های زیباى عاشورا، نمایش مروت و ایثار می باشد. مروت و جوانمردی این است که انسان به دشمنان خود هم محبت ورزد. امام حسین(ع) وقتى مشاهده می کند دشمن تشنه است، به او آب مى دهد و اسبهایشان را سیراب می کند.
این مروت از شجاعت هم بالاتر است. امام صبح عاشورا فرمود: "ما هرگز جنگ را شروع نمى کنیم, گرچه به نفع ما باشد"
عنصر اخلاقى دیگر در این حادثه ـ وفا و ایثار است که از با شکوه ترین تجلیات عاطفى روح انسان است.
حضرت ابوالفضل(ع) بیش از هرکس دیگر تجلى گر این عطوفت و پایداری وعشق است. او با اینکه بسیار تشنه است و در میان نهر فرات قرار می گیرد، از نوشیدن آب گوارا خودداری می کند تا هرچه سریع تر آب را به امام و کودکان برساند.
عاشورا، ترسیم خط مشی عشق و جانبازی
در حقیقت عاشورا، خط مشی عشق و جانبازی را ترسیم می کند. به تعبیر امام خمینی (ره)، در روز عاشورا هرچه امام حسین (ع) به شهادت نزدیکتر می شد، سیمای او برافروخته تر می گردید. جوانان همراه امام حسین در رفتن به میدان بر یکدیگر سبقت می جستند، با آنکه همه می دانستند تا ساعاتی بعد در این نبرد به شهادت می رسند. نکته مهم این بود که آنها هدف متعالی و انجام وظیفه را انتخاب کرده بودند و با جانفشانی خود ، درخت اسلام را آبیاری نمودند.
دعا و نیایشهای امام حسین علیه السلام در روز عاشورا
یکی از زیباییهای حماسه عاشورا، دعا و نیایشهای امام حسین علیه السلام است. این دعاها به سبب فصاحت و شیوایی الفاظ، و صرفنظر از مضامین آن، زیباییو شگفتی ای است که نمیتوان از آن صرفنظر کرد.
امام سجاد علیه السلام روایت می کند؛ چون صبحگاهانِ عاشورا فرارسید، پدرم دستهای خود را بلند نموده چنین عرضه داشت: "خدایا تو در تمام غصهها و اندوهها تکیهگاه و محل اطمینان من و در هر سختی، امید من و در هر گرفتاری که رخ دهد، محل امید و ذخیره من هستی. چه بسیار از غمها ـ که دل در آن، ناتوان میشد؛ و حیله و چاره برای رفع آن کوتاه میآمد، و دوست، انسان را تنها میگذاشت، و دشمن زبان به شماتت میگشود ـ آن را به پیشگاه تو آوردم و شکایت آن را به تو کردم که از همه کسان دل با تو داشتم، و آن [غمها] را ببردی و برداشتی و مرا کفایت کردی. همه نعمتها از توست و همه خوبیها از توست و تو منتهای همه رغبتها میباشی."
نماز ظهر عاشورا، زیباترین نیایش در حماسه حسینی و عنصر زیباشناختی در این قیام است
آن هنگام که ظهر عاشورا نزدیک می شد، مردی از یاران امام به نام «ابو ثمامه صیداوی» متوجه این موضوع شد و خدمت امام حسین آمد و گفت: "یا ابا عبدالله، وقت نماز فرا رسیده است و ما دلمان می خواهد برای آخرین بار در زندگی، با شما نماز را به جماعت بخوانیم."
حضرت سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: "نماز را یاد کردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد."
سپس افزود: "از این قوم ( دشمن) بخواهید تا دست از جنگ بردارند تا ما نماز بگزاریم."
یکی از افراد دشمن با تمسخر فریاد زد که نماز شما مقبول درگاه خدا نیست.
«حبیب بن مظاهر»، یار با وفای امام با صدای بلند گفت: "اگر نماز پسر رسول خدا (ص) قبول نشود، پس، از فردی مثل تو هرگز پذیرفته نیست."
امام حسین با معنویت و روحانیتی خاص در همان میدان جنگ به نماز ایستاد و اصحاب هم به آن حضرت اقتدا کردند، در حالی که چند تن از یاران فداکار امام، خود را سپر آن حضرت ساخته بودند.
اما در حمله ناجوانمردانه ای که دشمن انجام داد، تعدادی از آنها مورد اصابت تیرهای دشمن قرار گرفتند و به شهادت رسیدند در حالی که اهمیت اقامه نماز را یادآور شده و خاطره ای از پرشکوه ترین نماز را به یادگار گذاشتند.
عاشورا روز تجلی فضایل امام حسین(ع)
چه بسا اگر عاشورا رخ نمیداد، برخی امتیازات آن حضرت پوشیده میماند.
صبر، رضا، تسلیم، توکّل، شجاعت، استقامت، عزّت نفس و آزادگی، همه در جریان قیام امام رخ نمودند. هنگامی که اصحاب و خویشان امام حسین به شهادت رسیدند، باز هم آن حضرت قوّت قلب و استقامت خود را از دست نداد.
یکی از ناظران آن صحنه میگوید: به خدا سوگند هرگز ندیده بودم کسی را که سپاه دشمن محاصرهاش کرده باشد و خویشان و یارانش کشته شده باشند و با این حال، قویدلتر از حسین باشد.
حتّی هنگامی که گلوی طفل شیرخوارش را با تیر شکافتند، فرمود: هَوَّنَ عَلیَّ ما نَزَلَ بِی اَنَّهُ بِعَینِ اللهِ. یعنی هر چه [از مصیبت] بر من فرود میآید، از آن رو که در محضر خداست، برایم آسان شده است.
در پس همه این حادثهها، دست خداوند متعال و اراده اوست که این حادثه را پیش میبرد و به مقصد میرساند.
امام حسین عهد خود را به زیباترین وجه به انجام رساند، اما به تعبیر قرآن «مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ؛ چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است (سوره توبه آیه ۱۱۱).
هرگونه زیبایی که در کار امام حسین مشاهده می شود، به فضل و لطف خدای متعال بر میگردد. دیدن زیبایی های خداوند در فصل بهار آسان است، اما در پاییز سخت است.
ضیافت و مهمانی خداوند در پس حادثه کربلا
این نصیب کسانی می شود که در مقام رضایت و بندگی هستند و میتوانند زیبایی کار خدا را در قله سختیها مشاهده کنند. چنانچه چشمان زیبابین حضرت زینب(س)، در میان آن همه جنایت و ستم، زیباییهای عشق و ایثار را دید. وقتی ابن زیاد به او گفت دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ فرمود: "ما رایت الا جمیلا" لذا، به تعبیر علمای عرفان، در پشت این بلایی که حضرت تحمل کردند، ضیافت و مهمانی خداوند است.
دشواریی که خداوند برای مؤمن رقم میزند یک روی سکهاش سختی است، و روی دیگرش رحمت و ضیافت است.خداوند عمل و اخلاص امام حسین را حرکت آفرین و در تاریخ ماندگار کرد.
ساعاتی از ظهر گذشته بود که امام (ع ) با شهادت خود زیباترین قصیده هستی را سرود.
هنگامی که حسین (ع)، نواده گرانقدر رسول خدا (ص)، بر روی خاک قرار گرفت، به یکباره زمین کربلا دگرگون شد، چهره آسمان خونین شد، طوفان به هوا برخاست، تیرگی و تاریکی سراسر منطقه را فرا گرفت.
آسمان خشمناک، زمین شرمسار، هوا تب آلود، ملائک گریان، اما لبخندی که بر لبهای حسین بود، گویای رضایت و خشنودی او از حماسه ای بود که در راه خدا آفریده بود.
امام حسین (ع) گوهر ادیان
«فردریک جمس» متفکر مسیحی در باره این حماسه عظیم می گوید:
" امام حسین(ع) آموخت که در دنیا اصول ابدى عدالت و ترحّم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و هرگاه کسى براى این صفات، مقاومت کند و بشر در راه آن پافشارى نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقى و پاپدار خواهد ماند." و اندیشمند دیگر مسیحی «آنتوان بارا» حسین را «گوهر ادیان» می خواند و می سراید :
"اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر میافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا میکردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیّت فرا میخواندیم."