ایران پرس- علیرغم ادعاهای دروغین دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا، آشفتگی سیاست خارجی وی در جامعه امریکا نمایان است.

ترامپ بلافاصله پس از پایان سفر 12 روزه آسیایی خود بار دیگر سیاستهای شگفت انگیز خود را از سر گرفت.

آیا  نخستین دور سفر ترامپ  به کشورهای حوزه اقیانوس آرام را باید رویدادی موفقیت آمیز قلمداد کرد و یا آن را جلوه ای از شکست سیاست های آمریکا تلقی نمود؟

اگرچه بر اساس موقعیتهای پیشین که از ترامپ سراغ داریم ممکن است انتظار رویکردهای گوناگونی از وی داشته باشیم اما به طرز اعجاب  آوری سفر آسیایی وی، یک رویداد استثنایی محسوب می شود زیرا ظاهرا توانسته است برای دولت ترامپ بسیار مفید واقع شود.

چه خصوصیاتی باعث بروز این همه تفاوت در عرصه سیاست های آمریکا شده است.

ترامپ در نخستین اظهارات خود درباره کیفیت سفر آسیایی خود، همه چیز را بسیار عالی و منحصر به فرد توصیف کرده بود.

سفر ترامپ به چین 

از نظر بسیاری از نزدیکان ترامپ از سفر آسیایی وی به عنوان موفقیتهای  پی در پی تعبیر می شود به ویژه آنکه آنها چنین ادعا می کنند که بهترین توافقات بین آمریکا و چین به دست آمده است.

فریب های ترامپ

از نظر بسیاری از کارشناسان سیاسی حوزه روابط بین الملل در شورای روابط خارجی آمریکا علیرغم ادعاهای فریبنده ترامپ درباره کیفیت سفر آسیایی خود، سفر مذکور نتوانست دستاوردهای بنیادینی را برای  ترامپ رقم بزند.

زیرا ظاهرا هیچ یک از رهبران  کشورهای آسیایی چندان از سیاستهای خارجی ترامپ که تنها تمایل به اعتلای آمریکا را دارد راضی و خشنود نیستند. به این ترتیب می توان گفت که تداوم سیاست ترامپ چه بسا باعث انزوای سیاسی این کشور شود. شاید چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا به مفهوم واقعی کلمه چیزی برای بازگو کردن دراین باره نداشته باشد.

بسیاری از تحلیلگران سیاسی آمریکا بر این باورند که در مواضع انتخابی ترامپ در عرصه سیاستهای خارجی همواره نشانه هایی از عدم هماهنگی و وحدت با روسیه و در حقیقت نوعی آشفتگی و اغتشاش دیده می شود.

از نظر عده ای دیگر، این مساله تنها به ترامپ و یا کابینه دولت او ختم نمی شود بلکه نشان از واقعیت تلخ تری دارد و آن مشاهده نوعی افسارگسیختی در جامعه آمریکاست و مردم آمریکا دیگر قادر نیستند به روشنی درباره مسائل جاری روز به تعمق و تفکر بپردازند چه رسد به آنکه بخواهند راههای مقابله با تبعات و دستاوردهای ناشی از قرن 21 را بیابند.

ظاهرا در این جامعه هیچ کس نمی خواهد مسؤولیت شناسایی و مقابله با بن بستهای موجود در سیاستهای آمریکا و احزاب سیاسی موجود را بر عهده بگیرد.

در نتیجه ما با گفتمان سیاسی روبرو هستیم که کم و بیش به دور از واقعیت است و پرواضح است که حتی ترامپ نیز نمی خواهد مسؤولیت این همه بحران و ویرانی و معضلات مربوطه را برعهده بگیرد، بنابراین همانند سایر ساکنان کاخ سفید، زبان به بازگو کردن موفقیتهای کاذب و دروغین خود می گشاید.

ترامپ و گرفتاری های نسل کنونی جامعه امریکا

از سوی دیگر سیاستمداران و اصحاب رسانه مصرانه بر این مساله تاکید می کنند که دلیل گرفتار شدن نسل کنونی جامعه آمریکا در این شرایط نابسامان ترامپ است.

زیرا سیاست خارجی ترامپ چیزی جز مجموعه ای از ترفندها و ظاهرسازی های نامنسجم نیست و کاملا با ماهیت ماجراجویی های وی منافات دارد.

در عین حال بنا بر اعتقاد بسیاری از تحلیلگران این مساله در مورد روسای جمهور پیشین امریکا نظیر اوباما و یا جرج بوش نیز صدق می کند. درواقع می توان گفت سفر آسیایی ترامپ اساساً چیزی جز یک نمایش سیاسی پرزرق و برق نبوده است.

روزنامه «نیویورک تایمز» در سرمقاله ای عجیب و در عین حال قابل تامل خود درباره سفر آسیایی ترامپ، وی را انسانی تبهکار معرفی می کند.

در حقیقت زمانی که ترامپ با اصولگرایان در عرصه سیاست آمریکا مواجه می شود با مشکل بزرگی روبرو است زیرا وی همواره از تمامی قوانین و اصول تعیین شده سرپیچی می کند!

مداخله امریکا در امور داخلی ملت ها ادامه دارد

از دیگر نکات قابل تامل در سفر آسیایی ترامپ  آن است که وی حتی در کنفرانس مطبوعاتی خود با رئیس جمهور چین اصول حقوق  بشر را زیر پا می گذارد.

از سوی دیگر با تمرکز بر سیاست خارجی ترامپ می توان به آسانی دریافت که وی همانند پیشینیان خود همواره مداخله در امور داخلی سایر ملتها را حق مسلم خود فرض کرده است!

این مساله بسیار مهم است زیرا منافع فراوانی از قبل فعالیت در عرصه های مختلف تجاری، رسیدگی به امرهم پیمانان استراتژیک آمریکا، فروش سلاح و سایر ادوات دیگر را نصیب آمریکا می سازد.

به این ترتیب با توجه به شرایط موجود ظاهرا مردم آمریکا قادر به درک سیاست خارجی کشورشان نخواهند بود و نیز نمی توانند به بررسی عقاید سایر کشورها و ملتها در قبال سیاست خارجی آمریکا بپردازند.

در حال حاضر اغلب مردم این کشور ظاهرا فریب داستان های غیرواقعی و ساختگی او را دراین عرصه می خورند و مسائل اساسی و مهمی نظیر حقوق  بشر و یا اصول دموکراسی تنها به عنوان مسائلی حاشیه ای در عرصه سیاست های آمریکا مطرح می شوند!

این در حالی است که اگر مردم آمریکا خواستار دستیابی به دستاوردهای به مراتب بهتر و پربارتر هستند باید ابتدا اهداف جدید تعیین و سپس بر اساس آن سیاستهای جدی آمریکا شکل گیرد.

در حقیقت در سیاستهای خارجی ترامپ هیچ گونه شواهد تاریخی از درک صحیح وی از شرایط موجود و یا نشانه هایی از کرامات انسانی و ملاحظات مربوط به حقوق بشر دیده نمی شود.

با توجه به شرایط موجود ظاهراً اکثر آمریکا عمداً موضع بی تفاوتی را در قبال سیاست های ترامپ در پیش گرفته اند موضعی که به تدریج می تواند مانع از دستیابی آنها به بینش صحیح سیاسی شود چرا که تاریکی مطلق بر همه جا مستولی شده است. 135/110

منبع: تارنمای خبری تحلیلی امریکایی «سالون» Salon

مترجم: لیلا مهریار

بیشتر بخوانید: 

اختلاف نظر بین جمهوری خواهان آمریکا بر سر سیاست خارجی ترامپ

سیاست خارجی آینده آمریکا در سایه ریاست جمهوری ترامپ

 

سفر ترامپ به چین