به گزارش ایران پرس، آن ها برای رسیدن به این هدف در سایه تفرقه و دامن زدن به اختلافات در بین کشورهای اسلامی نقشه ها و طرح های شوم خود را اجرا کرده اند.
تجزیه سرزمین های اسلامی بخشی از این جریان تاریخی علیه جهان اسلام بوده است. در دوران جنگ سرد، جهان اسلام بخش مهمی از عرصه رقابت ها و ستیزها میان قدرت های بزرگ و ابرقدرتها بود. پس از دوران جنگ سرد نیز این روند از طریق نفوذ قدرت های سلطه گر و تضعیف کشورهای اسلامی از درون ادامه یافت.
در دوران جدید سیاست های جهانی؛ آمریکا با تدوین طرح ایجاد خاورمیانه جدید؛ جنگ‌های نیابتی را براه انداخت و درصدد برآمد تا با تجزیه کشورهای اسلامی بر اساس مذهب، قومیت، ملیت و ایجاد اختلاف و نزاع‌های مذهبی و قومی، اهداف شوم خود را پیاده‌سازی کنند. این طرح با هدف تسلط برجهان اسلام وغارت ثروت کشورهای اسلامی به اجرا در آمد.
دکتر "ولایتی" مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل در این باره می گوید: "دشمنان سعی دارند با سرمایه مسلمانان، بازار اقتصادی خود را رونق دهند آنان می‌خواهند کارخانه‌های اسلحه‌سازی را تقویت و گسترش دهند و با فروش میلیاردها دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی، جنگ و برادرکشی را در بین مسلمانان ترویج کنند، با استخدام و به‌کارگیری گروهک‌های جاهل و متحجر تکفیری، خون مسلمانان مظلوم در عراق، یمن، سوریه، لبنان، افغانستان و پاکستان را بر زمین بریزند."
سیاستهای یک‌جانبه‌گرایانه، مداخله‌جویانه و ظالمانه آمریکا در حمایت و پشتیبانی از رژیم متجاوز صهیونیستی نیز در همین راستا ودر جهت تأمین و تضمین امنیت اسراییل بوده است.
این سیاست ها که با استفاده از نبود وحدت در میان کشورهای اسلامی به اجرا در آمده است، سبب آوارگی بسیاری از مسلمانان شده است. در این روند ظالمانه آسیب های جدی به امت اسلام و جغرافیای جهان اسلام وارد شده است. بخشی از این آسیب ها در مناطق حساسی همچون خلیج فارس اتفاق افتاده است.
نگاهی به رخدادهای این منطقه از گذشته های دور تا کنون نشان می دهد که حضوررقابت گونه استعمارگران در منطقه خلیج فارس در راستای طمع ورزی قدرت های جهان در مناطق استراتژیک بوده و این حضور تحمیلی مزاحمت و نا امنی های زیادی را برای کشورهای اسلامی منطقه ایجاد کرده است.
خلیج فارس به عنوان شاخه شمال غربی اقیانوس هند یکی از مناطق مهم این اقیانوس محسوب می‌شود.
این منطقه به عنوان غنی‌ترین و مهمترین منطقه قاره آسیا از نظر دارا بودن ذخایر عظیم هیدروکربورها، به لحاظ موقعیت ژئوپولتیک، استراتژیک و فرهنگی و مذهبی منطقه وهمچنین به عنوان بازاری گسترده و پر رونق از اهمیت خاصی برخورداراست.
خلیج فارس همواره جایگاه ویژه‌ای در سیاست بین‌الملل داشته است. میزان ذخایر نفت و گاز هیچ منطقه‌ای در دنیا قابل مقایسه با ذخایر این منطقه نیست. زیرا بیشترین میزان ذخایر نفتی جهان به کشورهای اسلامی و بویژه در حوزه خلیج فارس تعلق دارد.
علاوه بر نفت، این منطقه دارای ذخایر گاز طبیعی بسیاری است، به ویژه ذخایر ایران در مقایسه با سایر کشورهای منطقه و همین‌طور کشورهای دیگر در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
مطابق برخی برآوردها؛ 75 درصد ذخیره انرژی جهان، اعم از نفت و گاز، در اختیار کشورهای اسلامی است. در سایر بخش ها نیز مانند مناطق استراتژیک و راه های ارتباطی؛ برتری با جهان اسلام است. اما با وجود این فرصت ها وموقعیت های راهبردی؛ کشورهای اسلامی در معرض آسیب های جدی قرار دارند.
یکی از این عرصه ها؛ وابستگی در حوزه امنیت غذایی است که یک تهدید جدی برای کشورهای اسلامی است. ضعف در تامین نیازهای اساسی و محصولات استراتژیک می تواند به یک اهرم فشار وابزاری برای تسلط برکشورهای اسلامی تبدیل شود. به همین دلیل کاهش وابستگی در زمینه های حساس برای آینده جهان اسلام اهمیت زیادی دارد.
طبق آمار کمیساریای عالی حمایت از پناهندگان ملل متحد، بالغ بر 300 میلیون نفر از مسلمانان تحت تحریم اقتصادی شدید با حمایت سازمان ملل متحد زندگی می‌کنند که این وضعیت مرگ هزاران نفر بی‌گناه را باعث می‌شود و تاثیر ویرانگری بر وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع کشورهای درگیراین چالش دارد.
از طرفی فشار کشورهای غربی و تحریمهای اقتصادی و مالی بر کشورهای اسلامی می تواند همکاری میان کشورهای اسلامی را با چالش مواجه کند.
در حال حاضر کشورهای بزرگ صنعتی علاوه بر سهم عمده تجارت جهانی، تاثیر عمده‌ای بر سرمایه جهانی، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، انتقال تکنولوژی و سازمانهای سیاست‌گذاری بین‌المللی، مثل صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی، دارند.
سازمان ملل متحد در گزارشی در همین خصوص اعلام کرد: «کشورها و مردم فقیر تاثیر و نفوذ چندانی در سیاست‌گذاری جهانی امروز ندارند.
مهمترین و تاثیرگذارترین این کشورها گروه 7 هستند که اعضایش، از طریق حق وتو، و شورای امنیت سازمان ملل را از طریق اشغال 3 جایگاه از پنج عضو دائمی کنترل می‌کنند.»
با وجود عضویت بیش از 50 کشور مسلمان در سازمان ملل (تقریبا یک چهارم جمعیت جهان) نمایندگان آنها تاثیر چندانی بر تصمیمات جهانی ندارند.
کشورهای اسلامی، هرچند از بعضی جهات استقلال ملی، منابع و ثروت در خود اتکایی به سر می‌برند، اما از جهاتی دیگر، از جمله در تامین امنیت دفاعی نیزوابسته هستند.
در 3 دهه گذشته، هزینه‌های نظامی جهان عرب به تنهایی به 18هزار میلیارد دلار می‌رسد. این درشرایطی است جهان اسلام ازعناصر مهم قدرت برخوردار است. قدرت در اسلام منوط به وحدت و اصول اساسی اسلام است.
اسلام با تعلیمات مبنی بر جست و‌جوی علم و ترک تعصبات قومی، مذهبی و اعلام همزیستی با اهل کتاب، زنجیرهایی را که به تعبیر قرآن به دست و پا و گردن مردم جهان آن روز بسته شده بود، پاره کرد و زمینه رشد یک تمدن عظیم و وسیع را فراهم آورد.
مهمترین عناصر اقتدار واقعی اشتراک‌های فراوان دینی وهمدلی حول محور دستورات قرانی است که از امتیازات مهم جهان اسلام است. از این ظرفیت عظیم می توان در جهت اعتلا و پیشرفت و آسایش امت اسلام و تقویت جایگاه جهان اسلام در عرصه بین المللی بهره برد و عزت و اقتدار واقعی جهان اسلام را احیا کرد.
اما تا زمانی که کشورهای مسلمان از طریق بازسازی و نوسازی سیاستهای داخلی و خارجی منابع خود را تقویت نکنند؛ نمی توانند از فرصتهای بین المللی برای دفاع از حقوق خود استفاده کنند. با توجه به شرایط منطقه‌ای و بین المللی؛ جهان اسلام نیازی فوری به تاسیس سازمانهای منطقه‌ای برای افزایش رقابت و هدایت صحیح سرمایه‌های سرگردان دارد.
در این میان، بسیج عواملی چون کار، سرمایه واستفاده از پول ملی در مبادلات کالا جای وابستگی به دلار و ارزهای دیگر از بخشهای مهم مورد نیاز اقتصاد در مبادلات کشورهای اسلامی است.
از نگاه "امیل دورکیم" جامعه‌شناس برجسته‌ی فرانسوی، آنچه جامعه را سر پا نگه می‌دارد، احساس «همبستگی» میان اعضای آن است. دورکیم بر این باور است که «هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمانهای جمعی را به علامت حفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش بگذارد؛ زیرا اینها هستند که عناصر سازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل می دهند.» "
دکتر "محمد حسین مختاری" رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و استاد سطوح عالی حوزه و دانشگاه در همایش بین المللی «اسلام و ارزش های متعالی» با اشاره به این که یکی از ابعاد اساسی «وحدت»، بعد راهبردی و راهکاری آن است؛ می گوید:
"طرح این مهم، امروز و در فضای موجود جهان اسلام اهمیت دو چندان دارد؛ چرا که جهان اسلام امروز همچنان پرالتهاب و تنش زاست و مطمع نظر استکبار جهانی و مورد خشم او قرار دارد.
لذا ضرورت بهره گیری از استراتژی تقریب و انسجام به عنوان یکی از اصول مهم تعامل میان مذهبی در مقابله با تفرقه و تجزیه، به شدت احساس می شود."
نویسنده: مهرداد هاشمی
تهیه شده در «گروه ایران و خاورمیانه» اداره کل خبر و تفسیر برون‌مرزی
138/118
