فرهنگ و معارف- سمیع در اصطلاح به معنی شنونده است، اما گاهی نیز برای اطاعت و فهم به کار میرود. در آیه 179سوره اعراف در شرح حال دوزخیان آمده است: « ... لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها ...: آنها گوش هایی دارند که با آن نمى شنوند».
در اینجا معنی آیه این نیست که گوششان صداها را نمی شنود، بلکه مراد این است که آنان آنچه را می شنوند به تصور خود نمی آورند و در مورد آن به تفکر نمی پردازند تا از آن سودی به چنگ آورند و چون هیچ فایده ای از این شنیدن عایدشان نمی شود، گویی نشنیده اند. خداوند در آیه 44 سوره فرقان می فرماید: «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا: آیا گمان می بری که بیشتر آنان، می شنوند یا می فهمند؟ ایشان همچون چهارپایان هستند و بلکه گمراه تر».
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ
خداوند سمیع است اما این شنونده بودن او هیچ شباهتی به شنونده بودن مخلوقاتش ندارد.
او همه صداها را از هر مکانی منتشر شوند، می شنود. خدای سمیع به الفاظ، کلمات، معانی آنها، حروف و مخارج آن و هر صفتی که دارند چه به صورت پنهانی بیان شوند یا آشکار، شدید و بلند باشند یا ضعیف و خفیف ، به همه ی آنها احاطه دارد.
این شنیدن خداوند فقط مختص به آن کلامی نیست که از میان دو لب خارج می شود یا زبان به آن تحرک می پذیرد، بلکه هر آنچه در ضمایر پنهان است و هر آنچه را که نجوا کنند، حتی هرآنچه به ذهنی خطور نماید، همه را خداوند می داند.
در آیه 7سوره طه آمده است: وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى: اگر سخن را آشکارا بگویی ( و یا مخفی کنی ) او پنهان و حتی پنهان تر (از آن) را می داند. (پنهان گفتگوی نهانی است، و پنهان تر تصور قلبی یا آنچه به قلب هم نیاید).
خداوند صدای هر تکانی را که بشر توان شنیدنش را دارد و هر آنچه را بشر از فهم و شنیدنش ناتوان است، همه را می شنود. این شنوایی در مخلوقات نیازمند وسایلی از جمله هوا می باشد، زیرا اگر هوا نباشد صدا شنیده نمی شود هر چند گوینده در فاصله بسیار نزدیک به شنونده باشد.
اما خداوند سمیع بدون هیچ واسطه و کمک وسیله ای کلام را می شنود.
انسان نمی تواند در یک لحظه کلام چند نفر را همراه با تدبر و فهم دریافت کند؛ زیرا وقتی که به تدبر درباری کلام یکی از ایشان مشغول می شود از فهم و تدبر در مورد کلام دیگری باز می ماند؛ اما خداوند سبحان صدای هر آنچه را که در آسمانها و زمین هستند از انسان و جن و ملائکه و حیوان و پرنده، همه را می شنود و می فهمد و بر همه آنها علم دارد و هیچ کلامی را فراموش نمی کند.
در آیه 7 سوره مجادله خداوند بر این مساله تاکید کرده و می فرماید:
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۖ مَا یَکُونُ مِنْ نَجْوَىٰ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَیٰ مِنْ ذَٰلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا ۖ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ:
آیا ندیدی که خدا بر آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه است؟ هیچ رازی سه کس با هم نگویند جز آنکه خدا چهارم آنها و نه پنج کس جز آنکه خدا ششم آنها باشد و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز آنکه هر کجا باشند او با آنهاست ، سپس روز قیامت همه را به (نتیجه نیک و بد) اعمالشان آگاه خواهد ساخت که خدا به کلیه امور عالم داناست».
سَمِعَ اللّه ُلِمَنْ حَمِدَهُ
اسم سمیع گاهی به معنی قبول، اجابت و پذیرفتن است.
گاهی اوقات گفته می شود فلان شخص حرف ما را نشنیده است، نه این که متوجه نشده است، بلکه به آن ترتیب اثر نداده است.
اینکه گفته می شود: خدا « سمیع الدعاء: شنونده دعاست؛ یعنی گوش به حرف دعا کننده داده و به آن ترتیب اثر می دهد.
همچنین وقتی نمازگزار در قیام پس از رکوع می گوید: «سَمِعَ اللّه ُلِمَنْ حَمِدَهُ: خداوند حمد و ستایش کسی که او را می ستاید، می شنود»، به معنای آنست که خداوند حمد و سپاس نمازگزار مومن خود را می پذیرد. حکایت شده که مردی هنگام طواف کعبه، خداوند را مخاطب قرار داد و گفت: « پروردگارا! همچنان که می بینی من شخصی فقیرم، ای کسی که می بینی و من نمی بینم، مرا دریاب»!
هنوز طواف او به پایان نرسیده بود که به او خبر دادند که وارث مال یکی از خویشاوندانش گشته که مال فراوانی را برای او به جای گذاشته است. یکی از حاضران گفت: تاکنون ندیده بودم که به این سرعت دعایی اجابت شود.
مرد دعاکننده گفت:« مگر نمی بینی که من کسی را به فریاد طلبیدم که سمیع و اجابت کننده است. خداوند فضلش را به هر کس که بخواهد عطا می کند».
او می شنود که در قلب ها چه می گذرد
انسان از جمله مخلوقاتی است که در محدوده خاصی می تواند صداها را بشنود.
برخی از مخلوقات از قدرت شنوایی بالاتر و برخی از قدرت شنوایی کمتری برخوردار هستند. در حقیقت هر موجودی به تناسب رتبه وجودی و به میزانی که خدا برای او لازم می داند، از قدرت شنوایی برخوردار است.
این مساله را با تامل و دقت در آیات و روایات به وضوح می توان دید. چنانکه در آیات 18و 19 سوره نمل آمده است:
«حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ* فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ: آنگاه که به وادی مورچگان رسیدند، مورچهای گفت: ای مورچگان به خانههایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهش بدون توجه شما را پایمال کنند / سلیمان از سخن او لبخند زد و گفت: پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم ، و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!».
این آیات، به صراحت می گوید که صدای مورچه و پیام آن را همه مورچه های آن وادی شنیدند، همچنانکه حضرت سلیمان نیز به جهت برخورداری از مرتبه بالای شنوایی که خدای متعال به او عطا کرده بود، صدای مورچه را شنید و پیام آن را درک کرد.
جالب است بدانیم که امروزه دانشمندان جهان در سعی و تلاشند صداهایی را که مورچه از خود صادر می کند ، بفهمند. آنها بعد از سالها پژوهش تاکنون متوجه شده اند که مورچه ها از طریق شاخکهای حسی خود میتوانند پیامهای صوتی را ارسال و دریافت کنند.
آری! خداوند سمیع و شنوای هر چیز است و از صدای پای مورچه بر سنگ سیاه در شب ظلمانی تا عَرش آسمان و رعد و برق و خروش دریاها و آتشفشان ها و خلاصه همه چیز در محدوده ی سمع و بَصَر ذاتی او قرار می گیرد. او می شنود که در قلب ها چه می گذرد و برای شنیدن نیاز به ابزار و وسیله ندارد. همان طور که بدون زبان با مخلوقات برگزیده اش تکلّم می کند و اوست که شنوا و دانای مطلق است.
وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ
مناجاتی امام علی (ع) در ماه شعبان:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ: خدایا! بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو را می خوانم و صدایت می زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن، و آنگاه که با تو نجوا می کنم، بر من عنایت کن.
فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا إِلَیْکَ رَاجِیا لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی: من از همه به سوی تو گریخته و در پیشگاه تو ایستاده ام، در حالی که دل شکسته و نالان درگاه توام و به پاداش تو امیدوار.
وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی: آنچه را در دل من می گذرد می دانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را می شناسی و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست. آنچه را که می خواهم بر زبان آورم و از خواسته ام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را می دانی».
ستاره مهدی زاده
بیشتر بخوانید:
شرح اسماء الهی؛ ان الله بصیر بالعباد
شرح اسماء الهی؛ تو ای خدای «حلیم»
شرح اسمای الهی؛ پروردگار «لطیف» من