دیوید نیورت در مقاله ای در روزنامه گاردین نوشت: زمان صحبت درباره تروریسم داخلی در آمریکا که عاملان آن نژادپرستان این کشورهستند، فرا رسیده است.
در شرایطی که میزان احساسات نژادپرستانه به خصوص در فضای مجازی در آمریکا افزایش یافته است و در پی آن خشونت های مرتبط با آن از جمله تروریسم داخلی و جنایت های مبتنی بر نفرت افزایش یافته است، خطر وقوع جنگ داخلی با حمایت مردمی که سلاح در اختیار دارند، افزایش یافته است.
«دیلان روف» پیش از آنکه با اسحله وارد کلیسایی در شهر چارلستون، کارولینای جنوبی شود و اقدام به کشتار مردم بکند، اعلامیه ای را منتشر کرده بود که در آن عباراتی در حمایت از نژادپرستی و سیاست های نژادپرستانه به چشم می خورد.
دیلان روف در اعلامیه اش اعلام کرده بود: شهر چالستون را برای حمله انتخاب کردم چرا که این شهر تاریخی ترین شهر ایالت کارولینای جنوبی است و زمانی بیشترین تعداد سیاه پوستان در آن زندگی می کردند. ما باید پوست سیاه پوستان را بکنیم. چقدر باید تنها به اعتراض در فضای مجازی بسنده کرد، ما باید عمل گرا باشیم. بالاخره یک فردی باید این شجاعت را داشته باشد که عقایدش را عملی کند، به نظر می رسد که آن فرد من باشم.
اعلامیه «روف» شباهت بسیاری به اعلامیه ای سال 2008 «جیم دیوید آدکیسون»، یک شهروند ایالت تنسی داشت که از افزایش تعداد نامزدهای سیاه پوست حزب دموکرات آمریکا در این ایالت برای شرکت در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به خشم آمده بود.
«آدکیسون» در اعلامیه اش گفته بود: به اقدام حزب دموکرات امریکا در معرفی یک نامزد چپگرای افراطی با نام باراک حسین اوباما اعتراض دارم. اوباما هیچ تجربه سیاسی ندارد، عقل هم ندارد و نامزدی اش برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تنها به یک شوخی شباهت دارد. اوباما شبیه شخصیت داستان «جرج کنجکاو» است. یک زن سفید پوست چگونه به خود اجازه می دهد که یک فرزند سیاه پوست به دنیا بیاورد؟
اعلامیه آدکیسون با حمایت نژادپرستان زیادی روبرو شد.
عقاید عجیب آمریکائیان درباره تروریسم
در ژوئیه سال 2008 آدکیسون با تیراندازی در کلیسایی شهر ناکسویل، دو نفر را کشت و هفت نفر دیگر را زخمی کرد.
با این حال، مردم امریکا تنها آن حملاتی را تروریستی می دانند که توسط یک مسلمان انجام شده باشد.
به نظر می رسد که این دیدگاه مردم آمریکا پس از حملات یازدهم سپتامبر در سال 2001 و اقدامات دولت این کشور پس از این حملات شکل گرفته باشد.
بخصوص این دیدگاه می تواند با اعلان جنگ امریکا ضد اسلامگرایان افراطی در افغانستان، عراق، سوریه و دیگر مناطق دنیا شکل گرفته باشد.
مردم آمریکا خیال می کنند که اقدامات «روف» و «آدکیسون» تنها افرادی هستند که در جامعه منزوی شده اند اما در واقع اعلامیه های «آدکیسون» و «روف»، نظر قشر گسترده ای از جامعه امریکا را به نمایش گذاشت. قشری که از سوی نامزدهای انتخابات در آمریکا نادیده گرفته شده یا اینکه تعداد انها بسیار کمتر از تعداد واقعی شان از سوی مقامات و رسانه ها تخمین زده شده است.
این قشر از جامعه آمریکا را می توان راستگرایان حامی تروریسم داخلی نامید.
حمله «روف» از نظر زمانی با حمله «آدکیسون» هفت سال و نیم فاصله دارد اما در این مدت تروریسم داخلی در آمریکا ادامه داشته و فعال بوده است. حملاتی که در خاک امریکا برنامه ریزی و اجرا شده است و قربانیان آن نیز مردم آمریکا بوده اند. میزان حملات راستگرایان حامی تروریسم داخلی در آمریکا افزایش یافته است اما هیچکس به آن توجهی ندارد.
در این بازه زمانی، 201 مورد تروریسم داخلی در آمریکا روی داد که تقریبا سه برابر موارد تروریسم داخلی روی داده در هشت سال قبل از آن بود.
بیشتر موارد تروریسم داخلی توسط راستگرایان نژادپرست انجام شد.
این در حالیست که تنها 63 حمله از سوی افراط گرایان اسلام گرا در آمریکا انجام شد.
حملات تروریستی که از سوی راستگرایان نژادپرست انجام شد بسیار مرگبارتر از حملاتی بوده است که از سوی افراط گرایان اسلامگرا انجام شده است.
حداقل طی یک عصر، حملات راستگرایان نژادپرست بیشترین حجم حملات تروریستی انجام شده در آمریکا را تشکیل داده است.
خسارت بارترین تروریسم داخلی در آمریکا به انفجار اکلاهماسیتی در 19 آوریل 1995 مربوط می شود که بر اثر آن 168 نفر کشته و 680 نفر دیگر زخمی شدند.
با وجودی که رسانه های آمریکایی گمانه زنی هایی را درباره اینکه عامل یا عاملان انفجار اکلاهماسیتی اسلام گرایان افراط گرا هستند، مطرح کرده بودند اما «تیموتی مک‌وی» و «ترری نیکولاس» عاملان این انفجار شناسایی شدند که البته وابسته به گروههای راستگرای افراطی بودند.
پیش از پیروزی «باراک اوباما» در انتخابات سال 2008 ریاست جمهوری آمریکا موارد تروریسم داخلی که از سوی راستگرایان افراطی انجام شد افزایش چشمگیری یافت که با حمله «آدکیسون» آغاز شده بود.
موارد تروریسم داخلی در امریکا از آغاز تا پایان دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» تقریبا ثابت باقی ماند.
در سال 2011 مجلس سنای آمریکا جلسه استماعی را درباره تروریسم داخلی در این کشور پس از حملات خونین راستگرایان افراطی در «ویسکانسین» که بر اثر آن شش نفر کشته شدند، برگزار کرد.
«داریل جانسون» یک تحلیلگر برجسته تروریسم داخلی در امریکا در جلسه استماع سنا برای نمایندگان آمریکایی به صورت شفاف این نوع تروریسم را تجزیه و تحلیل کرد.
تروریست های افراطی آمریکایی و بهانه ای برای اسلام هراسی
تهدید تروریسم داخلی در امریکا که از سوی راستگرایان افراطی متوجه این کشور است همواره از سوی دولت امریکا و رسانه های این کشور یا نادیده گرفته شده یا بکلی رد شده است.
به همین دلیل شاهد افزایش رو به رشد تروریسم داخلی در امریکا بوده ایم، تروریسمی که هیچ ارتباطی با اسلام گرایان افراطی ندارد و عامل آن راستگرایان افراطی امریکایی هستند.
این در حالیست که در دهه 1970 تروریسم داخلی در امریکا بیشتر از سوی چپگرایان افراطی انجام می شد.
با این وجود مقام های آمریکا و رسانه های این کشور همچنان درباره تهدید تروریسمی که از سوی افراطگرایان اسلامگرا متوجه امریکا است فرافکنی می کنند. راستگرایان افراطی در آمریکا به خشونت هایشان ادامه می دهند و هر جریان یا فردی را که بخواهد با انها مقابله کند یا خشونت هایشان را به تروریسم مرتبط کند، حذف فیزیکی می کنند.
راستگرایان افراطی در آمریکا با اعتقادات خشونت طلبانه رشد کرده و درباره عقاید شان تعصب فراوانی دارند که همین امر بر میزان خشونت انها افزوده است.
در زندگی روزمره امریکایی حقایق و شواهد جای شان را به توهم داده اند. جریان سازی برای شکل گیری چنین توهمی در جامعه امریکا بر عهده رسانه های وابسته به راستگرایان افراطی بوده است که البته نقش اساسی در تروریسم داخلی در امریکا داشته اند.
به جامعه راستگرایان افراطی امریکایی خوش امدید!
جامعه راستگرایان افراطی امریکایی یک جامعه جایگزین است که قدرت زیادی دارد که البته با کشور آمریکا و مردم این کشور و مهاجرانی که در آن زندگی می کنند، تفاوت دارد.
در جامعه راستگرایان افراطی امریکایی، حقایق جای شان را به گمانه زنی و تئوری توطئه داده اند که از سوی رسانه های آمریکایی که در راس آنها فاکس نیوز قرار دارد، جریان سازی شده است.
شهروندان جامعه راستگرایان افراطی امریکایی نیز در کنار دیگر شهروندان امریکایی زندگی می کنند اما دنیای آنها کاملا متفاوت است، دنیایی که برای دیگر افراد قابل فهم نیست.
اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی در شبکه های اجتماعی از تمایل شان برای کشتن لیبرال ها، تروریست ها، دو رگه ها و افرادی که آنها را خائن به ملت می دانند، سخن می گویند.
تفکرات اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی با تفکرات یک جامعه دیکتاتوری هیچ تفاوتی ندارد.
«نابود کردن»، کلید واژه تروریست های آمریکایی
«نابود کردن» واژه ای است که اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی مرتب از آن استفاده می کنند.
عقاید اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی به اهریمن سازی و پائین آوردن شان انسان تا حد موجودات پست متکی است.
اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی مهاجران را موش و مسلمانان را غده سرطانی می خوانند که باید نابود شوند.
برخی از اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی در فضای مجازی حتی به خود اجازه می دهند تا درباره روش های انجام خشونت، روش های نفرت ورزی و همچنین روش های سازماندهی تجمعات افراط گرایان، دیگران را راهنمایی کنند.
یکی از روش هایی که از سوی اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی برای انجام خشونت پیشنهاد می شود مجبور کردن افراد به ترک شهری است که در آن زندگی می کنند.
اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی درباره عقایدشان با دیگران صحبت می کنند و سعی دارند اقدامات خشونت امیزشان را توجیه کنند و آن را لازم بدانند.
در واقع باید گفت که اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکایی تهدیدی واقعی برای نهادهای دموکراتیک امریکا به شمار می آیند.
از توطئه تا ترور
مارگارت پاپلاوسکی قاتل یک مامور پلیس آمریکایی و یکی از راستگرایان افراطی بر این باور است که آمریکایی-آفریقایی تبارها نژاد پستانی هستند که سفید پوستان را بر سیاه پوستان برتری می دهند.
اما آنچه درباره «پاپلاوسکی» حائز اهمیت می نماید این است که رسانه های آمریکایی در اخبار مربوط به کشته شدن یک افسر پلیس از سوی وی هیچ اشاره ای به عقاید افراط گراینه اش نکردند.
روزنامه نیویورک تایمز، اسوشیتدپرس، ام اس ان بی سی، سی ان ان هیچیک به ارتباط داشتن عقاید راستگرایانه افراطی «مارگارت پاپلاوسکی با قتل مامور پلیس اشاره ای نکردند و تنها تایمز بود که برای اولین بار این موضوع را مطرح کرد.
با وجود چشم پوشی رسانه ها از مرتبط بودن عقاید راستگرایانه «مارگارت پاپلاوسکی» با کشته شدن مامور پلیس آمریکایی، کارشناسان تروریسم داخلی چشم هایشان را بر روی این حقیقت نبستند و به آن اشاره کردند.
اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا همواره تلاش دارند تا مردم را از سقوط اقتصاد امریکا بترسانند و نظر مردم را به عقاید افراطی شان جلب کنند.
نظریه پردازان جامعه راستگرایان افراطی امریکا با شکل دادن یک تئوری توطئه به مردم درباره سقوط اقتصاد و بی ثباتی اقتصادی هشدار داده و افراد را به خرید سلاح تشویق می کنند.
کهنه سربازان خطرناک آمریکایی
رسانه های آمریکای نه تنها از اعضای جامعه راستگرایان افراطی انتقاد نمی کنند بلکه از آنها به عنوان محافظه کار و کهنه سرباز یاد می کنند.
این در حالیست که بارها درباره بازگشت سربازان آمریکایی از مناطق جنگی و پیوستن شان به گروههای راست افراطی هشدار داده شده است و کارشناسان اعلام کرده اند که در صورت پیوستن کهنه سربازان به گروههای راست افراطی، این افراد به عناصر خطرناکی برای جامعه تبدیل خواهند شد.
«اف بی آی» اعلام کرده است که راست گرایان افراطی نه تنها موفق شده اند در ارتش آمریکا استخدام شوند بلکه برخی از آنها در عملیات های این کشور درعراق نیز حضور داشته اند.
اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا همواره به مردم می گویند که درآینده با حضور مسلمانان در آمریکا مشکل پیدا خواهیم کرد. این ادعای اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا هیچ دلیل مستدلی ندارد و انها تنها به دلیل نوع تربیت شان به این باور رسیده اند که مسلمانان برایشان مشکل زا خواهند بود.
وزارت امنیت داخلی آمریکا نیز درباره افزایش خشونت اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا هشدار داده و به مواردی از این خشونت ها اشاره کرده است.
بی شک اظهارات «دونالد ترامپ» در جریان کمپین انتخاباتی اش شبیه اظهارات اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا است.
ترامپ با اظهاراتش در واقع به اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا مجوز ارتکاب خشونت را داد.
ترامپ قرار گرفتن در مسیر صحیح سیاسی را رد کرد و به اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا نیز امکان داد تا به مانند رییس جمهوری شان با نفرت از دیگران یاد کنند.
نحوه واکنش ترامپ به خشونت ها در شهر شارلوتزویل که راستگرایان افراطی عامل آن بودند خود جالب توجه است.
موارد تروریسم داخلی در چاتانوگا تنسی، سن برناردینو کالیفرنیا در پائیز سال 2015 و قتل عام 49 نفر در اورلاندوی فلوریدا در تابستان 2016 همگی از سوی اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا انجام شدند و هیچ ارتباطی با اسلام گرایان افراطی نداشتند.
در مقابل، رسانه ها و مقام های آمریکایی درباره استفاده اسلام گرایان افراطی از فضای مجازی برای جذب نیرو و تشویق به ارتکاب خشونت در آمریکا، ابراز نگرانی می کنند.
رسانه ها هرگز درباره واکنش مناسب نشان ندادن به خشونت های اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا گزارشی منتشر نمی کنند و درباره تبعات آن هشدار نمی دهند.
رسانه ها و مقام های آمریکایی در اذعان به اینکه تیراندازی «دیلان روف» در کلیسایی در شهر چارلستون اقدامی تروریستی بود، شک و تردید داشتند.
این در حالیست که تیراندازی «دیلان روف» در کلیسایی شهر چارلستون کاملا مطابق با معیارهای مشخص شده از سوی «اف. بی .آی» درباره اقدامات تروریستی بود.
«اف. بی. آی» اقدامات خشونت باری را که با انگیزه سیاسی انجام شود و هدف از آن تاثیری گذاری بر سیاست و یا کشتن مردم باشد را اقدامات تروریستی می داند.
زمانی که یکی از اعضای جامعه راستگرایان افراطی امریکا سه نفر را در کلینیکی در نوامبر 2015 کشت، وقتی یک راستگرای افراطی به اتهام تلاش برای بمب گذاری در جامعه مسلمانان کنزاس در اکتبر 2016 بازداشت شد، نه تنها این اقدامات تروریستی قلمداد نشدند بلکه حتی به صورت کامل از سوی رسانه ها انعکاس داده نشدند و جامعه امریکا نیز به آن توجهی نکرد.
کارکرد شبکه های اجتماعی برای یارگیری تروریست های افراطی آمریکایی
تمامی این رویدادها و رویدادهای مشابه دیگری که در گذشته روی داده است در یک چیز مشترک بوده اند و آن جذب افراد راستگرای افراطی با استفاده از فضای مجازی بوده است.
«دیلان روف»، عامل تیراندازی در کلیسایی شهر چارلستون بیشتر زمان خود را به خواندن مطالب وب سایت های راستگرایان افراطی آمریکا اختصاص داده بود.
افرادی که از سوی جامعه راستگرایان امریکا به افراط گرایی تشویق شده اند، سیاه پوست، رنگین پوست خارجی تبار نبوده اند بلکه زنان و مردان سفید پوستی بوده اند که در محل های مختص به سفید پوستان و کلیساهای مختص به سفیدپوستان زندگی می کردند، آنها پسران و دختران سفید پوست آمریکایی بودند.134/111
بیشتر بخوانید:
سردار دهقان: آمریکا به جای دخالت در امور سایر کشورها به فکر حل مسائل داخلی خود باشد
انتقاد «باراک اوباما» از اوضاع داخلی آمریکا
تشدید خشونت و تبعیض علیه مسلمانان آمریکا در دوران ترامپ/تحلیل
